پیشنهادهای SuperSU (١,٥٣١)
از نظر ریشه شناسی به معنای درد هست. مثال: nostalgic If you feel nostalgic about a happy time in the past, you are feeling sad when you think about ...
از نظر ریشه شناسی به معنای انجام دادن، عمل کردن، تحریک کردن هست. مثال: agenda: things to be “done” agent: one who “does” things for another agita ...
از نظر ریشه شناسی به معنای زمینه/کشور هست. مثال: peregrination A peregrination is a long journey or act of traveling from place to place, especia ...
از نظر ریشه شناسی به معنای مبارزه، رقابت، درگیری هست. مثال: antagonist Your antagonist is an opponent in a competition or battle. protagonist A p ...
از نظر ریشه شناسی به معنای پیشروی، پیش کشیدن هست. مثال: pedagogy the art of pedagogy is the methods used by a teacher to teach a subject. demagog ...
از نظر ریشه شناسی به معنای انجام کاری هست. مثال: envisage When you envisage something, you imagine or consider its future possibility. disparage ...
از نظر ریشه شناسی به معنای احساس کردن، درک کردن, شناختن هست. مثال: aesthetic The word aesthetic is used to talk about art, beauty, the study of be ...
از نظر ریشه شناسی به معنای بطرف، نسبت به، درباره, به, برای هست. مثال: advertise: turn ‘towards’ adhere: stick ‘to’ adjust: tilt ‘towards’ adapt: ...
Oh my days is an exclamation used to express a strong emotion, such as surprise, disbelief, or excitement
Oh my days is an exclamation used to express a strong emotion, such as surprise, disbelief, or excitement
جا داره یه سری توضیحات رو و یه مشکل رو ارائه کنم. معنی کلمه که مشخص هست rape تجاوز جنسی کردن، زنای به عنف کردن تجاوز به عنف جماع زوری statutory قان ...
Asian Boyz # Aberdeen, Scotland, UK #
پیچیده - پر نقش و نگار
دوستان این دو کلمه رو با هم اشتباه نگیرید!!!! ⚠️⚠️⚠️ observe؛ /əbˈzɜːv/ معنی: گفتن، مشاهده کردن، دیدن، ملاحظه کردن، رعایت کردن، نظاره کردن، مراعات ک ...
دوستان این دو کلمه رو با هم اشتباه نگیرید!!!! ⚠️⚠️⚠️ observe؛ /əbˈzɜːv/ معنی: گفتن، مشاهده کردن، دیدن، ملاحظه کردن، رعایت کردن، نظاره کردن، مراعات ک ...
Code Aurora Forum CAF: This is a repository that houses the upstream kernel source code for Qualcomm Snapdragon processors.
تعصب آمیز
تصادفی
able to know and act on the difference between good and bad تشخیص
خوب معناش رو که دوستان بهش اشاره کردن و بریم سر . بار معنایی این کلمه و معادلش در پارسی. در بریتانیا این کلمه رو به عنوان توهین هم استفاده می کنند ...
in British English it means to wanking or playing with ur willy Example: Are you tugging? that means r u jerking off r u wanking willy=dick wank ...
facial expressions حالات صورت
در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تناسلی مردانه هست . Like , ur willy looks like a block of cheese اشاره داره به بو و رنگ و شکل دودول مرد . ینی بوی پ ...
در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تناسلی مردانه هست . Like , ur willy looks like a block of cheese اشاره داره به بو و رنگ و شکل دودول مرد . ینی بوی پ ...
in British English it means to asking for something Repetitively ################################################# یه جور ادم هول هم میشه
از نظر ریشه شناسی به معنای چیز یا شخص ساخته شده توسط یک فرآیند خاص هست. مثال: facade A facade is a false outward appearance or way of behaving th ...
از نظر ریشه شناسی به معنای ( در موقعیت یا حالت ( چیزی/خاصی ) بودن ) هست. مثال: fallacy A fallacy is an idea or belief that is false. efficacy Ef ...
