تقی قیصری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proposition: [مدیریت ارزش] ضمانت، تعهد در عبارت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fellow: ۱ - در امریکا معادل guy یا dude هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isolate: تشخیص، تعیین ماهیت To isolate a pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fixing: اسم قید، بستی که به چیزی بسته می شو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ongoing: همیشه گی، بی وقفه، بلاانقطاع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: میدان دادن، ایجاد امکان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immediate: عنقریب، یک باره، بی درنگ، بی میانجی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easing: تخفیف، آسان گیری، کاهش محدودیت، کاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusivity: همه پذیری؛ شیوه یا عمل ایجاد فرصت ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کژتابی: امکان برداشت چندگانه، امکان برداشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typical: متداول، شاخص، نوعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head: هد، بالاترین ارتفاع؛ واحدی به متر ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catastrophic: وخیم؛ با شدت و پی آمد بالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enabler: [مدیریت]۱ - توان مندساز؛ در بافتار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credentials: ۱ - گواهی صلاحیت؛ گواهی شایسته گی؛ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترک تشریفات: exemption

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circumvent: [کسب وکار] دور زدن؛ خیانت به طرف تج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sporadic: تک گیر؛ نادر؛ غیر همه گیر؛ نمونه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

BUR: [دندان پزشکی] سرمته؛ ابزارِ تراش؛ ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single use instruments: ابزارهای تک مصرف؛ ابزارهایی که فقط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single use: ۱ - تک مصرف؛ وسیله ای که فقط توسط ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: پراکنش؛ انتشار؛ تکثیر عوامل بیماری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reasonably: تا حد زیادی؛ نسبتاً

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lymphoid: شِبه لنفاوی [مقایسه شود با lymphati ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seroconversion: [پزشکی] تغییر سطح سرمی ( پادتن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seroconversion: [پزشکی] تغییر سطح سرمی ( پادتن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

needlestick: جراحت با سوزن؛ ایجاد زخم یا پاره گی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosthodontic: [دندان پزشکی] ترمیمی؛ اقدامات و اعم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non intact: دست خورده؛ ایراددار؛ از حالت طبیعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soil: [پزشکی] چرک؛ کثافت؛ جرم؛ هرگونه پس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passive: [متالورژی، الکتروشیمی] رویین؛ روئین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemiclave: کمی کلاو؛ شیمی کلاو؛ نوعی اتوکلاو ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rim: ۱ - رینگ ( تایر خودرو ) ؛ طوقه ( دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

induction: معرفی؛ آشناسازی؛ طرح موضوعی به صورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifest: [پزشکی] بروز ( بیماری ) manifestat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: [مارکتینگ] اِشراف marketing insight ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

isolated: از آنجا که امکان نوشتن نظر در زیر ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impoverish: تحلیل قوا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

propriety product: محصول انحصاری؛ محصول امتیازدار؛ محص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proactive: پاسخ به محرک بیرونی ( عموماً وضعیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantilever: [مهندسی سازه] طُرّه؛ انتهای آزاد؛ ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indispensable: چاره ی آخر؛ تنها گزینه؛ Remember! Y ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provider: خدمات دهنده؛ فراهم آور؛ تهیه گر در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مستندساز: documentarian; documentary filmmake ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

particularly: ۱ - به ویژه، This issue requires p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intractable: دشواریاب؛ دشواررس؛ دیریاب؛ صعب الوص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inching: حرکت لاک پشتی؛ حرکت خزنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capture: ۱ - برگرفتن؛ ۲ - به خدمت گرفتن؛ به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baddest’: بدترین؛ خراب ترین It seems sensible ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonirritant: غیرسوزاننده؛ ماده ی شمیایی که در تم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immiserizing: immiserise ( UK ) [فعل] فقیر شدن؛ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

industry: ۱ - صنعت، فعالیت تولیدی یا خدماتی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overeducated: بیش فرهیخته؛ کسی که سواد یا تحصیلات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitigating: [مدیریت ریسک]کاهش اثر؛ آماده گی برا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deliver: فراهم کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milestone: معنی لغوی این واژه �سنگ مسافت شمار� ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggregate: تجمیع؛ تلفیق؛ یک پارچه سازی؛ در بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

likelihood: تحقق پذیری در علم آمار likeliood ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spillover: تبعات؛ پی آمد ( منفی ) ؛ نتیجه ( ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intervention: ارجاع به بحث دوستان در مورد معانی م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trueness: [ علم اندازه گیری]: درستی؛ میزان نز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winner’s curse: [اقتصاد رفتاری] فاتح مغبون؛ گونه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damning: شماتت بار؛ سرزنش آمیز؛ کوبنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crisscross: جولان دادن؛ این طرف و آن طرف رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

