نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show up: رسیدن به جایی ( به جهتِ ملحق شدن به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sign: پلاکارد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brown: سبزه ( اگر در موردرنگِ پوست استفاده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brown: سبزه ( اگر در موردرنگِ پوست استفاده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
read: آمدن ( درمعنای یادداشت یا ثبت شدن ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
headquarter: ستاد، مرکز فرماندهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
among other things: در این بین، جدا از بقیه ی موارد، فا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
other than: به غیر از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limit: مهلت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speak out: مطرح کردن، ( بحث ) پیش کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in this case: از این نظر که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring about: ایجاد کردن، باعثِ چیزی شدن، منجر شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel compel: لازم دیدن، ضروری دانستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
favorably: موردِ تایید، حامیانه، بصورتِ مفید و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
favorably: موردِ تایید، حامیانه، بصورتِ مفید و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in short: خلاصه اینکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
organize: قصد داشتن، درصدد بودن، برنامه ریزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solidarity: حمایت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reformatory: مرکز بازپروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reformatory: مرکز بازپروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as of: در، از ( در موردِ زمان به کار می رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as of: در، از ( در موردِ زمان به کار می رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confiscate: ضبط کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confiscate: ضبط کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mean: نشان دادن ( نشان از چیزی بودن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
direct object: مفعول بی واسطه. مفعول مستقیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
direct object: مفعول بی واسطه. مفعول مستقیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the like: موارد مشابه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the like: موارد مشابه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
favorably: دلخواه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vantage point: نظرِ شخصی، دید، فضایی از بالا که به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vocal: سر و زبان دار، رُک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in short: اجمالا، در نتیجه، با این حساب، علی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the first place: از همان ابتدا، ازهمان اول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
painstakingly: به سختی، با مشقت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
painstakingly: به سختی، با مشقت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
haul off: رفتن، عازم شدن، فرستادن، رهسپار شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
haul off: رفتن، عازم شدن، فرستادن، رهسپار شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quonset hut: اتاقِ نیمه استوانه ی فلزی که محلِ ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account: ماجرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prod: هُل دادن، سقلمه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prod: هُل دادن، سقلمه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
party line: خطِ مشی، سیاستِ فکری، دستور جلسه، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
party line: خطِ مشی، سیاستِ فکری، دستور جلسه، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mistreat: اذیت کردن، آزار دادن، به ستوه آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chief judge: قاضی ارشد، قاضی اعظم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chief judge: قاضی ارشد، قاضی اعظم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lawsuit: دادخواست، شکایت، طرح دعوی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lawsuit: دادخواست، شکایت، طرح دعوی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go away: تمام شدن، به پایان رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
administration: کابینه ( هیئتِ وزیرانِ و مدیرانِ رئ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recognize: به نتیجه رسیدن، فهمیدن، پی بُردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
dwell: ( مطلب و موضوع ) گیردادن, کلید کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infantilization: کودک رفتاری, بچگی کردن ( کودک درون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infantilization: کودک رفتاری, بچگی کردن ( کودک درون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
peripheral: جانبی, حاشیه ای, محیطی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
peripheral: جانبی, حاشیه ای, محیطی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
OF: به, نسبت به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in keeping with: همخوانی داشتن, هماهنگ بودن, ارتباط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under attack: هدفِ حمله قرار گرفتن، در معرضِ حمله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
under attack: هدفِ حمله قرار گرفتن، در معرضِ حمله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
within: به همراهِ، درمعیتِ، با . . . ( متضا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pointedly: با طعنه، بصورتِ کنایه آمیز، طعن آمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pointedly: با طعنه، بصورتِ کنایه آمیز، طعن آمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bendon: مصمم، دارای عزمِ راسخ، عزم را جزم ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bendon: مصمم، دارای عزمِ راسخ، عزم را جزم ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dignity: ارزش، کرامت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
view: قلمداد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shape: سازماندهی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold out: ادامه دادن، دست نکشیدن، طاقت آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ugliness: اعمالِ ناپسند، کارهای قبیح و شنیع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under way: درحال انجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recollection: ذهنیت، افکار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recollection: ذهنیت، افکار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chief inspector: سر بازرس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chief inspector: سر بازرس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
indictee: متهم، کسی که تحت تعقیب قضایی قرار د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go down: اتفاق افتادن، رخ دادن، حادث شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that's it: خودشه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
con: کلاهبرداری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a way: تحت تاثیر قرار دادن/گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn down: پس زدن, رد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
and so forth: و امثالهم, و غیره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bent on: بسیار مصمم بودن، قصد داشتن، تصمیم د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bent on: بسیار مصمم بودن، قصد داشتن، تصمیم د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brag: افتخار کردن، قیافه گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
shape: تاثیر گذاشتن، ایجاد کردن، ساختن، اث ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sharpen: اصلاح کردن، بهتر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
venture: جرات به خرج دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
before long: طولی نکشید که, اندکی بعد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
onomatopeia: نام آوا, صدا واژه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
onomatopeia: نام آوا, صدا واژه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rapacious: طمع کار, آزمند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
diphthong: دو آوایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diphthong: دو آوایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
derby: شهرآورد, دربی یا داربی, بازی سنتی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
derby: شهرآورد, دربی یا داربی, بازی سنتی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tend to: انتظار می رود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minimal set: مجموعه کمینه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minimal set: مجموعه کمینه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double: مضاعف, دو برابر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rough: غیر دقیق, سهوی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
