پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٩)
آزمایش بندیکت: ( اسم ) آزمایشی برای بررسی وجود قند در ادرار.
پروتئین بنس جونز: ( اسم ) پروتئین موجود در ادرار افرادی که مبتلا به میلوماتوز، لنفوم، لوسمی و برخی سرطان های دیگر هستند.
( اسم ) 1. = شکم 2. بطن: قسمت مرکزی چاقتر عضله
فلج بل: ( اسم ) فلج عصب صورت در یک طرف صورت که از بسته شدن یک چشم جلوگیری می کند.
شیدایی بل: ( اسم ) نوعی شیدایی حاد همراه با هذیان
سوند بلوک: ( اسم ) ابزاری که برای کنترل خونریزی بینی استفاده می شود.
بی تفاوتی زیبا: ( اسم ) حالتی بیش از حد آرام در یک فرد، در موقعیتی که معمولاً باعث بروز احساسات می شود.
بجل: ( اسم ) نوع غیر مقاربتی سیفلیس که در میان کودکان در برخی مناطق خاورمیانه و جاهای دیگر، بومی شده است و توسط یک سویه اسپیروکت باکتری ایجاد می شود.
نشانگان بهجت: ( اسم ) یک بیماری مزمن سیستم ایمنی بدون علت شناخته شده، که به صورت مجموعه ای از حملات التهاب رگ های خونی کوچک همراه با زخم های دهان و گ ...
چاقوی بیر: ( اسم ) چاقویی با تیغه مثلثی که در عمل چشم استفاده می شود.
وضعیت تخت: ( اسم ) سابقه ای از سطح فعلی اشغال تخت ها در یک بیمارستان یا واحد مراقبت، که با وقوع پذیرش و ترخیص به روزرسانی می شود.
زخم بستر: ( اسم ) لکه ملتهب پوست در قسمت استخوانی بدن که پس از مدتی دراز کشیدن در یک وضعیت به دلیل فشار آن قسمت روی تشک به زخم تبدیل می شود. برای جلو ...
طرز رفتار کنار تخت: ( اسم ) رفتار پزشک با مریض مخصوصاً مریضی که در بستر است.
در بستر افتاده: ( صفت ) ( مربوط به ) کسی که برای مدت طولانی آنقدر مریض بوده است که از رختخواب خارج نشده است.
استراحت در بستر: ( اسم ) مدت زمانی که در رختخواب به منظور استراحت و بهبودی از بیماری سپری می شود.
لگن بیمار: ( اسم ) ظرفی که فرد می تواند در آن ادرار یا مدفوع کند بدون اینکه از تخت خارج شود.
اشغال تخت: ( اسم ) درصد تخت های یک بیمارستان که اشغال شده است
ساس تخت: ( اسم ) حشره کوچکی که در رختخواب کثیف زندگی می کند و خون می مکد.
اشغال کردن تخت: ( اسم ) این واقعیت که افراد به دلیل در دسترس نبودن سایر اشکال مراقبت، در بیمارستان هستند، به این معنی که افراد دیگر نمی توانند تحت در ...
جراحی توراکوسکوپی با کمک ویدئو ( VATS )
video - assisted thoracoscopic surgery جراحی توراکوسکوپی با کمک ویدئو
حمام در تخت: ( اسم ) شستن تمام بدن کسی که نمی تواند برای شستن بلند شود.
پرسشنامه افسردگی بک: ( اسم ) یکی از مقیاس های درجه بندی افسردگی، که در آن مجموعه ای از 21 سوال به نگرش هایی اشاره دارد که اغلب توسط افراد مبتلا به اف ...
جفت راکتی: ( اسم ) جفتی که بند ناف در لبه آن چسبیده باشد نه در مرکز.
نشانگان کودک کتک خورده: ( اسم ) وضعیتی که در آن یک نوزاد یا کودک کوچک معمولاً توسط یکی از والدینش یا هر دو مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و دچار جراحاتی ...
بیماری باتن: ( اسم ) یک بیماری ارثی که بر آنزیم های مغز تأثیر می گذارد و باعث مرگ سلول های مغز و چشم می شود.
بازوفیلی: ( اسم ) افزایش تعداد بازوفیل در خون
غشای پایه: ( اسم ) غشایی در قاعده اپیتلیوم
بیماری بیسدو: ( اسم ) نوعی پرکاری تیروئید
غدد بارتولین: ( اسم جمع ) دو غده در کنار واژن و بین آن و فرج که ماده روان کننده ترشح می کنند.
پرستاری حائل: ( اسم ) پرستاری از کسی که بیماری عفونی دارد. این امر شامل دور نگه داشتن آنها از سایر بیماران و اطمینان از اینکه مدفوع و رخت کثیف عفونت ...
بارتولینیت: ( اسم ) التهاب غدد بارتولین
کرم بازدارنده: ( اسم ) کرمی که روی پوست گذاشته می شود تا از تماس پوست با مواد تحریک کننده جلوگیری کند.
آسیب فشاری: ( اسم ) جراحت ناشی از افزایش شدید فشار
علامت بارلو: ( اسم ) آزمایش دررفتگی مادرزادی مفصل ران، که در آن یک حرکت ناگهانی احساس می شود و گاهی اوقات صدایی در هنگام دستکاری مفصل شنیده می شود.
بیماری بارلو: ( اسم ) اسکوربوت در کودکان، ناشی از کمبود ویتامین C
بارباتاژ: ( اسم ) روشی برای بی دردی نخاعی که به وسیله آن مایع مغزی نخاعی کشیده شده و سپس برگشت داده می شود.
پای باربادوس: ( اسم ) شکلی از فیل پایی ( تورم بزرگ ساق پا ) در اثر کرم فیلاریا.
جراحی بانکارت: ( اسم ) عملی برای ترمیم دررفتگی مکرر شانه
دریچه توپ و قفس: ( اسم ) دریچه قلب مصنوعی که از یک توپ سیلیکونی تشکیل شده است که در داخل یک قفس فلزی حرکت می کند تا دریچه را باز و بسته کند.
بالانتیدیاز: ( اسم ) هجوم روده بزرگ توسط انگل بالانتیدیوم کلی که باعث زخم شدن دیواره روده و اسهال و در نهایت دیسانتری می شود.
کیست بیکر: ( اسم ) توده ای پر از مایع سینوویال، در پشت زانو، ناشی از ضعف غشای مفصلی.
کیست بیکر: ( اسم ) توده ای پر از مایع سینوویال، در پشت زانو.
زخم بغدادی: ( اسم ) بیماری پوستی کشورهای گرمسیری که توسط انگل لیشمانیا ایجاد می شود.
باکتریواستاتیک: ( صفت ) ( مربوط به ) ماده ای که باکتری ها را نمی کشد اما از تکثیر آنها جلوگیری می کند.
باکتریولیتیک: ( صفت ) ( مربوط به ) ماده ای که می تواند باکتری ها را از بین ببرد.
باکتریولیزین: ( اسم ) یک پروتئین، معمولا یک ایمونوگلوبولین، که سلول های باکتریایی را از بین می برد.
سطح کربوکسی هموگلوبین زمینه: ( اسم ) سطح کربوکسی هموگلوبین در خون فردی که در معرض سطوح بالای مونوکسید کربن نیست.
بازتاب بابینسکی: ( اسم ) پیچ خوردگی غیرمعمول به سمت بالای انگشت شست پا، زمانی که انگشتی به آرامی در کف پا کشیده می شود، در حالی که انگشتان دیگر به سم ...
کندگی: ( اسم ) عمل جداکردن بافت یا قسمتی از بدن با زور