پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٢,٢٦٠)

بازدید
١١,١٧٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عرق ریزی ( اسم ) : عرق کردن، مخصوصاً زمانی که زیاد باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاتتر/ مسیر هیکمن ( اسم ) : لوله ای پلاستیکی که در رگ بزرگ بالای قلب قرار می گیرد تا دارو داده شود و به راحتی نمونه خون گرفته شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واکسن Hib ( اسم ) : واکسنی که برای مایه کوبی علیه باکتری هموفیلوس آنفولانزا که باعث مننژیت می شود، استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فتق تراشامه ای ( اسم ) : فتق که در آن معده از سوراخ عضله دیافراگم که مری از آن عبور می کند، بیرون می زند.

پیشنهاد
٢

هیپوگزانتین فسفریبوسیل ترانسفراز ( اسم ) : آنزیمی که در کودکان، معمولاً پسران، که به بیماری لش نیهان مبتلا هستند، وجود ندارد.

پیشنهاد
٢

هیپوگزانتین فسفریبوسیل ترانسفراز ( HPRT ) ( اسم ) : آنزیمی که در کودکان، معمولاً پسران، که به بیماری لش نیهان مبتلا هستند، وجود ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هورمون رشد انسانی ( ا ) : هورمونی که توسط غده هیپوفیز قدامی تولید می شود و باعث رشد در انسان می شود.

پیشنهاد
٢

مرجع لقاح انسانی و رویان شناسی: این سازمان بر استفاده از گامت ها و رویان ها در درمان و تحقیقات باروری نظارت می کند و به کلینیک ها و مراکز باروری که ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دگرسان/ دگرساخت ( صفت ) : از نوع متفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دگرپیوندینه ( اسم ) : بافتی که از یک گونه گرفته شده و به فردی از گونه دیگر پیوند زده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناهم فامی ( اسم ) : حالتی که در آن عنبیه های چشم ها، رنگ های متفاوتی دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زونا/ هرپس زوستر ( اسم ) : التهاب یک عصب حسی که با درد در امتداد عصب مشخص می شود و باعث ایجاد خطی از تاول ها روی پوست می شود که معمولاً عمدتاً در شکم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ویروس هرپس ( اسم ) : یکی از گروهی از ویروس ها که باعث تبخال و آبله مرغان ( ویروس هرپس نوع I ) و تبخال تناسلی ( ویروس هرپس نوع II ) می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیاه درمانگر ( اسم ) : کسی که بیماری ها یا اختلالات را با مواد استخراج شده از گیاهان درمان می کند.

پیشنهاد
٢

بیماری ویلسون/ استحاله کبدی هسته عدسی ( اسم ) : یک بیماری ارثی که در آن رسوبات مس در کبد و مغز جمع می شوند و باعث سیروز می گردند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیماری ویلسون/ استحاله کبدی هسته عدسی ( اسم ) : یک بیماری ارثی که در آن رسوبات مس در کبد و مغز جمع می شوند و باعث سیروز می گردند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیسه فتقی ( اسم ) : کیسه ای که در جایی از بدن تشکیل می شود که در آن، غشایی از درون حفره ای عبور کرده باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فتقی ( صفت ) : مربوط به فتق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رفلکس های هرینگ بروئر ( اسم جمع ) : رفلکس هایی که بادشدگی و تخلیه ریتمیک معمول ریه ها را حفظ می کنند.

