تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هول هولکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوتا معنی میتونه داشته باشه اولیش مسابقه هست دومیش با توجه به دفنیشن دیکشنری an official process that prevents you from doing something quickly be ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Inner city رجوع شود به کتاب oxford word skills, intermediate Page : 82

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

از مد نیفتادنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه فکری هست که روش قفلی زدی مثل یه مشکل مالی یا یه یه لحظه ی ازار دهنده و . . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مطلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به بیمار رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ادامه دار متمدد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ضعف شخصیتی هم میشه گفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

لذیذ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

pharmaceutical giant Merck & Co. غول داروسازی Merck & co یا ابر قدرت داروسازی Merck &co

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فراموش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

واحد زمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

تو بحر چیزی رفتن کندوکاش کردن . . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کینه توز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

شاید بشه گفت مرکز اصلاح نژاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

فکر میکنم منظورش از ترقی خواه مفهوم همین روشنفکر رو تو فرهنگ خودمون برسونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

متصدی موزه ، یه جای هنری و. . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرهون ساختن ملتفت کردن طبق میل کسی رفتار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از این مغازه ها که کنار جاده یا در مسیر هستند وقتی مسافرت میری.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قبول کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کار درستو انجام دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در حالت فعل فک میکنم همچین معنی داشته باشه جهت دهی شدن ، هدایت شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چه کنم چه کنم . . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

واحد درسی دانشگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اوضاع خیت وضعیت قرمز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Breeding centers مراکز زاداوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه جاییه که حیونا ویا گیاهها رو توش نگه میدارن تا زادولدکنند مخصوصا زادولد با خصوصیات خاص تقریبا میشه گفت پرورشگاه ولی بازم معادل خوبی نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Go down the river به پایین رودخانه رفتن