SuperSU - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dull: 1: موضوع یا چیزی که شفاف/واضح نیست ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to someone or something: ( نوشیدن ) به سلامتی یا به افتخار ( ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single ready to mingle: That means I'm Single and keen on d ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so is spaghetti until it gets wet: این برای شروع لز کردن به کار میره ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demon live: ویدیو پخش زنده ای ( همون لایو اینست ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get sucked: درگیر شدن درچیزی ( برخلاف میل )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get pinched: دستگیر شدن . گرفته شدن مثال Johnny ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the jewel in the crown: گل سر سبد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post porn depression: post porn depression That moment a ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infidelity: دقت کنید دوستان این کلمه فقط برای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sell somebody off: کسی رو فروختن یا نارو زدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy somebody off: Buy sb off کسی رو با پول خریدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turned sb down: That means to reject somebody's req ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kiss something better: برا وقتیکه بچه ای زمین میخوره یا در ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the bong: That means smoking ، mostly marijua ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصطلاحات زبان انگلیسی: چند تا عبارت و جمله و اصطلاح انگلیس ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put best foot forward: از دل و جون مایه گذاشتن برای چیزی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of wits: یه چیزی در حد خیلی زیاد مثال He s ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

4s: The Air Jordan 4 is a classic sneak ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gfw: Great Firewall ( of China )

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slag: زن هرزه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

911: September 11 attacks United States ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coast: حرکت با دنده خلاص در ماشین

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

betrayal: betrayal به هر نوع خیانتی به غیر ا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of business: ورشکسته شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seamless system updates: Seamless System Updates is a featur ...

٤ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rinsed: شسته شدن خیس شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sniffing through: سرک کشیدن در

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roams: سرگردان بی هدف حرکت دادن/کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nightcaps: نوشیدنی قبل خواب . که میتونه الکلی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you'd: you had or you would

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the gutter: چیز بد. مثلا در ذهن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auditioned: شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guidelines: دستور العمل. خط مش . قوانین نوشته ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

had to: باید. حتما

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you'll survive: زنده باشی. زنده باد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

audition: شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trip: سر زدن سبک رفتن، پشت پا خوردن یازدن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cause: علت. دلیلی. دلیل .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

realizes: تحقق بخشیدن پی بردن فهمیدن تحقق یاف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

realizes: تحقق بخشیدن پی بردن فهمیدن تحقق یاف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hurl: عصبانی بودن ازدست کسی یا چیزی پرت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macho jackass: مرد احمق. خر نر کسی که فقط مرد اس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spermination: در پزشکی اسپرم گذاری ، خارج شدن اس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creamed: کاربرد اول: خیس کردن ( ترشحات در ه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retardedment: The highest level of being retarded ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supersu: super user رو سرچ کن تو دیکشنری آبا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magisk: یه نرم افزار جدید برای ایجاد دسترسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unpalatable: بد مزه!

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

making me: مجبور کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the run: فراری دادن پروندن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it up: شدن بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suck: دهن کسی رو سرویس کردن.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whole body bone scan: اسکن کامل کل استخوان های بدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suckage: تو یه وضعیت بد بودن دهن ش سرویس شد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bringing: بردن ( حمل کردن ) رساندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thought: فکر می کردم که. .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrance: خوشکله پسر . پسر خوشکل هایی که لپشو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

participant: فردی که در یک فعالیت خاص شرکت می کن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implies: ینی اینکه. . . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beat up: کتک خوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ass cavities: عوضی لاشخور بدردنخور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

annoying: رو مخ هستی مزاحمی فوضولی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mascara: ریمل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bug eyes: چشم درشت بزرگ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

droning on: کوتاه نمیاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memorized: حفظ کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

here goes: بیا شروع کنیم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm flattered: For example you find out someone is ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disgust: داشتن حس بد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chasing: دوندگیی خواستن دنبال کردن تعقیب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stalk: the main stem of a plant, or the na ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whether: هر چند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheat: تقلب آدم متقلب فریب کار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reliving: to make an unpleasant feeling, such ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abruptly: یهویی یه دفعه ناگهان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assbag: فوش ناجور*******

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appreciate: قدر دانی ممنون بودن گیج سر در نی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friending: دوستی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedo: کودک آزار شخصی که اختلالات روانی د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

figured: حدس زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't turn him in i can't: من نمی تونم این کارو باهاش کنم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acquaintances: a person that you have met but do n ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bla bla bla: فلان فلان فلان نیویورک ی ها معمولا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ngl: Not Gonna Lie راستشو بخوای نمی خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ngl: Not Gonna Lie راستشو بخوای نمی خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god in church: به معنای مقدس بودن یک چیز Sacred

