پیشنهادهای تقی قیصری (٦٢٥)
۱ - [اسم] هزینه ی فرصت؛ یعنی هزینه ای که صرف شده و در آینده فرصتی ایجاد خواهد کرد علاوه بر برگشت سرمایه، سودی هم خواهد داشت ۲ - [فعل] صرفیدن؛ مقرون ب ...
پیوستن به؛ وارد شده به در جمله ی �Everybody comming on the group allows him to spread out more of his fixed cost� هر کسی که به گروه او می پیوندد، به ...
عزیمت، پیش رفتن به سوی؛ وقتی کاری مراحل مختلف دارد، رفتن از مرحله ای به مرحله ی دیگر
ارزش توجه داشتن؛ درخور توجه بودن: There is some merit to this argument. این استدلال در جای خود درخور توجه است.
یادگیری عملی؛ یادگیری تجربی
۱ - پایه، اساس، بنیان، رکن، بُن؛ بن مایه یا اصل تعیین کننده در چیزی ۲ - مبنا؛ حدی مفهومی برای سنجش یا مقایسه ی چیزی ( base line ) ۳ - قاعده، سطح زیر ...
سرشکن شدن
نفربه نفر؛ فردبه فرد
معادل پیش نهادی آقای �مصطفی� یعنی �قفل شدگی� درست است. �لاک این� نقطه ای است که در آن شبکه چنان بزرگ می شود که در خود قفل می شود و دیگر امکان گسترش ن ...
پارابولیک یعنی به شکل سهمی یا �سهمی شکل�، �سهمی گون� ( دو بعدی ) با سهموی ( paraboloid ) اشتباه نشود ( حجم یا سه بعدی )
سهموی؛ حجمی که از دوران منحنی ( دوبعدی ) سهمی به دور محور تقارن ـش ایجاد شده است با سهمی گون یا سهمی شکل یا سهمی وار ( parabolic ) اشتباه نشود
شناسایی ناپذیر؛ کشف ناپذیر
۱ - نقطه ی پایان گذاشتن بر؛ ۲ - سرنگون کردن؛ [غیررسمی] کله پا کردن
قیّم؛ غش گیر
سردار؛ شوالیه؛ جنگ جو ( ی مقدس )
استقرای پس گرد؛ استقرای پس رو؛ استقرای بازگشتی
در زبان فارسی گاهی lane با line اشتباه گرفته شده و �خط� ترجمه می شود. در خیابان یا جاده، می توان فضای بین دو �خط� را نوار یا باند نامید. مرزهای جانبی ...
[حقوق] تفهیم اتهام؛ کسی را به طور رسمی به ارتکاب جرم متهم کردن
۱ - [جامعه شناسی] خزنده؛ پدیده ای که در حال شکل گیری است اما تغییرات آن چنان اندک است که نمی توان حس ـش کرد. مثال: بی سوادی اجتماعیِ خزنده ۲ - [پزشکی ...
[فعل] استحاله؛ تبدیل تدریجی از حالتی به حالت دیگر یا از ماهیتی به ماهیت دیگر
سوگیری کوته نگری؛ سوگیری نزدیک بینی؛ سوگیری نوک دماغی؛ نوعی سوگیری که منافع آنی و کوتاه مدت ارزش بیش تری دارد. در مثل گفته می شود این افراد دورتر از ...
[فعل] گذار؛ پا گذاشتن به؛ از حوزه ای به حوزه ی دیگر رفتن؛ [اسم] گذرگاه؛ پیاده گذر
تک خال؛ بی هم تا؛ بی جای گزین
آشکارا؛ به روشنی؛ به طور بدیهی
بازی گوشانه؛ زنده دلانه؛ هم راه با بگوبخند
۱ - ( الف ) - نفس نفس زدن؛ دم و بازدم سریع؛ ( ب ) فس فس کردن؛ حرف زدن هم راه با تنفس سریع ۲ - دود کردن؛ فوت کردن ( دود تنباکو: سیگار، پیپ، قلیان، . . ...