segment: [مارکتینگ] لایه، قشر، بخش، طبقه، طی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

determinant: [ریاضیات] دترمینان؛ تابعی که از یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross over: [فعل] گذار؛ پا گذاشتن به؛ از حوزه ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

morph: [فعل] استحاله؛ تبدیل تدریجی از حالت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charge: [حقوق] تفهیم اتهام؛ کسی را به طور ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lane: در زبان فارسی گاهی lane با line اشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upend: ۱ - نقطه ی پایان گذاشتن بر؛ ۲ - سرن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spread across: سرشکن شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

base: ۱ - پایه، اساس، بنیان، رکن، بُن؛ بن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merit: ارزش توجه داشتن؛ درخور توجه بودن: T ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

truly: ۱ - به معنای واقعی کلمه ۲ - با خلوص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosocial incentive: مشوق جامعه مدار؛ امتیازی که نفع ماد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diversity: ( معنی ضمنی ) : �رفع تبعیض�. در قوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diversity organization: سازمان پای بند به رفع تبعیض ( قومی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

socializing: [مدیریت منابع انسانی] جامعه پذیری؛ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marginal revolution: [اقتصاد] انقلاب سرحدی؛ تأکید بر این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affected: [صفت] ۱ - بلادیده؛ حادثه دیده؛ ۲ - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schedule: [مدیریت پروژه]۱ - برنامه ی زمانی؛ ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dog eat dog: معنی این اصطلاح �خرتوخر� یا �شیرتوش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skid: اسکید ( در انبارها و کارگاه ها به ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call onto the carpet: بازخواست کردن؛ سین جیم کردن؛ فراخوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look under the hood: ۱ - بررسی، معاینه، تشخیص، و تعمیر م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rookie: ( اصطلاح سربازخانه ) آش خور؛ سربازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrel: ۱ - اتاقک؛ سلول؛ غرفه؛ ناحیه ی کاری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurotype: نوروتیپ؛ تیپ عصبی؛ صاحب نوعی مغز و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtue signaling: فضیلت نمایی؛ بیان نظر یا احساس در م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stake: عواقب؛ پی آمد؛ تبعات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug: تبلیغ کردن؛ تعریف کردن کیفیت چیزی ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economese: زبان مُغلّق اقتصاددان ها؛ زبان زرگر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lobster: شاه میگو؛ میگوی بزرگ؛ نوعی سخت پوست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reciprocity: هم بسته گی؛ خیرِ متقابل؛ بده بستان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurdle: ۱ - چالش؛ مسأله ؛ ۲ - مانعِ پرش؛ چ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arachnoid mater: پرده ی عنکبوتیه؛ پرده ای بین جمجمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nitrided: [متالورژی] نیتراته؛ نیتروره؛ فلز نی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nitriding: [متالورژی] نیتروژن دهی؛ نیتروراسیون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effectively: به طور اثربخش؛ به طور نتیجه بخش؛ به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusive: [علوم اجتماعی] همه پذیر؛ کثرت پذیر؛ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narrative: [علوم سیاسی] قرائت؛ بیان؛ برداشت؛ p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rent: [علوم سیاسی؛ علوم اقتصادی] رانت؛ وی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peaker: کمک پیک؛ نیروگاه هایی که در زمان پی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

limiter: [برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilience: [مهندسی مکانیک] برجهنده گی؛ جهمندی؛ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condition: [شیمی][فعل to condition] آماده سازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

microtome: تیغ تیز؛ تیغ کاتر؛ شابْر؛ میکروتوم؛ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even: به مراتب ( مثلا: even better = به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetoric: در ادبیات سیاسی عموماً به معنی منفی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relevant: ۱ - بایسته؛ روا: ۲ - مرتبط؛ ۳ - مه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accrual slip: برگه ی تشخیص مالیاتی قطعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

common seal: [حقوق] مهر رسمی؛ مهر برجسته؛ نوعی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gazettement: آگهیِ روزنامه ی رسمی؛ نشر آگهی در ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوشا: [adj. ] engulfing; enveloping; encl ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tilting table: [مهندسی صنایع] میز یک بَرشو؛ میزِ ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

setting point: [شیمی/مهندسی شیمی] نقطه ی گیرش ( دم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crumby soil: [زمین شناسی/خاک شناسی] خاک سست؛ کلو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crumby clay: [زمین شناسی/خاک شناسی] رس سست؛ کلوخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوته ریخته گری: crucible; melting pot

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leases: [حساب داری] ۱ - قرارداد تملیک موقت؛ ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های تقی قیصری