SuperSU - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avionics: اصطلاح اویونیک یا الکترونیک هوانورد ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omds: Oh my days is an exclamation used ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omd: Oh my days is an exclamation used ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abz: Asian Boyz # Aberdeen, Scotland, UK ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blessed: مورد موهبت واقع شدن godsend, grace ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flatter: به معنای دسته بالا گرفتن /بالا فرض ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knob cheese: در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تنا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheesy knob: در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تنا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acious: از نظر ریشه شناسی به معنای متمایل ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ade: از نظر ریشه شناسی به معنای چیز یا ش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acity: از نظر ریشه شناسی به معنای ویژگی ها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abil: از نظر ریشه شناسی به معنای دستی/ با ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acy: از نظر ریشه شناسی به معنای ( در موق ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tolerant: آدم با جنبه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chick with a dick: یعنی من یه دخترم با آلت تناسلی مردا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amb: از نظر ریشه شناسی به معنای هر دو/اط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aud: از نظر ریشه شناسی به معنای شنیدن هس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

judic: از نظر ریشه شناسی به معنای قضاوت, ق ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jud: از نظر ریشه شناسی به معنای قضاوت, ق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fract: از نظر ریشه شناسی به معنای شکسته، خ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

f a c: از نظر ریشه شناسی به معنای صورت، سط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

therm: از نظر ریشه شناسی به معنای گرما هست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydr: از نظر ریشه شناسی به معنای آب هست. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pseud: از نظر ریشه شناسی به معنای ساختگی/غ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phos: photo/phos از نظر ریشه شناسی به معن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dyn: از نظر ریشه شناسی به معنای قدرت/توا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phon: از نظر ریشه شناسی به معنای صدا/صوت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phob: از نظر ریشه شناسی به معنای ترس هست. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miso: mis/miso از نظر ریشه شناسی به معنای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuckdoll: عروسک جنسی . منظور به یه ادم بی ارز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bit too far: پارو از گلیم بیشتر دراز کردن مثال: ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a bit too far: پات رو از گلیمت بیشتر دراز کردی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ring trick: ضامن نارنجک پرتاب نارنجک

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gki: Generic Kernel Image A product ker ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ceo: Chief Executive Officer

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clicked: دوزاری کسی افتادن. مثال: Suddenl ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tmr: Tomorrow

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

permissive kernel: permissive means selinux is not enf ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selinux: selinux is securty in linux if it ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settle down: معنی کوتاه اومد هم میده مثلاً: با ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pmc: private military company A private ...

٣ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tripping out: get high , Overreacting or Misunder ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pumpkin pounder: Ginger lover Someone who loves gin ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qti: Qualcomm Technologies, Inc

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fde: Full Disk Encryption

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fbe: File Based Encryption

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pois: ( points of interest )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pop one: یک اصطلاح بریتیش هست به معنای این ک ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your tits out: پستون تو بنداز بیرون ( ینی نشون بده ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ream someone out: ream someone out ( got angry with h ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spuds: spuds ( potatoes ) . Do you want ri ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taking care of business: taking care of business ( doing wha ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tool around: tool around ( drive around ) . I do ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yukky: yukky ( bad ) . This food tastes yu ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the moves on: put the moves on ( seduce ) . Just ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quick buck: quick buck ( easy money ) . I need ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jerk someone around: jerk someone around ( wasting my ti ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just off the boat: just off the boat ( na�ve ) . He ac ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep one’s cool: keep one’s cool ( remained calm ) . ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

party hearty: party - hearty ( celebrate ) . We n ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pop for: pop for something ( buy ) . It’s my ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a buzz on: have a buzz on ( slightly intoxicat ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have good vibes: have good vibes ( feel good about ) ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip shooter: hip - shooter ( always talking with ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do a snow job on: do a snow job on ( deceive ) . Don’ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang it up: hang it up ( quit ) . I have decide ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hang loose: hang loose ( relax ) . Just hang lo ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hang tough: hang tough ( stick with ) . We need ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fpm: Frame per minute

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bub: bub = شامپاین. نوعی مشروب الکلی م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shook: ادم ترسو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you on: فازت چیه؟

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emo: Very emotional type ادم خیلی احسا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screw the driver: یه پیکاپ لاین برای استفاده دختر ها ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holla: سلام دقت کنید که این کلمه رو با ho ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digits: شماره

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick it: حال کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ll m: large language model Or long lang ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dull: 1: موضوع یا چیزی که شفاف/واضح نیست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drag: یه چیز ضد حال حوصله سر بر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underdog: یعنی شخصی که قرار بوده شکست بخوره ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull rank: سو استفاده از موقعیت و پست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cabbage: پول ============================= م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AN: وقتی a or an قبل یه اسم خاص بیاد ین ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to someone or something: ( نوشیدن ) به سلامتی یا به افتخار ( ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single ready to mingle: That means I'm Single and keen on d ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so is spaghetti until it gets wet: این برای شروع لز کردن به کار میره ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demon live: ویدیو پخش زنده ای ( همون لایو اینست ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get sucked: درگیر شدن درچیزی ( برخلاف میل )

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get pinched: دستگیر شدن . گرفته شدن مثال Johnny ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the jewel in the crown: گل سر سبد

