تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریلکس بودن، خونسرد بودن، آروم بودن Being relax and calm

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارتی بازی کردن، تبعیض قائل شدن، استثنا قائل شدن pull some strings

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارتی بازی کردن، استثنا قائل شدن، عزیز پروری، تبعیض قائل شدن Favoritism

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

استقامت، پایداری I'm interested in consistency, stability, respect and loyalty!

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

ارتباط برقرار کردن، تعامل داشتن، بده بستان داشتن Communication

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه شده i don't mind I wanna achieve my goals, idm how hard the situation get

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف کلمات Bitcoin و bitch هست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست اعضای صورت به انگلیسی: ✅Temple:شقیقه ✅Eyelash: مژه ✅Eyebrow: ابرو ✅Eyelid:پلک ✅Cheek:لپ ✅Forehead:پیشونی ✅Chin:چونه ✅Jaw:فک ✅Jawline: زاویه فک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اعضای دست به انگلیسی: ✅Index finger: انگشت اشاره ✅Ring finger: انگشت حلقه ✅Little finger:انگشت کوچیکه ✅Middle finger: انگشت وسط ✅Thumb:شست ✅Palm:ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eased up کند شدن، آروم شدن، بند اومدن The rain has eased up

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ice pop یا popsicle بستنی یخی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیله گر، کسی که از زیر کار در میره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که از زیرکار در میره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوزاش، نوازش کردن He patted his pockets pretending to look for his cigarettes

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مادرخوانده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

رشوه، زیر میزی پول دادن I want our boodle!

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

inspired الهام گرفته از ، برگرفته از Inspired by a true story

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مات و مبهوت خیره ماندن به کسی یا چیزی Stare I'll thank you if you stop gawping at me

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

روحیه، خلق و خو I like your spirit, you are too brave and always looking for mystery

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عالی، خوب، محشر، شگغت انگیز Everything is Tickety boo

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچیده، سخت، دشوار Hard Complicated Severe

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توضیف شدت زیاد چیزی It's a big fat nope به منظور اینکه جواب من نه قطعی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خپل، تپل Get your pudgy fingers off of me

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرده برداری از چیزی، آشکار شدن The truth will be uncovered

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خراب کاری کردن، گند زدن، بهم ریختن چیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزن بریم، بیا شروعش کنیم Let's go, let's dive in

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب خودته، میل خودته

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرور، تکبر، بالیدن، مغرور بودن I got too much pride to say im sorry

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این طرز نوشته اشتباه هست Head or tail:شیر یا خط

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

طفره رفتن، اجتناب کردن Don't evade and answer my question right now

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عازم به جایی بودن، به، به سوی I'm off to London

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آفرین، مرحبا، عالی بود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف پوچ، چرند، حرف بی فایده Foolish talk, nonsense

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کاری را بدون اشتباه و به بهترین شکل ممکن انجام دادن Tomorrow she has quiz and i know she'll ace it

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساده لوح نباش اینقدر، احمق نباش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نفس گرفتن، نفس کشیدن، نفسی تازه کردن، استراحت کوچیک کردن I can't take my breath since I'm pregnant

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an enjoyable exciting علاقه، عشق، اشتیاق Your grandmother was my zing

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون hide and seek هست که بمعنی قایم موشک بازی کردن Hide:قایم شدن Seek:دنبال چیزی گشتن، پی چیزی بودن، جست و جو کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تجدید نظر کردن، نظر خود را پس گرفتن، بازنگری کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرف مفت زدن، چرند گفتن، مضخرف گفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رها کردن، ول کردن، آزاد کردن Releas him guys

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بشکن زدن با انگشتان Whenever i hear this song, i wanna snap my fingers

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی خیال، خونسرد، ریلکس، آروم Someone who doesn't know how to react Relax

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جرعت، جربزه، جیگر داشتن I need enough gut to tell her that i love her

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خسته، خسته شدن از، وا دادن I'm sick of waiting for miracle

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An expression of annoyance or disappointment ( like we say pif in farsi )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جشن، مراسمی باشکوه، کنسرت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باهم درست حرف بزن، خوب حرف بزن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از اول، از همون ابتدا I didn't like that shoes from the get go

١