SuperSU - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syb: Suck your brother

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vbi: Vertical Blanking Interval

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rfj: Rewards for Justice

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ll: ( Long Live ( sameones name LLM ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semc: Sony Ericsson mobile company

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vrb: Visual Response Boost

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duplex: در شبکه به معنای هم زمانی انتقال اط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upgrade: به معنای این که از ریشه یه چیزی رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sla: service level agreement قرارداد سطح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

full duplex: ارتباط هم زمان دو طرفه . مثل تماس ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half duplex: ارتباط دو طرفه غیر هم زمان. مثل ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

half duplex: ارتباط دو طرفه غیر هم زمان. مثل ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simplex: ارتباط یک طرفه . مثل رادیو یا تلوز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hexadecimal: در مبنای 16، شانزده ( 0 , 1 , 2 , ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hexadecimal: در مبنای 16، شانزده ( 0 , 1 , 2 , ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decimal: در مبنای10 ( 0. 1. 2. 3. 4. 5. 6. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

octal: در مبنای 8 ( 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

octal: در مبنای 8 ( 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binery: در مبنای دو . یعنی یا صفر یا یک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tds: Total Dissolved Solids مواد جامد م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osi: open system interconnection اتصال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tcp: transmission control protocol

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wpm: words per minute

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

OP: در reddit به معنای Original poste ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lama: Ask Me Anything

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dpi: Dot Per Inch یعنی تعداد نقاطی که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wtw: ?what’s the word ?what’s up

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tdy: Temporary duty travel ============ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gtfooh: Get The Fuck Out of here

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: penis example: i bet i got bigge ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rgb: RGB مخفف سه رنگ Red ( قرمز ) ، Gr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

otw: on the way

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otw: on the way

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nso: شرکتی در اسرائیل که ابزار های جاسوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nso: شرکتی در اسرائیل که ابزار های جاسوس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero click: بدون نیاز به کلیک کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tuf: The Ultimate Force

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tuf: The Ultimate Force

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rog: Republic Of Gamers

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rog: Republic Of Gamers

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coowechie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . بیلی ایل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coowechie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . بیلی ایل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coochie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . ولی بیلی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consciousness: خودآگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real quick: یه لحظه ، سریع مثال: add me to li ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obsessed: بهترین معادل برای این کلمه : " تو ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otp: on the phone مثال: sleep on the p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white trash: به سفید پوست هایی که با سیاه پوست ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anarchy: آشفتگی، بی سر و سامانی، هرج و مرج و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

federal: حکومتی که از چندین بخش کشوری تشکیل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communist: یعنی یک دولت مرکزی صاحب همه چیز است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

totalitarian: حکومت دیکتاتوری و یکه تاز و تمامیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitalist: به معنای آزادی بیش از اندازه در کسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imperialism: حکومت زالو گونه. که از منابع دیگر ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pai: Population Action International

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pai: Population Action International

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleeper build: When you take an old car and upgrad ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleeper build: When you take an old car and upgrad ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idek: I don't even know

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idek: I don't even know

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fake taxi: تاکسی قلابی در انگلستان یه شرکت سا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fake taxi: تاکسی قلابی در انگلستان یه شرکت سا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

betrayal: betrayal به هر نوع خیانتی به غیر ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infidelity: دقت کنید دوستان این کلمه فقط برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get smoke: در بریتانیا به معنای ترکوندن داغون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get smoke: در بریتانیا به معنای ترکوندن داغون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

LAD: در انگلستان به معنای آقاییم برای دخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smo: Shout Me Out شات کن منو تو استوریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smo: Shout Me Out شات کن منو تو استوریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

little: در انگلستان بیشتر به معنی پست و حقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tramp: در انگلستان به معنی گوز یا گوزووو ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selenopphile: شخصی که عاشق ماه هست و دوست داره به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

selenopphile: شخصی که عاشق ماه هست و دوست داره به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tsundoku: افرادی که عاشق کتاب خریدن هستن اما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stigmatophile: به افرادی که عاشق تتو کردن و پرسینگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stigmatophile: به افرادی که عاشق تتو کردن و پرسینگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tidsoptimist: به افرادی گفته میشه که همیشه دیر سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidsoptimist: به افرادی گفته میشه که همیشه دیر سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snoodie: a type of scarf consisting of a wid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snoodie: a type of scarf consisting of a wid ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gnoc: : it's an online code get naked on ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gnoc: : it's an online code get naked on ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ipn: : it's an online code I'm posting ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gypo: : it's an online code get your pan ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gypo: : it's an online code get your pan ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

53x: it's an online code for SEX

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

53x: it's an online code for SEX

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nwi: new word interval نمره ای هست که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outnumber: نسبت به چیزی مثال : girls outnumbe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low key: یواشکی مثال : i kinda lowkey like ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

A: وقتی a یا an قبل یه اسم خاص بیاد ین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shook ones: آدم ترسو / یا کسی که جامیزنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MIS: as prefix it means to do smt on wro ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tooly: gun 🔫