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

super su: super user رو سرچ کن تو دیکشنری آبا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisp bill: اسکناس نو تازه و تا نخورده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wears on: طول کشیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doesn't agree: سازگار نبودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit on her: مخش رو زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wussup: خوب بودن . اوکی بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hustle off: انداختن قالب کردن چیزی به کسی مثا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hailed: مچ کسی رو گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bbc: Big Black Cock Black Boy Cock

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

littlest: کوچک ترین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whirpool: Whirlpool

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sfs: Share for Share تو شبکه اجتماعی ینی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pfp: Profile pic

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smack that 'till you get sore: Hit that ass so hard

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taebo: tae - kwondo and bo - xing

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tae bo: tae kwondo and bo xing

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lnc: Like and comment

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defo: :British definitely

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunda: Ass Bum

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tites: Boobs

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omw: On my way

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wsp: wad up?

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b4n: Bye for now فعلا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f2f: Face to face رو در رو

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sm1: Someone

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lvl: Level

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's netflix: دعوت به سکس یا خوشگذرونی های نامشرو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's chill: دعوت به سکس و خوش گذرونی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

molly: *دقت کنید که این کلمه رو تریاک معنی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

therapists: روش درمانی درمان کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

banged: to have sex with someone

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leng: Leng means unreal

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wdym: What do you mean

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wdym: What do you mean

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ly2: Love you too

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lamfao: laughed my fckin ass off

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kms: Kill myself

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kys: Kill yourself

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kys: Kill yourself

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to horny jail: A phrase used in response to when s ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wym: منظورت چیه؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freakazoid: A freaky person or creature a frea ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sympathy card: برگ برنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recouping: دوباره برگشتن احساس خوبی داشتن از ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting wood: شق کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sporting wood: برنامه کردن ***

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh that's what's up: اوه پس اینجوریاست.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strap on: دیلدو با کمربند دیلدو کمری Strap ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strap on: دیلدو با کمربند دیلدو کمری Strap ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

godssakes: خیر سرم . . . . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neek: Like a freak

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

g9: Good night

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

l8r: Later

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d8: Date

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tnx: Thanks

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ruok: are You ok?

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boner appetite: ک*ر خوشمزه نوش جونت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duly noted: Duly noted means properly recorded ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

m8: Mate

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacking: ج*ق زدن برای خود یا شخصی دیگر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arctic force: اسپری بو بر بدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet move: حرکت خفن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1f: شخص تنها

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spring fling: An artists' open studio event in s ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filleted: فیله گوشت فیله کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stopped by: ایستادن خیلی انتظار کشیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton balls: یه چیزی شبیه دستمال مرطوب برای پاک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoes before bros: Leaving your friends to get some wi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoes: خانوم هات یا یکم جینده دوست دختر . ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fleek: very attractive; as good as it coul ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ty: Thank You

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polished the dolphin: خود ارضایی کردن با حرارت خیلی بالا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cinabit: see you soon or see you in a bit . ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck away: یه چیزی تو مایه های fuck off و Go a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

touchdown: توی دروازهههه و گل معادلش برای ما ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as did you: مثال I didn't talk to him, as did ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

XO: بوس بغل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f4f: Follow for follow

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mank: Gross

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nrs: no replies

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lyk: Let you know

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peng: A very positive word used casualy ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwc: Big White Cock

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prego: Pregnant

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hbu: How about you

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rgs: Royal Geographical Society

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pussyio: Pussy hole

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ftm: Face time me Call me Ring me همون ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ight: Let God Handle That =============== ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i would think: با شک گفتن این جمله یا معدبانه گفتن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats what she said: این جمله یه جور برای دست انداختن طر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average jane: ادم معمولی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to hell and gone: forever far away

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyblade: ابزار بازی . فرفره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slug proof: ضد گلوله

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fittest: برترین / بهترین survival of the fi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fittest: برترین / بهترین survival of the fi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

argb: Addressable RGB یا همون آر جی بی آد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frgb: Fixed RGB یعنی رنگ بندی ثابت و غیر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fixed rgb: Fixed rainbow colour effect to add ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syd: in England, it means Suck ur Dad

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yadda yadda yadda: فلان فلان فلان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good as gone: از دست رفته، کارش تمومه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

word is bond: حرف من حرفه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

four fifth: اسلحه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dubs: نوعی رینگ برای ماشین مثال Benz ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

g's up: گنگش بالاس مثال Haji G's up حاجی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wutang: Wu - Tang Clan is an American hip h ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit piff: علف خوب کشیدن

٤ ماه پیش

مدال‌های SuperSU