منسجم؛ به سامان در ترکیب �intact family� به معنی خانواده ی �به سامان� به عکس خانواده ی �ازهم پاشیده�
فاحش؛ بارز colossal mistake = خطای فاحش؛ اشتباه محض
[ریاضیات] دترمینان؛ تابعی که از یک ماتریس مربعی یک عدد می سازد یا درواقع عددی را به یک ماتریس مربعی تخصیص می دهد [مدیریت] عامل، تعیین گر، عامل تعیین ...
[آمار] نمایه پذیری؛ قابلیت مشت نمونه ی خروار بودن. ویژه گی �نمونه ی آماری� که به طور قابل قبولی نمایان گر ویژه گی های �جمعیت آماری� باشد.
[مارکتینگ] لایه، قشر، بخش، طبقه، طیف طبقه بندی مشتریان از نظر سبک زنده گی، قدرت خرید، سن، جنسیت، توزیع جغرافیایی و مانند آنها
[مهندسی صنایع] ارفاق، اجازه ی ارفاقی، ترخیص ارفاقی؛ اجازه ی موقت برای تعداد یا مقدار محدودی از محصول �نامنطبق� برای ترخیص که معمولاً با اجازه ی سفارش ...
جولان دادن؛ این طرف و آن طرف رفتن
[فعل] کنایه از: بالا رفتن، افزایش، تورم، و مانند آنها است If the fares balloon, it’s very easy for customers to switch to a competitor. اگر قیمت ها ...
[کسب وکار] خدمات تکمیلی؛ خدمات ویژه
غلط نمایی؛ جعل واقعیت
شماتت بار؛ سرزنش آمیز؛ کوبنده
[اقتصاد رفتاری] فاتح مغبون؛ گونه ای سوگیری ذهنی که در معامله هایی مانند مزایده به صِرف برنده شدن مبلغی بالاتر از ارزش واقعی پرداخت می شود. یعنی در عی ...
۱ - [روان پزشکی] تیک، حرکات غیرارادی عضلات قسمت های مختلف بدن از جمله پلک، گونه، و دست ۲ - [اقتصاد رفتاری] ۱ - عادت بد، عادت نامطلوب، ازجمله سوگیری ت ...
[صفت به شکل streamlined] مستقیم؛ بی پیرایه؛ سرراست؛ در مسیر [فعل]: سرراست کردن؛ ساده کردن؛ بی پیرایه کردن؛ در مسیر مورد انتظار انداختن
[ علم اندازه گیری]: درستی؛ میزان نزدیک بودن نتیجه ی اندازه گیری به اندازه ی واقعی. ( اندازه ی واقعی در علوم مهندسی معنی آماری دارد یعنی در عمل از ن ...
ارجاع به بحث دوستان در مورد معانی مختلف کلمات نزدیک به این واژه از نظر معنی: invention: اختراع innovation : نوآوری creativity : خلاقیت development : ...
تبعات؛ پی آمد ( منفی ) ؛ نتیجه ( ی تأسف بار )
روگشایی؛ رونمایی؛ برای اولین بار نشان دادن، اثبات کردن، شرح دادن؛
تحقق پذیری در علم آمار likeliood با probability تفاوت دارد. بیان تفاوت این دو به زبان ساده بسیار دشوار است و لزوماً از زبان علم آمار برای بیان آن اس ...
نویسنده ی هم کار؛ هم قلم
challenging someone ۱ - به مبارزه طلبیدن؛ به رقابت دعوت کردن؛ ۲ - آزمودن مهارت یا توانایی یک شخص یا نهاد؛ ۳ - آزمودن درستی یا قانونی بودن یک ادعا یا ...
۱ - منش؛ کردار ۲ - عُلقه
کمّی شدنی؛ روی داد یا پدیده ای که بتوان جنبه ( ها ) ی مهمی از آن را به عدد و رقم بیان کرد. سنجش پذیری با کمی شدن از این نظر تفاوت ظریف دارد که سنجش ...
تجمیع؛ تلفیق؛ یک پارچه سازی؛ در بر گرفتن اجزا یا عناصری متجانس یا نامتجانس و درآوردن آنها به صورت یک مجموعه ی مستقل