نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as such: به این شکل، به این صورت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecute: اعلام جُرم کردن، به دادگاه کشاندن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
establishment: تشکلیلات، مجموعه، سازوکار، سامانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
judgeship: دادرسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
upfront: صراحتا، صادقانه، آشکارا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thorny: نیش دار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vis �vis: در ارتباط به، مربوط به ، نسبت به، ع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
train: متمرکز کردن، معطوف کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well after: خیلی بعد، مدت زیادی بعد از
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well after: خیلی بعد، مدت زیادی بعد از
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gore: خونریزی، درگیری، کشتار، قتل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gore: خونریزی، درگیری، کشتار، قتل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stand by: منتظر ماندن، صبر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
legwork: کار میدانی، کار فیزیکی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
legwork: کار میدانی، کار فیزیکی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ignore: سرباز زدن، بی خیال شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that: به این معنا که
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
violation: بدرفتاری، جُرم، عملی که مستوجب کیفر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecution: شکایت حقوقی، اعلام جُرم کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obligingly: با اکراه، از روی اجبار، به زور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in part: بخشی از آن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
facility: مرکز، مجموعه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beyond: به جُز، به غیر از
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
NET: به دست دادن، فراهم کردن، تهیه کردن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
into: تا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
monitor: ناظر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
realize: به نتیجه رسیدن، به دهن خطور کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dawn on: به نتیجه ی ( خاصی ) رسیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ironic: خنده دار ، مسخره، مضحک
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
advise: گفتن، اعلام کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shock: تکان دهنده بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make noise: صحبت کردن، شکایت کردن، اعتراض کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heavily: جدّا، واقعا، کاملا، شدیدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
impropriety: شنیع، زننده، بد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mug shot: عکس بازداشت، عکس کاردکس زندان، عکسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
time and again: بارها، مکررا، پی در پی، دم به دم، ی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
given: اگر. . . . . باشد، ( می تواند حالت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
leading question: سؤال القاء کننده ( از شاهد ) ، سوال ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tactic: ترفند، زیرکی، مکر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecutor: وکیل مدافع دولت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
securing: تضمین، اطمینان، خاطرجمع شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
indicted: متهم، محکوم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indicted: متهم، محکوم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subtle: پنهان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drawn out: طولانی شده، طول کشیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drawn out: طولانی شده، طول کشیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limit to: منوط به ، محدود به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back and forth: کش و قوس، بگیر و ببند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
depressed: ناراحت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
architecture: بافت ( درمورد اعضای بدن )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
against: نسبت به ، درمورد، در بابِ، راجع به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in view of: با توجه به، در موردِ، نسبت به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: ادعا کردن، مدعی شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
letdown: رها کردن، به حال خود گذاشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be: مبنی بر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get to: وادار کردن، ملزم کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unequivocal: بدون شک، بی شک، بدون تردید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unequivocal: بدون شک، بی شک، بدون تردید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
castigation: انتقاد شدید، سرزنش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grant: صادر کردن/شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
and yet: با تمام این اوصاف، با همه حرف ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subject to: آماج/هدفِ چیزی قرار گرفتن، درمعرض چ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
purposefully: با قصد و غرض
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
contempt: بی احترامی کردن، خوار شمردن، بی اهم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contempt: بی احترامی کردن، خوار شمردن، بی اهم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by the close of: اندکی قبل از پایانِ ، تا اواخرِ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coerced: اجباری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
class action: شکایت جمعی، شکایت گروهی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
admit: به زبان آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
system: نظام، سازمان، اُرگان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sustain: ( درموردِ زخم/جراحت/کبودی ) برداشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
makeshift: ابزار دست ساز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
finally: بالأخره اینکه، خلاصه اینکه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
testify: اقرار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by now: تا آن زمان ( زمان حالی که اکنون گذش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull into: جذب شدن، علاقه مند شدن، تمایل پیدا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with regard to: در رابطه با
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
holding pen: اتاق انتظار ( درمورد انسان نیز به ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand down: اعلام کردن، ارائه کردن، واگذار کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acting director: کفیل، مدیر موقت، سرپرست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acting director: کفیل، مدیر موقت، سرپرست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down to: تقصیر کسی بودن، مربوط به کسی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for many years: سالهای سال، سالهای آزگار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for many years: سالهای سال، سالهای آزگار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spearhead: سردمدار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spearhead: سردمدار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecute: محکوم کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drum up: جمع آوری اعانه، گلریزون کردن، پول ج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drum up: جمع آوری اعانه، گلریزون کردن، پول ج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anal bead: گوی مقعدی، توپک مقعدی ( نوعی ابزار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
core: بخش اصلی، قسمت اصلی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
significantly: موضوع این بود که، جالب اینجا بود که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop: بی خیال شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
marshal: سازماندهی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put out: مطرح کردن، گفتن، ایراد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cordon off: وضع مقررات منع ورود و خروج، قرنطینه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cordon off: وضع مقررات منع ورود و خروج، قرنطینه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn against: در مقابل هم قرار دادن، برعلیه هم تح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back in: قبل تر، پیش از آن، قبل از آن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
