پیشنهاد‌های علی اکبر منصوری (١,٣٠٦)

بازدید
٢,٠٠٢
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

صفت ) خیالی، فرضی، ساختگی A perceived enemy یک دشمن خیالی!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

اصطلاح غیررسمی ) این اصطلاح برای بیان مخالفت شدید و تکذیب آنچه که طرف مقابل به ما میگوید، استفاده می شود. معادل فارسی: چه مزخرفات، چه جفنگیاتی! چه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦١

عبارت سلام مرا برسون یا از طرف من سلام برسون/کن شکل رسمی Send my best regards to. . . . Send my greetings to . . . . Remember me to . . . . Gi ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

علاوه بر اصطلاح you deserved it اصطلاح های زیر هم معادل انگلیسی این عبارت هستند 1 - it serves you right 2 - you were asking for it ( خودت خواستی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

To run small /big اصطلاح مربوط به سایز پوشاک ) کوچکتر یا بزرگ تر بودن از سایز مورد انتظار ( استاندارد ) ، کوچکتر یا بزرگتر از سایز استاندارد قالب گ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حراج شده، مشمول تخفیف، در معرض حراج، کاهش یافته ( در قیمت ) ، به حراج گذاشته شده This shirt was marked down from 49 dollars to 25 dollars این پیر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فیلم نامه نویسی ) قوس شخصیت ( کاراکتر ) ، قوس شخصیتی، وضع شخصیت یا هر تغییر شخصیت در مسیر داستان را آرک کاراکتر یا قوس شخصیت میگویند.

پیشنهاد
٥

Third person singular

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Third person plural

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Second person plural

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Second person singular

پیشنهاد
٢

Second person plural pronoun

پیشنهاد
٣

Second person singular pronoun

پیشنهاد
١

First person plural pronoun

پیشنهاد
٧

First person singular pronoun

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

First person plural

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

قید ) موذیانه، آب زیر کاهی، بدون جلب توجه، بشکلی فریبکارانه!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

اصطلاح قدیمی اینفرمال ) تو دردسر افتادن، تو هچل افتادن، کلاه پس معرکه بودن The company will officially be in the soup if it loses money again this ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

صفت ) حتی به خواب هم دیده نشده، غیر قابل تصور! بصورت Undreamed هم نوشته میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

اصطلاح ) اینفرمال To throw a curve ( To throw ( someone ) a curve ( ball حسابی غافلگیر کردن، سورپریز کردن! کلک زدن، گیج کردن یا متعجب کردن ( کسی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Consobrini , Consobrinus لاتین ) فرزندان خواهر، خواهرزاده ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

To be fagged out یعنی بسیار خسته و بی رمق شدن، از پا افتادن، از خستگی هلاک شدن، از کار زیاد خسته و بی رمق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تابلو کردن، جلب نظر کردن!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

از زمان قدیم، از عهد دقیانوس، زمانی که دیگر کسی به خاطر ندارد، قدیم قدیما، مدتها پیش، در گذشته خیلی دور و. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح اینفرمال ) Get the pip/pips Have the pip /pips آزرده شدن، ناراحت شدن، کسل شدن، بد خلق بودن یا شدن Give the pip/pips آزرده کردن، ناراحت کر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - نام خیابان، اسم خیابان 2 - نام خیابانی، اسم کوچه بازاری، اسم محلی! هم برای افراد هم برای داروهای غیرقانونی و مخدر ( منظور از نام خیابانی، یعن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Hit/ reach a rock bottom اصطلاح ) hit rock bottom به ته خط رسیدن، به بن بست خوردن، در بدترین شرایط ممکن زندگی خود بودن، ( رسیدن یا برخوردن به یک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Give someone the needle اذیت کردن، طعنه زدن، سیخونک زدن، با نیش و کنایه کسی را ناراحت کردن، دست انداختن، هو کردن، تحریک و عصبی کردن و. . . He was gi ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Get the needle Have the needle اصطلاح اینفرمال ) اذیت شدن، آزرده خاطر شدن، ناراحت شدن، بخود گرفتن، دل شکسته شدن! Jane got the needle after he had r ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

