پیشنهادهای علی اکبر منصوری گندمانی (١,٣٠٦)
طبقه اشراف ، از ما بهترون
Come what may
دیوانه محض، کاملا دیوانه
من هم نمی دونم
پیچ خوردن و رد شدن، لایی کشیدن
لایی کشیدن ( در رانندگی )
حالا که فکرشو میکنم
طاسی پلاکی، طاسی منطقه ای نام دیگر Alopecia areata آلوپسی آره آتا : یک بیماری اتو ایمیون ( خود ایمنی ) است و با ریزش کامل مو در محل موهای سر و یا ...
صفت پیدا شده، یافت شده، نجات یافته، بازیابی شده، بهبود یافته و. . .
با کسی روبرو شدن، جلوی کسی سبز شدن، مقابل کسی ظاهر شدن
گونه، نوع، ، strain, variant سویه دلتا =Delta variant
منو احمق فرض نکن، مترادف با اصطلاح Don't take me for a fool
کسی را احمق فرض کردن
به مثابه یک الگو بودن /شدن بمنزله یک سرمشق ( برای دیگران ) بودن یا شدن
صفت ) ضد اسپاسم، شل کننده عضلانی
اینفرمال ) دخل کسی رو آوردن، برای کسی دردسر ساختن، زیر آب کسی را زدن
اصطلاح ) تو دردسر افتادن، به فاک رفتن، دخل کسی اومدن، اصطلاحا کار کسی تموم شدن Your goose is cooked کارت تمومه دخلت اومده ( تو درد سر افتادی ) O ...
آلودگی نوری
عامیانه بریتیش ) - همیشه مست، عیاش، میخواره - احمق ، کودن
اینفرمال ) ترفند ها، فوت فن و مهارتها، کلک ها، قلق ها و فوت کوزه گری تمام روشهای خاصی که یه نفر داره تا با کمک آنها به چیزی دست پیدا کند. He’s f ...
دغلبازی، حیله گری، کلاهبرداری، فعالیتهای مشکوک
اصطلاح عامیانه کنایه آمیزBr ) مترادف با Wise ass Smart ass Wise guy Know it all Smarty - pants Smart alec عقل کل! ( با حالت کنایه آمیز ) علام ...
اصطلاح عامیانه بریتانیایی ) صفت یا لقبی که از روی شوخی، خطاب به کسی که فکر می کند خیلی باهوش است و همه چیز را میداند، میدهند! ( البته با تداعی منفی ...
کانون توجه
اصطلاح ) مترادف با Tell it to the hand این اصطلاح یک روش کاملا بی ادبانه برای بیان اینست که تمایلی برای شنیدن حرف طرف مقابل نداریم - اصلا نمی خ ...
به همین خیال باش!
قسمت شما هم بشود ( انشاالله ) ! نصیب تو هم بشود! همچنین برای شما!
سه تا معادل انگلیسی برای این ضرب المثل به ذهنم میاد 1 - The worthless need no protection 2 - A worthless vessel does not get broken 3 - Dead mice f ...
پپیه مشه یا پاپیه ماشه، کاغذ جویده شده، کاغذ خمیر شده کاغذ را پس از خمیر کردن با چسب مخلوط و تحت فشار قرار میدهند تا زیرساخت کار تولید آماده شود و با ...
به معنای، مزه دهان کسی را فهمیدن، زمینه یابی کردن، گمانه زنی کردن، نظرسنجی هم میباشد
زیر زبون ( کسی ) را کشیدن
اصطلاح ) هجوم آوردن، ریختن ( به یک جایی ) سرازیر شدن، As soon as the doors opened, the waiting shoppers poured in and ran for the bargain bins به ...
سرخوش، مست
پالایش نفت
عامیانه ) ای شیطون بلا! عجب بدجنسی هستیا! ( البته به حالت شوخی ) امان از دست تو!
اینفرمال ) اصطلاحی برای توصیف یک شخص مفرح، بازیگوش، ناقلا و شیطون که شما را سورپریز میکند معادل های فارسی امان از دست تو عجب شیطونی هستی! از دست ...
تا دم مرگ رفتن،
- توجه کردن به. . . ، - اهمیت دادن به - مورد توجه قرار دادن ( چیزی یا کسی )
1 - چمباتمه زدن، رو پا نشستن 2 - پناه گرفتن در جایی امن، به جایی پناه بردن ( بصورت موقت تا برطرف شدن خطر ) 3 - ماندن در جایی برای یک مدتی ( جهت آما ...
شروع یک پایان، سرآغاز یک فرجام منظور ) شروع انحطاط و به پایان رسیدن یک چیزی میباشد
کودک نابغه، بچه با استعداد
حداکثر دستمزد، سقف دستمزد
رقیق کردن، آبکی کردن، از غلظت کاستن
اصطلاح ) از آمریکای شمالی به معنای تسلیم شدن، منصرف شدن، دست را ( به نشانه شکست ) بالا بردن، اعتراف به شکست کردن قبول شکست مترادف با اصطلاح Say u ...
آدم نا متعادل، غیر قابل پیش بینی، غیر قابل کنترل، بی ثبات، درد سر ساز البته اصطلاح آتش به اختیار هم جالب بود!
عامیانه انگلیسی بریتانیایی ) - به هیچ عنوان نه، هرگز، اصلا، - به همین خیال باش، عمرا - بشین تا بیاد، مگه خوابشو ببینی و . . . مترادف با اصطلا ...
زائو، زنی که تازه زایمان کرده
پیک نیک رونده، گردشگر، کسی که به پیک نیک می رود.
اسم دخترانه ترکی قدیمی به معنای دختر تازه به دوران رسیده، - دختری شلخته که فکر می کند زیباست، در مرکز دنیاست و عمیقا بدنبال ازدواج و کسب شهرت جهان ...
بدون وقفه و با جدیت تمام کار کردن و یا تلاش کردن