representation: وکالت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to this end: درهمین راستا، به همین دلیل، در نیتج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
born: تشکیل شدن، ایجاد شدن، به وجود آمدن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play: رقابت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recognizing: با توجه به، با درنظر گرفتنِ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shared: تقسیم شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
share: تقسیم کردن/شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
umbrella organization: سازمان مادر، سازمان اصلی که فعالیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
umbrella organization: سازمان مادر، سازمان اصلی که فعالیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that of: در مقام مقایسه، نسبت به آنچه که، در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preside over: مسئول بودن، تحت کنترل داشتن، کنترل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preside over: مسئول بودن، تحت کنترل داشتن، کنترل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yet to: نه هنوز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand over: اعطا، دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
generate: به وجود آوردن، رقم زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw up: تهیه، تنظیم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
button: نشان سینه، مدال، ( رجوع شود به badg ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
button: نشان سینه، مدال، ( رجوع شود به badg ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be: برای، به منظورِ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
effort: اقدام ( حقوق )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
grant: کمک هزینه، سهمیه، اعانه، مقرری، جیر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
merchandiser: بازارپرداز، مسئول تبلیغات یک شرکت د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
merchandiser: بازارپرداز، مسئول تبلیغات یک شرکت د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nature: نوع، نمونه، گونه، شکل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boast: مفتخر بودن، مالک بودن، داشتن، در بر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affectionately: از روی علاقه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
primarily: از همان ابتدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
still: هم، نیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turnover: جابجا کردن، جهت را تغییر دادن، رویه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feverishly: با هیجان، با تب و تاب، با اشتیاق
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
critically: واقعا، جدّا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: قرار دادن، تعبیه کردن، ( برای مفاهی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in turn: هر کدام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dismayed: ترسیده، بیمناک، وحشت زده، ناراحت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as important: مسئله اینجا بود که، موضوع مهم این ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as important: مسئله اینجا بود که، موضوع مهم این ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
illegally: برخلاف قانون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illegally: برخلاف قانون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
paroled: آزاد با عفو مشروط
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paroled: آزاد با عفو مشروط
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
centrally: عُمدتا، اساسا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
herculean: عظیم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
herculean: عظیم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
around: حولِ محورِ، نسبت به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repeatedly: مُدام، بصورت مُداوم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
key: چاره
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grandstanding: خودنمایی کردن، جلب توجه کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grunt: غرغر کردن، ناخوشایند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
motion: دادنامه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
alienate: دلزده کردن، ناراحت کردن، موجب رنجش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rely on: روی کسی یا چیزی حساب باز کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at times: هراز گاهی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meaningfully: به صورتی هدفمند، به شکلی سودمند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disillusioned: سرخورده، ناامید، واقع بین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
disillusioned: سرخورده، ناامید، واقع بین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break: جُدا شدن، منفصل شدن، رها کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
include: به خدمت گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nationally: سراسری، عمومی، همگانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nationally: سراسری، عمومی، همگانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
traditional: متعارف، معمول، طبق عُرف، رایج
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to: تصمیم گرفتن، به جایی/موفقیتی رسیدن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
further: همچنین، علاوه بر آن، از آن گذشته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
exchange: گفتگو، گفت و شنود، مکالمه، بحث کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
going on: واقع شدن، تداوم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
offensive: بد رفتاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
belong in: در ارتباط بودن، وابسته بودن، همخوان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
belong in: در ارتباط بودن، وابسته بودن، همخوان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
belong: در ارتباط بودن، وابسته بودن، هماهنگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
distraction: انحراف، منحرف سازی، انحراف حواس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prose: به نمایندگی از خود، به نفع خود، برا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whatever: جدای از اینکه، فارغ از اینکه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
standing: موضع، دیدگاه، عقیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on one occasion: یک بار، یک وقتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promoting: درحال ارتقا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Log: ثبت و ضبط کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fraught: نگران کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fraught: نگران کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clenched: گره کرده، بسته ( مُشت )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let on: معلوم کردن، لو دادن، روشن کردن، فاش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let on: معلوم کردن، لو دادن، روشن کردن، فاش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
level: فاز، مرحله، جنبه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
source: دلیل، سبب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opportunize: فرصت طلبی کردن، سؤاستفاده کردن، است ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
backstabbing: از پشت خنجر زدن، خیانت کردن، بی وفا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backstabbing: از پشت خنجر زدن، خیانت کردن، بی وفا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backstab: از پشت خنجر زدن، خیانت کردن، بی وفا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backstab: از پشت خنجر زدن، خیانت کردن، بی وفا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
distorting: تحریف کردن، پیچاندن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distorting: تحریف کردن، پیچاندن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feed: تامین کردن، فراهم کردن، مهیا کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
break off: جدا شدن/کردن، به راهِ خود رفتن، سوا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
camp: تیم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
affiliated: وابسته، متعلق، مربوط
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
represent: اداره کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
division: از هم گسیختگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
remarkably: به طرز چشمگیری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avalanche: حجم عظیم، انبوهی از چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proceed: از سر گرفتنِ کاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proceed with: رسیدگی کردن، پرداختن به کاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proceed with: رسیدگی کردن، پرداختن به کاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
auspices: نظارت، کنترل، حوزه ی اختیارات
١١ ماه پیش