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ject: از نظر ریشه شناسی به معنای پرتاب کر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervention: بهبودی درمان شفاعت یافتن خوب شدن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post porn depression: post porn depression That moment a ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infidelity: دقت کنید دوستان این کلمه فقط برای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sell somebody off: کسی رو فروختن یا نارو زدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy somebody off: Buy sb off کسی رو با پول خریدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turned sb down: That means to reject somebody's req ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kiss something better: برا وقتیکه بچه ای زمین میخوره یا در ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the bong: That means smoking ، mostly marijua ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ceremonious: تعارف کردن مثال: Don't be ceremo ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصطلاحات زبان انگلیسی: چند تا عبارت و جمله و اصطلاح انگلیس ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put best foot forward: از دل و جون مایه گذاشتن برای چیزی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of wits: یه چیزی در حد خیلی زیاد مثال He s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about time: زود تر از اینا

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

4s: The Air Jordan 4 is a classic sneak ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wardrobe: معادل بریتیش کلمه closet

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gfw: Great Firewall ( of China )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ama: Ask Me Anything

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slag: زن هرزه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

911: September 11 attacks United States ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slag off: نکته: این عبارت ها در امریکا کاربرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coast: حرکت با دنده خلاص در ماشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

betrayal: betrayal به هر نوع خیانتی به غیر ا ...

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out: از نظر ریشه شناسی به معنای بیشتر/ ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of business: ورشکسته شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let it go: فراموشش کن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seamless system updates: Seamless System Updates is a featur ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triple d: . DDD is a bra size ============== ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wtf: What The Fuck WTF این چه کوفتیه؟ ا ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syg: Suck your grandma

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

geek: یعنی کسی که با اشتیاق میر دنبال چیز ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you on about: فازت چیه؟ چی داری میگی؟؟ نکته: این ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hack: HACK هک یعنی یه کار هوشمندانه با ا ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you on about: فازت چیه؟ چی داری میگی؟؟ نکته: این ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you'd: you had or you would

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nerd: نرد هر چند معنای متضادی با گیک ندار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guidelines: دستور العمل. خط مش . قوانین نوشته ش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slag her off: نکته: این عبارت ها در امریکا کاربرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

had to: باید. حتما

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hookup: هرزگی رابطه جنسی با کسی خوابیدن ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

audition: شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slag him off: نکته: این عبارت ها در امریکا کاربرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trip: سر زدن سبک رفتن، پشت پا خوردن یازدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slag sb off: slag sm1 off نکته: این عبارت ها در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cause: علت. دلیلی. دلیل .

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slag sb off: slag sm1 off نکته: این عبارت ها در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

realizes: تحقق بخشیدن پی بردن فهمیدن تحقق یاف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gsi: generic system image A Generic Sys ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hurl: عصبانی بودن ازدست کسی یا چیزی پرت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vpu: visual processing unit

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unpalatable: بد مزه!

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dpr: Dread Pirate Roberts

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suck: دهن کسی رو سرویس کردن.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eli5: یعنی یه جوری توضیح بده انگار ۵ سالم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bringing: بردن ( حمل کردن ) رساندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eli5: یعنی یه جوری توضیح بده انگار ۵ سالم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thought: فکر می کردم که. .

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mgr: task ) manager )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

participant: فردی که در یک فعالیت خاص شرکت می کن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hklm: HKEY_LOCAL_MACHINE

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implies: ینی اینکه. . . .

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hklm: HKEY_LOCAL_MACHINE

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beat up: کتک خوردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coil whine: صدایی در مدار الکتریکی که شبیه صدای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

annoying: رو مخ هستی مزاحمی فوضولی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barbenheimer: ترکیب: باربی و اوپنهایمر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mascara: ریمل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full stack: A full - stack developer is a devel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

here goes: بیا شروع کنیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cpu opt: CPU_OPT standing for “CPU Optional” ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disgust: داشتن حس بد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nfsmw: Need for Speed: Most Wanted

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chasing: دوندگیی خواستن دنبال کردن تعقیب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lot lizard: فاحشه های هایی که درون پارکینگ ماشی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stalk: the main stem of a plant, or the na ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rst: ری استارت ری استارت ارتباط و سیگنال

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whether: هر چند

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clk: ایجاد سیگنال کلاک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheat: تقلب آدم متقلب فریب کار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vpp: اختصاص یافته برای ولتاژهای برنامه ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abruptly: یهویی یه دفعه ناگهان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eeprom: در این بخش اطلاعات ذخیره می شود.

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appreciate: قدر دانی ممنون بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autosense: به ویژگی موجود در آداپتورهای شبکه ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedo: کودک آزار شخصی که اختلالات روانی د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

applescript: یک زبان اسکریپت نویسی است که توسط ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

figured: حدس زدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asynchronous method call: این عبارت به معنای فراخوانی متد غیر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bla bla bla: فلان فلان فلان نیویورک ی ها معمولا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ajax: این عبارت، کوتاه شدۀ Asynchronous J ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ngl: Not Gonna Lie راستشو بخوای نمی خ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

affiliate reporting service: به معنای سرویس گزارش دهی وابسته، سر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bbc: Big Black Cock Black Boy Cock

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ftc: کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

molly: *دقت کنید که این کلمه رو تریاک معنی ...

١١ ماه پیش

مدال‌های SuperSU