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mooly: در دهه نود، ایتالیایی های ساکن امری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fooly: احمقانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cant sleep a wink: اصلا نمی تونم چشم روی هم بزارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couldnt sleep a wink: اصلا نتونستم چشم روی هم بزارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

booty licker: ass kisser آدم خای - مال آدم پاچه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bitch please: برای زمانی است که چیزی رو باور نمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft skinned: ادم بی جنبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft skin: شخص زود رنج و بی جنبه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: آدم با جنبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gram baddie: شاخ اینستاگرام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gram baddie: شاخ اینستاگرام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jst: For connectors it means: Japan Sol ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receded from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recede from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recede from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mac: Media access control

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ncpa: Network connection's panel adapter ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mac spoofer: ابزاری برای جعل آدرس مک دستگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mac spoofer: ابزاری برای جعل آدرس مک دستگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devmgmt: Device management

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devmgmt: Device management

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lan: Local Area Network

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sneakernet: افرادی که عمل انتقال فایلها از یک ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneakernet: افرادی که عمل انتقال فایلها از یک ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uplink: در شبکه به پورت هایی گفته میشود که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swole: به معنای دم کردن/ بزرگ شدن عضلات بع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pumped up: به معنای دم کردن/ بزرگ شدن عضلات بع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get derailed: نقش بر زمین شدن . ( در اثر کار یا و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buddha belly: شکم گنده خیککی/ چاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pencil neck geek: شخص لاغر مردنی که دارای فعالیت بالا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vascular: رگ دار مثال: i got vascular hand ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hulk up: نعره زدن صدای خشن در آوردن ( هنگا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suns out guns out: استعاره از پز دادن یا نمایش دادن چی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skeletor: a skinny guy who is ripped

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

load it up: جا بزار/بزن قرار بده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sl: Say less

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whoja vu: Feeling that you have met someone b ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no ifs no buts: اما و اگر نداره دیگه جای بحثی ندار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash me outside howbow dah: راست میگی بیا بیرون نشونت بدم ینی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do whatever it takes: هر کاری که لازمه بکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit to: باعث افتخار کسی بودن you are a cre ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eloped: run away secretly in order to get m ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call collect: به تماس هایی که دریافت کننده تماس ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piston popping: فشار زیادی آوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the fuck you are: اره جون عمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

owned up: اعتراف کردن لو دادن چیزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke the fag: در امریکا به معنای کشتن یه همجنس گر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dyno: dynamometer A dynamometer, also kno ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fishy bitch: to tell a girl, her pussy smells li ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rds: Remote Desktop Server

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rdp: Remote Desktop Protocol

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp: Extreme Memory Profiles

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp i: XMP I - Board optimised timings

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp ii: XMP II - Default XMP timings

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fanbase: a group of fans for a particular sp ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regular expressions: عبارات منظم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

script kiddie: جوجه هکر A script kiddie, skiddie, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skiddie: جوجه هکر A script kiddie, kiddie, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cfl: Compact fluorescent lamp لامپهای فل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

samizdat: the clandestine copying and distrib ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

icmp: پروتکل دستور پینگ ping

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ttl: in networke it means: TTL = Time T ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dmz: De Militarized Zone ناحیه ی غیرنظام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rfu: remote file upload

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lfi: local file include

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rfi: Remote file include

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cge: cisco global exploiter

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

20: port: FTP - DATA

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

21: port: FTP - CONTROL

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ssh: Secure Shell Protocol port: 22

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

23: port: Telnet Telnet is a client/se ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

53: port: DNS

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

110: port: POP3

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

119: port: NNTP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

139: port: NETBIOS

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

143: IMAP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

161: port: SNMP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

465: port: SMTPS

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

993: port: IMAPS

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

995: port: POP3

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

443: port: SSL/TLS

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1433: port: MSSQL

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

3389: port: RDP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

6768: IN NETWORK port: DHCP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

389: IN NETWORK port: LDAP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1194: IN NETWORK port: OPEN VPN

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gslb: global server load balancers

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adc: in network: Application Delivery Co ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

22: Secure Shell Protocol port: SSH Th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nips: network intrusion prevention system

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hids: host based intrusion detection syst ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mutton chop: یه نوع مدل ریش انگلیسی. استایل ری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fsociety: fuck society

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orange face: لقب دونالد تراپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wouldnt know: ینی من هیچ اطلاعی ندارم . ینی من شخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i wouldnt know: ینی من هیچ اطلاعی ندارم . ینی من شخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clicked: دوزاری کسی افتادن. مثال: Suddenl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuz: like im down with smt im ok with ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defies: همخانی نداشتن چیزی با چیزی. مثال: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defies: همخانی نداشتن چیزی با چیزی. مثال: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get it down: تمومش کن . زود تر انجام بده. مثال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nurse: بازی بازی کردن با چیزی. Dont nurs ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ASF: As fuck یا af برای تاکید بر یک صفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AF: As fuck یا af برای تاکید بر یک صفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as fuck: As fuck یا af برای تاکید بر یک صفت ...

١ سال پیش

مدال‌های SuperSU