از نظر ریشه شناسی به معنای به کار انداختن/ انجام دادن/ عزم و اراده هست. مثال: act: to “do” act: something “done” actor: one who “does” her part i ...
از نظر ریشه شناسی به معنای تیز، تیزبین، خشن هست. مثال: acrimonious An acrimonious meeting or discussion is bitter, resentful, and filled with ang ...
از نظر ریشه شناسی به معنای تیز، نقطه ای هست. مثال: acme The acme of something is its highest point of achievement or excellence. acumen Acumen i ...
از نظر ریشه شناسی به معنای ویژگی های/ مشخصات هست. مثال: veracity The veracity of something is its truthfulness. perspicacity Someone who demonst ...
از نظر ریشه شناسی به معنای متمایل به، فراوان در هست. مثال: contumacious Someone who is contumacious is purposely stubborn, contrary, or disobedien ...
از نظر ریشه شناسی به معنای تلخ، تیز، ترش هست. مثال: acerbic If you take an acerbic tone with someone, you are criticizing them in a clever but cri ...
از نظر ریشه شناسی به معنای دور، از هست. مثال: abnormal: “away” from being normal absent: being “away” from a place abvolate: fly “away” absolutel ...
از نظر ریشه شناسی به معنای دور، از هست. مثال: abstruse You can describe something as abstruse if you find it highly complicated and difficult to u ...
از نظر ریشه شناسی به معنای نابود کردن/ خلاص شدن از شر چیزی هست. مثال: abolish If someone in authority abolishes a law or practice, they formally ...
از نظر ریشه شناسی به معنای دستی/ قادر به هست. مثال: redoubtableIf you describe someone as redoubtable, you have great respect for their power and ...
از نظر ریشه شناسی به معنای دستی/ بادست انجام شده هست. مثال: abilityAn ability is a skill you can do, such as swim or fly a plane. able ( usually ...
Computer science is the study of computers and computational systems. It encompasses a broad range of topics, from the theoretical foundations of com ...
در بر می گیرد verb در بر گرفتن, دور گرفتن, احاطه کردن Ex It encompasses a broad range of topics
یعنی من یه دخترم با آلت تناسلی مردانه😁😁😁 همون ترنس خودمون . اینو دخترا وقتی میگن که میخوان پسری رو رد کنن. جنبه فان داره☠️ یا جدیدا لیدی بوی. ...
از نظر ریشه شناسی به معنای هر دو/اطراف هست. مثال: ambiguousIf you describe something as ambiguous, you mean that it is unclear or confusing becaus ...
از نظر ریشه شناسی به معنای هر دو/ دو هست. مثال: ambiguous ambidextrous ambivalentIf you are ambivalent about something, you are uncertain whether ...
از نظر ریشه شناسی به معنای آب هست. مثال: aquamarine aquaculture aquarium aquatic aqueduct aqueous aquifer
از نظر ریشه شناسی به معنای شنیدن هست. مثال: audience audition audibleSomething that is audible is loud enough to be clearly heard. auditionAn aud ...
از نظر ریشه شناسی به معنای دور , اطراف، در مورد هست. مثال: circumference circumstance circumstances: those events which stand ‘around’ you circumn ...
contra/counter از نظر ریشه شناسی به معنای مقابل، مخالف, در برابر هست. مثال: contradict encounter contradict: speak ‘against’ counterOne who coun ...
از نظر ریشه شناسی به معنای مقابل، مخالف, در برابر هست. مثال: contradict encounter contradict: speak ‘against’ contrast: that which stands ‘again ...
از نظر ریشه شناسی به معنای ساختن/انجام دادن هست. مثال: factory manufacture fact: thing ‘made’ factual: pertaining to a thing ‘made’ factory: place ...
از نظر ریشه شناسی به معنای صورت، سطح هست. مثال: facadeA facade is a false outward appearance or way of behaving that hides what someone or somethi ...