پیشنهادهای مریم جعفری (٦٣)
serene beauty of the greek island . . زیبایی آرامش بخش جزیره یونانی
his tattered suggested a life full of adventures . . لباس ژنده اش، زندگی پرماجرایی را نوید می داد
sipped گذشته sip به معنای مزه مزه کردن . . she sipped her cappuccino . . کاپوچینویش را جرعه جرعه نوشید
known for her bright smile and adventurous spirit . . به خاطر لبخند درخشان و روحیه ماجراجویانه اش شناخته می شود
steaming cup of coffee فنجان قهوه بخار کرده . . . . . از داغی زیاد . . در واقع می شه یه فنجان قهوه داغ
شیرینی ها = Pastries شکل جمع. . . . . pastry . . . . به معنی شیرینی
violet . . . . رنگ بنفش violate. . . . . تخطی کردن
violet . . . . رنگ بنفش violate. . . . . تخطی کردن
Cash. . . . . پول نقد Cache. . . . مخفی گاه . . مثال برای cash she was always short of cash او همیشه پول نقد کم داشت . . مثال برای cache The pira ...
it is important to irrigate fields of crops . . آبیاری زمین محصولات خیلی مهم است.
fields of crops . . زمینهای محصولات
املا صحیح conclusion است نتیجه پایان فرجام
My father owns an advertising enterprise . . پدر من صاحب یک شرکت تبلیغات است
سر خور ن . . . منحرف شدن When the car slid off of the road, it fell into the ditch زمانیکه اتومبیل از جاده منحرف شد، به داخل گودال سقوط کرد.
if dedicate oneself and put a lot of time and effort into it. you are succeed . . اگر خودت را وقف کنی و زمان و تلاش زیادی صرف آن کنی، موفق خواهی شد
It wove faster and straighter than anyone could Weave by hand . . سریع تر و مستقیم تر از هر فردی با دست می توانست ببافد . . مستقیم تر
If something is radical, it is very new or different . . اگر چیزی رادیکال است، یعنی خیلی جدید یا متفاوت است . . The president is planning to make ...
people admire or respect them . . مردم آنها را تحسین می کنند یا به آنها احترام می گذارند . . تحسین کردن
Contempt is the feeling of having no respect for something . . تحقیر، احساسی است که در آن فرد برای چیزی احترامی قائل نیست . . The judge had conte ...
An enterprise is a company or business . . My father owns an advertising enterprise . . پدر من صاحب یک شرکت تبلیغاتی است
To irrigate means to supply water to land so that crops can grow . . آبیاری به معنای رساندن آب به زمین است تا محصولات بتوانند رشد کنند . . In dry ...
The sponge was saturated with soapy water . . . اسفنج با آب صابونی خیس شده بود
To saturate something means to completely soak it with a liquid . . . اشباع کردن چیزی به معنای خیساندن کامل آن با یک مایع است
The doctor sent her off with a Prescription for some pain medicine دکتر با تجویز مسکن او را مرخص کرد . . pain medicine. . . . . به معنی مسکن با دار ...
ترخیص کردن . . the doctor sent her off with a prescription for some pain medicine . . دکتر او را با تجویز مقداری مسکن مرخص کرد
It attacked people’s lungs, causing them to need a Respirator to breathe به شش های مردم حمله میکرد، باعث می شد که آن ها محتاج به یک دستگاه تنفس میش ...
relies . . . . تکیه می کند relies on . . . . متکی است به relies heavily. . . . . به شدت متکی است relied. . . . . تکیه داد relied on . . . . تکیه کرد ...
war broke out in a nearby country جنگ در یک کشور نزدیک رخ داد
I was trying out a new Medication to treat these people . . من سعی می کردم از یک داروی جدید برای درمان این مردم استفاده کنم . . سعی کردن . تلاش ک ...
to rule over them بر آنها حکومت کند
Free speech had been oppressed in his country . . آزادی بیان در کشور او سرکوب شده بود.
worthy of respect . . شایسته احترام
When his company went out of business, he faced it with dignity . . زمانیکه شرکتش از کسب وکار افتاد، او با وقار با آن روبرو شد. . . به معنی ورشک ...
After eating only a meager amount of food, she suffered from malnutrition . . بعد از خوردن مقدار ناچیزی از غذا، او از سوء تغذیه رنج برد
not getting دریافت نمی شود
splits in half به دو نیم تقسیم می شود
To strive is to struggle
گاهی مترادف با funny میشه ترجمه بشه . . In my small world, things can be absolutely Bizarre در دنیای کوچکم، چیزها میتونن کاملا مسخره باشند.
bizarre املای صحیح این کلمه هست به معنی عجیب و غریب. . غیر مانوس . وهمی . . اما در جمله زیر به معنی funny و مسخره هست In my small world, things ...
protists was the first life form on Eart تک یاخته ها اولین شکل حیات روی زمین بوده اند
Protis's tiny body is made up of one single cell بدن ریز تک یاخته از یک سلول ساخته شده است.
He felt very vulnerable when he was stranded in the desert . . او زمانیکه در صحرا سرگردان شد احساس آسیب پذیری بسیاری داشت.
tiny plant that attaches to another animal to get food گیاه کوچکی که برای به دست آوردن غذا به حیوان دیگری می چسبد. . . در این جمله به معنی چسبیدن ...
The nucleus is made up of many tiny particles هسته از ذرات کوچک بسیاری تشکیل شده است . . . اینجا به معنی ذرات است
no limit . بدون محدودیت
It has a rough texture بافت خشن و زبری دارد
no sense to me برای من بی معنی است. . هیچ درکی ندارم
ran home به سمت خانه دوید
floated out شناور شد