derive: بدست آمدن/آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tabula rasa: رفتارگرایان علم زبانشناسی معتقدند ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tabula rasa: رفتارگرایان علم زبانشناسی معتقدند ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emergentism: ظهورگرایی ( باوری است در فلسفه که د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emergentism: ظهورگرایی ( باوری است در فلسفه که د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hyponymy: زیرمجموعه ( از لحاظ معنای واژه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
superordinate: فراگیر ( واژه ای عام که واژه های خا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
co hyponym: همگروه ( واژه هایی که در یک مجموعه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
metonymy: مجاز ( معادل دقیقی برای واژه مجاز د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
metonymy: مجاز ( معادل دقیقی برای واژه مجاز د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: بیان کردن, توضیح دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
internalize: فرا گرفتن, پذیرفتن, قبول کردن ( در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
so as to: به این دلیل که, از آن جهت که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn out: نشان دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
predication: گزاره سازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
predication: گزاره سازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
systematicity: نظام مندی, روش مندی, سامان مندی, سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
systematicity: نظام مندی, روش مندی, سامان مندی, سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
delightfully: از سر خوشحالی, از روی شعف, همراه با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
meekly: صبورانه, با بردباری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meekly: صبورانه, با بردباری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insight: رهنمون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bratty: بداخلاق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conceptualization: مفهوم سازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impairment: نقص, ایراد, عیب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
underemphasis: کم توجهی, نادیده گرفت, فراموش کردن, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
misemphasis: تاکید غلط, توجه نا روا, توجه بیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
counterevidence: مدارک چند گانه, شواهد مرکب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contrastive analysis: بررسی و تحلیل به روش مقایسه ( مبح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intralingual: درون زبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drawing on: با استفاده از, طبق, با استناد به, ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
battery: مجموعه, سری, زنجیره, چرخه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concede: به نتیجه رسیدن, پی بردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
culture bound: وابسته به فرهنگی خاص, محدود به یک ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
culture bound: وابسته به فرهنگی خاص, محدود به یک ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: بیانگر چیزی بودن, چیزی را توصیف کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overstand: درک کردن, فهمیدن, پی بردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the rubric of: تحت عنوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a bit of: کمی، اندکی، تاحدودی، نسبتا، تا حدی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nevertheless: در هرصورت، با این همه، به هرحال، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
courtroom: صحن دادگاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
courtroom: صحن دادگاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
way: اسلوب، روش، قاعده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head up: مراقبت کردن، کنترل کردن، تحت کنترل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head up: هدایت کردن، انطباق دادن، سازگار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
call for: اعلامِ نیاز کردن، خواستارِ چیزی شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reconvene: دوباره تشکیل جلسه دادن، گردهم آییِ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reconvene: دوباره تشکیل جلسه دادن، گردهم آییِ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
PRO: در حمایت از، با جانبداری از، طرفدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deflate: بی اهمیت جلوه دادن، اعتماد بنفس کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deflate: بی اهمیت جلوه دادن، اعتماد بنفس کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reconstitute: دوباره شکل دادن، دوباره ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reconstitute: دوباره شکل دادن، دوباره ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
metaplasia: تغییر غیر طبیعی یک بافت به بافتی دی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sympatico: دارای وجه مشترک بودن, شبیه بودن, ار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sympatico: دارای وجه مشترک بودن, شبیه بودن, ار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on: بر محورِ ، در موردِ ، عطفِ به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
assemblyman: نماینده مجلس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assemblyman: نماینده مجلس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agency: اداره، اُرگان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
lord: دوستی نوشتن واژه ی انگلیسیِ ( لُرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
profiteering: منفعت طلبی، بهره کِشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
profiteering: منفعت طلبی، بهره کِشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abuse: نقض کردن ( قانون )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brighter: سرزنده تر، مفرح تر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goon: اقدام کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consistently: به یک نحو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
really: به صورتِ جدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
generally: بطورِ عام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hope: دلخوش بودن، دلگرم بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at the very least: در بدترین حالتِ ممکن، فارغ از همه ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emphasis: اصرار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pleased: خوشایند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rehabilitate: اصلاح ( مُجرمین ) ، تأدیب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
push back: واکنشِ منفی، مقاومت در برابرِ تغییر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trope: تصویر، نماد، نشان، فکر، ایده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trope: تصویر، نماد، نشان، فکر، ایده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steadfastly: با اصرار، با سماجت، مُصِرّانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dismayed: ناامید، دلسرد، دلزده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dismayed: ناامید، دلسرد، دلزده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
particularly: به طرزِ خاصی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ineffectiveness: بی خاصیتی، بی فایدگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
persistently: سرسختانه، با پایمردی، با سماجت، مکر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inquiry: تحقیق، بازرسی، تفحص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
genuinely: بی غل و غش، موثق، صادقانه، بدونِ شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pressure to: تحت فشار قرارگرفتن/دادن برای انجام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pressure: مجبور به کاری شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
appointing: انتصاب، انتخاب، تصمیم گیری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appointing: انتصاب، انتخاب، تصمیم گیری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lead up to: تا قبل از چیزی اتفاق افتادن، پیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lead up to: تا قبل از چیزی اتفاق افتادن، پیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chairing: ریاست، مدیریت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chairing: ریاست، مدیریت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
empower: تفویض اختیار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ignorant: بی خیال، بی اعتنا، بی علاقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faith: تمایل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
indicate: گفتن، اظهار داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
manage to: باعث شدن، منجر شدن، از پسِ چیزی برآ ...
١ سال پیش