پیشنهاد
١

یرقانِ صفرانامیزی/ گِردگویچگی وراثتی: بیماری که در آن گلبول های قرمز گرد غیرطبیعی تشکیل می شود و منجر به کم خونی، بزرگ شدن طحال و تشکیل سنگ های صفراو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هفت رنگ بین ( ص ) : قادر به تشخیص تمامی هفت رنگ طیف و دارای دید رنگی طبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کبد - طحال بزرگی ( اسم ) : بزرگ شدن کبد و طحال، همان گونه که در لوسمی یا لنفوم اتفاق می افتد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپاتوم ( اسم ) : تومور بدخیم کبد که از سلول های بالغ تشکیل شده است و به ویژه در افراد مبتلا به سیروز دیده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کبدیاخته ( اسم ) : سلول کبدی که مواد را سنتز و ذخیره و صفرا تولید می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپاتوسلولار ( صفت ) : مربوط به سلولهای کبدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ویروس هپاتیت C ( اسم ) : ویروسی که باعث هپاتیت C می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هپاتیت C ( اسم ) : شکلی از هپاتیت ویروسی است که از طریق تماس با خون آلوده یا سایر مایعات بدن منتقل می شود اما اغلب بدون علامت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپاتیت B ( اسم ) : شکل شدید هپاتیت ویروسی که از طریق تماس با خون آلوده یا سایر مایعات بدن منتقل می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپاتیت A ( اسم ) : شکل نسبتاً خفیفی از هپاتیت ویروسی است که از طریق غذا و آب آلوده منتقل می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هپاتیت/ جگرآماس ( اسم ) : التهاب کبد از طریق بیماری یا داروها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ورید کبدی ( اسم ) : سیاهرگی که خون را از کبد به ورید اجوف تحتانی می برد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیستم باب کبدی ( اسم ) : گروهی از سیاهرگ ها که با متصل شدن، ورید باب را تشکیل می دهند که خون را از لوزالمعده، طحال، کیسه صفرا و قسمت شکمی مجرای گوارش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپاتیکوستومی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای ایجاد سوراخ در مجرای کبدی که صفرا را از کبد می گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجرای کبدی ( اسم ) : مجرای که کبد را به مجرای صفراوی منتهی به دوازدهه متصل می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلول کبدی ( اسم ) : سلول اپیتلیال آسینی کبد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شریان کبدی ( اسم ) : سرخرگی که خون را به کبد می برد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هپارین ( اسم ) : یک ماده ضد انعقاد است که در کبد و ریه ها یافت می شود و همچنین به طور مصنوعی برای استفاده در درمان ترومبوز تولید می شود.

پیشنهاد
١

پورپورای هنوخ شوئن لاین ( اسم ) : حالتی که در آن رگ های خونی ملتهب می شوند و به داخل پوست خونریزی می کنند و باعث ایجاد راش هایی به نام پورپورا و همچن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پورپورای هنوخ ( اسم ) : حالتی که در آن رگ های خونی ملتهب می شوند و به داخل پوست خونریزی می کنند و باعث ایجاد راش هایی به نام پورپورا و همچنین درد در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قوس هنله ( اسم ) : لوله خمیده ای که قسمت اصلی نفرون را در کلیه تشکیل می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدل هندرسون ( اسم ) : مدلی از روابط پرستار و بیمار بر اساس 14 اصل اساسی پرستاری. ایده اصلی این است که "پرستار همان کاری را برای دیگران انجام می دهد ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خون بندآور ( اسم ) : وسیله ای که خونریزی را متوقف می کند، مانند گیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هموسیدروز ( اسم ) : اختلالی که در آن، آهن رسوبات زیادی در بافت ایجاد می کند و باعث خونریزی و تخریب گلبول های قرمز می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بواسیر ( اسم جمع ) : وریدهای متورم در مسیر مقعدی - راست‏ روده ای.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بواسیربرداری ( اسم ) : برداشتن بواسیر با جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سکته هموراژیک ( اسم ) : سکته مغزی ناشی از پاره شدن رگ خونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اختلال خونریزی دهنده ( اسم ) : اختلالی که در آن خونریزی رخ می دهد، مانند هموفیلی

پیشنهاد
٢

بیماری خونریزی دهنده نوزاد ( اسم ) : بیماری نوزادان تازه متولد شده که باعث می شود به راحتی خونریزی کنند و این امر ناشی از کمبود موقت پروترومبین است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پنوموهموتوراکس ( اسم ) : وجود خون یا هوا در حفره پلور.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هموفتالمی ( اسم ) : حالتی که در آن خون در زجاجیه چشم یافت می شود