نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick: کنار گذاشتن، متوقف کردن، کنارزدن، خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clarification: تفسیر، شرح، تشریح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drained: نفس بریده، شدیدا خسته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreperson: مدیر، متصدی، مباشر، سر کارگر، سرتیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink in: حلاجی کردنِ ( یک گفته )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wept: گریان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weep: به گریه افتادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overcome: احساساتی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jointly: متفق القول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jointly: متفق القول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in many cases: در بسیاری از موارد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in many cases: در بسیاری از موارد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slate: در نوبت قرار داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
court of public opinion: استفاده از رسانه برای اثر گذاری روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flyers: اطلاعیه ها، اعلامیه ها، آگهی ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flyer: اعلامیه، اطلاعیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leaflet: اطلاعیه، تراکت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deploy: تنظیم شدن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set back: به تأخیر انداختن، با مشکل مواجه کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
require: مجبور کردن، خواستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
committed: مقید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
committed to: متعهد به چیزی بودن، مقید به کاری بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
still to be: هنوز مانده بود، ( انجام نشده بود )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
including: مثلِ، مانندِ، همچون، همانند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relentlessly: سرسختانه، با تلاش و کوشش، مُصِرانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
homework: تکلیف، امورات محوله، اقدامات لازم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
first up: پیش از همه، قبل از هرچیز، نخست آنکه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
docket: فهرست، ( فهرست پرونده هایی که درداد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fellow prisoner: همبند، زندانیِ هم رده، هم تراز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sharecropper: رعیت، برزگر، کشاورزِ مستآجر ( کشاور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sharecropper: رعیت، برزگر، کشاورزِ مستآجر ( کشاور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
state line: مرز بین دو ایالت، مرز بین دو استان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
state line: مرز بین دو ایالت، مرز بین دو استان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fail: نادیده گرفتن، بی توجهی کردن، انجام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hellhole: سگدونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hellhole: سگدونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jaded: درمانده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang around: معاشرت کردن، همراهی کردن، نشست و بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
find oneself: فکر کردن, دیدن, درنظر گرفتن ( کسی ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
electrocute: اعدام با صندلی الکتریکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teachings: آموزه ها، تعالیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teachings: آموزه ها، تعالیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moniker: اسم مستعار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moniker: اسم مستعار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ideology: خط مشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gosh: یا خدا!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
camaraderie: اعتماد متقابل، آشنایی، دوستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
camaraderie: اعتماد متقابل، آشنایی، دوستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moonshine: الکل قاچاق، مشروبات الکلی قاچاق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
direction: راه و روش، خط مشی، دستورکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal direction: مسیر زندگی، راه و روش زندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
empowering: قدرت دهنده، توانمند کننده، توانایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get over: کوتاه آمدن، کنار آمدن، بی خیال شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pole: پایه سرُم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worry over: بسیار نگران شدن، خیلی دلواپس شدن، ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on another occasion: در فرصتی دیگر، در زمان دیگری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shuddering: با ترس و لرز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vein: روش، طریق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
advantage: فایده داشتن، فایده رساندن، حسن داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relitigate: دوباره شکایت کردن، دوباره به دادگاه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke around: جستجو کردن، به دنبال چیزی گشتن، به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flashback: خاطره، ذهنیت، تصویری که در ذهن می م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
transfixed: بهت زده، مات و مبهوت، انگشت به دهان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taken: مجذوب، جذب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strategist: تحلیل گر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strategist: تحلیل گر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perspective: روشن اندیشی، تفکر، طرز فکر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
struggle: قائله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moved: مجذوب، احساساتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تاج: نام قدیم باشگاه �استقلال تهران�
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
struck by: تحت تأثیر قرار گرفته، مجذوب، خرسند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
struck by: تحت تأثیر قرار گرفته، مجذوب، خرسند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affair: رابطه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
raise an eyebrow: ابرو بالا انداختن در اثر نارضایتی ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raise an eyebrow: ابرو بالا انداختن در اثر نارضایتی ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tricky: دشوار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trying: اذیت کننده، زجر آور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cop out: بهانه آوردن، پُشت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
round on: به باد انتقاد گرفتن، حمله کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
weigh in: مداخله کردن، دلیل آوردن، استدلال کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the expense of: به پای، به حسابِ، به هزینه ی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
less public: دارای وجهه اجتماعی کمتر، کم تر معرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call out: صحبت کردن، اعلام کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chiding: نکوهش، ملامت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chid: نکوهش، عتاب، ملامت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
left behind: به حال خود رها شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pure: بی بروبرگرد، مطلق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
darling: عزیزِ دل، نفس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inject: وارد کردن، تلفیق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck: کل کل کردن، کلنجار رفتن، رو مخ کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
میلاد: میلاد ریشه ی پارسی داره. در زبان شی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gear up: رسیدگی کردن، مهیا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrangling: جنجال، درگیری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
maneuvering: تمهیدات، تدابیر، استراتژی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
messaging: اطلاع رسانی، پیام رسانی، بیانیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
messaging: اطلاع رسانی، پیام رسانی، بیانیه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
save the: به جُز، به غیر از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
save: به غیر از، صرف نظر از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bear: داشتن، همراه داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overestimate: قُپی آمدن، خالی بستن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overplay one's hand: به خاطر اعتماد به نفس زیادی بند را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overplay one's hand: به خاطر اعتماد به نفس زیادی بند را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
