تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٢

serene beauty of the greek island . . زیبایی آرامش بخش جزیره یونانی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٢

his tattered suggested a life full of adventures . . لباس ژنده اش، زندگی پرماجرایی را نوید می داد

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

sipped گذشته sip به معنای مزه مزه کردن . . she sipped her cappuccino . . کاپوچینویش را جرعه جرعه نوشید

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٢

known for her bright smile and adventurous spirit . . به خاطر لبخند درخشان و روحیه ماجراجویانه اش شناخته می شود

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

steaming cup of coffee فنجان قهوه بخار کرده . . . . . از داغی زیاد . . در واقع می شه یه فنجان قهوه داغ

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

شیرینی ها = Pastries شکل جمع. . . . . pastry . . . . به معنی شیرینی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

violet . . . . رنگ بنفش violate. . . . . تخطی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

violet . . . . رنگ بنفش violate. . . . . تخطی کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٣

Cash. . . . . پول نقد Cache. . . . مخفی گاه . . مثال برای cash she was always short of cash او همیشه پول نقد کم داشت . . مثال برای cache The pira ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٤

it is important to irrigate fields of crops . . آبیاری زمین محصولات خیلی مهم است.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

fields of crops . . زمینهای محصولات

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

املا صحیح conclusion است نتیجه پایان فرجام

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

My father owns an advertising enterprise . . پدر من صاحب یک شرکت تبلیغات است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

سر خور ن . . . منحرف شدن When the car slid off of the road, it fell into the ditch زمانیکه اتومبیل از جاده منحرف شد، به داخل گودال سقوط کرد.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

if dedicate oneself and put a lot of time and effort into it. you are succeed . . اگر خودت را وقف کنی و زمان و تلاش زیادی صرف آن کنی، موفق خواهی شد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

It wove faster and straighter than anyone could Weave by hand . . سریع تر و مستقیم تر از هر فردی با دست می توانست ببافد . . مستقیم تر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

If something is radical, it is very new or different . . اگر چیزی رادیکال است، یعنی خیلی جدید یا متفاوت است . . The president is planning to make ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

people admire or respect them . . مردم آنها را تحسین می کنند یا به آنها احترام می گذارند . . تحسین کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

Contempt is the feeling of having no respect for something . . تحقیر، احساسی است که در آن فرد برای چیزی احترامی قائل نیست . . The judge had conte ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٣

An enterprise is a company or business . . My father owns an advertising enterprise . . پدر من صاحب یک شرکت تبلیغاتی است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

To irrigate means to supply water to land so that crops can grow . . آبیاری به معنای رساندن آب به زمین است تا محصولات بتوانند رشد کنند . . In dry ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

The sponge was saturated with soapy water . . . اسفنج با آب صابونی خیس شده بود

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

To saturate something means to completely soak it with a liquid . . . اشباع کردن چیزی به معنای خیساندن کامل آن با یک مایع است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The doctor sent her off with a Prescription for some pain medicine دکتر با تجویز مسکن او را مرخص کرد . . pain medicine. . . . . به معنی مسکن با دار ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

ترخیص کردن . . the doctor sent her off with a prescription for some pain medicine . . دکتر او را با تجویز مقداری مسکن مرخص کرد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

It attacked people’s lungs, causing them to need a Respirator to breathe به شش های مردم حمله میکرد، باعث می شد که آن ها محتاج به یک دستگاه تنفس میش ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

relies . . . . تکیه می کند relies on . . . . متکی است به relies heavily. . . . . به شدت متکی است relied. . . . . تکیه داد relied on . . . . تکیه کرد ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

war broke out in a nearby country جنگ در یک کشور نزدیک رخ داد

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

I was trying out a new Medication to treat these people . . من سعی می کردم از یک داروی جدید برای درمان این مردم استفاده کنم . . سعی کردن . تلاش ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to rule over them بر آنها حکومت کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Free speech had been oppressed in his country . . آزادی بیان در کشور او سرکوب شده بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

worthy of respect . . شایسته احترام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When his company went out of business, he faced it with dignity . . زمانیکه شرکتش از کسب وکار افتاد، او با وقار با آن روبرو شد. . . به معنی ورشک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

After eating only a meager amount of food, she suffered from malnutrition . . بعد از خوردن مقدار ناچیزی از غذا، او از سوء تغذیه رنج برد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not getting دریافت نمی شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

splits in half به دو نیم تقسیم می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To strive is to struggle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی مترادف با funny میشه ترجمه بشه . . In my small world, things can be absolutely Bizarre در دنیای کوچکم، چیزها میتونن کاملا مسخره باشند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

bizarre املای صحیح این کلمه هست به معنی عجیب و غریب. . غیر مانوس . وهمی . . اما در جمله زیر به معنی funny و مسخره هست In my small world, things ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

protists was the first life form on Eart تک یاخته ها اولین شکل حیات روی زمین بوده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Protis's tiny body is made up of one single cell بدن ریز تک یاخته از یک سلول ساخته شده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

He felt very vulnerable when he was stranded in the desert . . او زمانیکه در صحرا سرگردان شد احساس آسیب پذیری بسیاری داشت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

tiny plant that attaches to another animal to get food گیاه کوچکی که برای به دست آوردن غذا به حیوان دیگری می چسبد. . . در این جمله به معنی چسبیدن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The nucleus is made up of many tiny particles هسته از ذرات کوچک بسیاری تشکیل شده است . . . اینجا به معنی ذرات است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

no limit . بدون محدودیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

It has a rough texture بافت خشن و زبری دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

no sense to me برای من بی معنی است. . هیچ درکی ندارم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ran home به سمت خانه دوید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

floated out شناور شد

١