اصطلاح اینفرمال ) بخصوص برای اتومبیل، موتور سیکلت یا دوچرخه یک دوری زدن، یک چرخی زدن، راندن Would you like to take a spin on my bike? دوست داری با ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Regulatory capture Captured regulators مصادره مقررات مقررات مصادره شده! این اصطلاح که در واقع یک فساد سیاسی تلقی میشود زمانی است که قوانین یا مقر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

One's thirties یعنی سنین سی تا سی و نه سالگی کسی! A woman in her early thirties زنی در اوایل سنین سی و چند سالگی اش!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Feather sea star یا Feather star ستاره پردار یا زنبق دریایی! از رده crinoid های بدون ساقه که شناور هستند و بوسیله شاخک های حساس خودشان تغذیه میکنند!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

صفت ) فرصت طلب!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اسم ) بره یکساله، بره چی! A yearling sheep

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

عالی، فوق العاده، مطلوب، جذاب The appetizers and desserts are to die for پیش غذاها و دسرها خیلی عالی هستند!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

To go Dutch اینفرمال ) اصطلاح عامیانه، رایج در آمریکا ( و بیشتر موقع رستوران رفتن یا سینما مثلا ) یعنی هر کس پول غذای خودش رو بدهد هر کس دانگ خود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠٦

با spilt اشتباه گرفته نشود! Spill, Spilled/ Spilt که به معنای ریختن، پاشیدن است!!! Split, Split, Split تقسیم کردن، دو بخش کردن، دانگی کردن My fri ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اینفرمال ) nosebleed seats معادل با Nosebleed section اشاره به صندلی های بالاترین ردیف در یک استادیوم سالن نمایش تالار و غیره! I wish you wouldn' ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کتاب درسی، درس نامه، کتاب آموزشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

اصطلاح اینفرمال ) مربوط به صندلیهای ردیف فوقانی یک استادیوم، آمفی تئاتر، سالن نمایش و غیره میباشد که قیمت بلیط کمتری دارند ولی دید محدودتری نسبت به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

لذت ببرید، چشم چرانی کنید! Feast one's eyes on sth/sb از تماشای کسی یا چیزی لذت بردن، چیزی یا کسی را با تحسین تماشا کردن، چشم ها را مهمان چیزی یا ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

اینفرمال ) 1 - چیزی را بدقت و بطور کامل شرح دادن، مشخص کردن، توضیح دادن، فهمیدن یا فهماندن Something seems unexpected, I can't nail it down but it ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

محکم کردن، قطعی کردن، ( تعهد یا ضمانتی را قطعیت بخشیدن ) Let's nail down the terms of the agreement بیا تا مفاد توافقنامه را قطعی کنیم/ محکم کنیم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف با اصطلاح Nail someone down از کسی یک جواب قطعی گرفتن کسی را مجبور به گفتن تصمیم نهایی اش کردن از کسی یک تعهد یا ضمانت محکم گرفتن مثال I ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی را وادار به گفتن تصمیم نهایی اش کردن از کسی یک جواب قطعی ( درباره چیزی ) گرفتن یک تعهد یا ضمانت قطعی و محکم از کسی گرفتن مثال I can't nail he ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

شورشی، اخلالگر، تحریک کننده سایرین به آشوب، خرابکار، آشوب گر - ستون پنجم پلیس یا دولت در بین آشوبگران برای شناسایی و دستگیری عوامل شورشی

پیشنهاد
٣٦

- Happy Birthday in advance - Wishing you a happy birthday in advance

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیشاپیش!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦١

به نظر من اون سه تا جمله اول Heroin درست است نه Heroine چون همانطور که خودتان بهتر میدانید Heroin یعنی هروئین! Heroine زنی که قهرمان داستانی باشد!