urging: تشویق، اصرار، خواست، تاکید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
urging: تشویق، اصرار، خواست، تاکید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plea out: پذیرفتن جُرم توسط متهم یا وکیل او ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plea out: پذیرفتن جُرم توسط متهم یا وکیل او ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
including: با احتسابِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
corroborate: تصدیق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
importantly: مسئله اینجا بود که، موضوع مهم این ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
press for: برای تحقق چیزی تلاش کردن، سعی کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
press for: برای تحقق چیزی تلاش کردن، سعی کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
allocate to: ذکر کردن، نام بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allocate: محول کردن، ذکر کردن، نام بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
toast: به سلامتیِ کسی نوشیدن، ( معمولا جام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vilified: بدنام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
most significantly: از همه مهمتر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
most significantly: از همه مهمتر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to the core: به شدت، قویا، به صورتی جدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whistle blower: افشاگر، آنتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's view: به زعمِ کسی، به نظرِ کسی، از نظر کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coram nobis: اصطلاحی حقوقی در دادگاه های امریکا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corroborated: اثبات شده، تأیید شده، تأکید شده، تص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corroborated: اثبات شده، تأیید شده، تأکید شده، تص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to that effect: در این راستا، به آن منظور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to that effect: در این راستا، به آن منظور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incentive: دلیل، سبب، علت، هدف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apologetically: با عرض معذرت، باعرض شرمندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apologetically: با عرض معذرت، باعرض شرمندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unapologetically: بدونِ اظهارِ ندامت، بی پشیمانی، بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spare me: ولم کن، برو پی کارت، بی خیال ما شو، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spare me: ولم کن، برو پی کارت، بی خیال ما شو، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i wonder if: نمی دانم که آیا، مانده ام که آیا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tried his hand: چند مرده حلاح بودن، توانایی را محک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corporate litigation: دعوای تجاری، حقوقِ مربوط به شرکت ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
currently: در آن زمان ( اگر متن مربوط به گذشته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corporate: تجاری، بازرگانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
civil case: پرونده های مدنی، شکوائیه ( شکایت ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the heart of: در وسطِ، در دلِ، در مرکزِ، در قلبِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bite me: گمشو بابا، بپیچ بابا، خفه شو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when: با وجود اینکه، اگرچه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concern oneself: خود را درگیر چیزی کردن، به چیزی علا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
publicly: علنا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
AIR: آشکار کردن، اظهار داشتن، اظهار کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
per se: ذاتا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
zealously: غیرت مندانه، با همت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zealously: غیرت مندانه، با همت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scantness: فقدان، نبود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piece together: جمع کردن، نتیجه گیری کردن، الحاق کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inconclusive: غیر قطعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inconclusive: غیر قطعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put: اظهار داشتن، درمیان گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narcotics rehab: ترک اعتیاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yet even: حتی باز هم، با این وجود حتی، حتی با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yet even: حتی باز هم، با این وجود حتی، حتی با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for certain: به قطع، به یقین، به ضرس قاطع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wield: حمل کردن ( سلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wield: حمل کردن ( سلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proceed to: شروع به کاری کردن، اقدام به کاری کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the process: در ادامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unavoidable: ناگزیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off to the side: دور از مرکز، دور از چیزی که مدنظر ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off to the side: دور از مرکز، دور از چیزی که مدنظر ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckless: باری به هرجهت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
troubling: نگران کننده، مشکل ساز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as troublingly: موضوع نگران کننده این بود که، مشکل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
admit: گردن گرفتن، قبول مسئولیت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incarcerated: بازداشتی، تحت نظر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
institution: مجموعه، ارگان، سازمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
just as: به همان اندازه، به همان مقدار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cortege: تشییع جنازه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there have to be: باید ( طبق انتظار، بر حسبِ دلیلِ مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as as: با تمامِ ، به همان اندازه که، با وج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as as: با تمامِ ، به همان اندازه که، با وج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hammer out: به راه حل رسیدن، به نتیجه رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hammer out: به راه حل رسیدن، به نتیجه رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
water down: سر و تهِ چیزی را زدن، تاثیرِ چیزی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heartfelt: صادقانه، مصمم، بدونِ تعارف، رک و پو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
associate with: سروکار داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the wake of: بعد از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
represent: وکالتِ موکل را قبول کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tend to be: امکان داشتن, احتمال داشتن, تمایل و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tend to be: امکان داشتن, احتمال داشتن, تمایل و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
isogloss: خط همگویی ( خطی فرضی روی نقشه که دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
isogloss: خط همگویی ( خطی فرضی روی نقشه که دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pidgin: زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pidgin: زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
creole: وقتی زبان پیجین از حالت اختصاصی اش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
excruciating: زجرآور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
excruciating: زجرآور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
among others: که از این بین، در این بین، از میانِ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
among others: که از این بین، در این بین، از میانِ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dourly: سرسختانه، مُصِرّانه، از سرِ لج بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
next to: نزدیک، تقریبا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
decently: به خوبی، با کمال احترام، به شایستگی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
decently: به خوبی، با کمال احترام، به شایستگی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well nigh: نسبتا، درواقع، نزدیک به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
behalf: به سودِ به حمایتِ، به نفعِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insufficiently: نه به حد کفایت، نه به حدِ باید و شا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insufficiently: نه به حد کفایت، نه به حدِ باید و شا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
loss: مصیبت، ضایعه، داغ ( به معنای داغ دی ...
١ سال پیش