پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٩)
افتادگی پلک: ( اسم ) حالتی که در آن پلک بالایی به دلیل فلج شدن عضله یا عصب، نیمه بسته است.
بلفارواسپاسم: ( اسم ) انقباض ناگهانی پلک مانند زمانی که تکه کوچکی از غبار در چشم فرو می رود.
بلفارون: ( اسم ) پلک
بلفاروکانژونکتیویت: ( اسم ) التهاب ملتحمه پلک ها . blefərəυkən. d3лŋkti|'vaitix
بلنوره: ( اسم ) ترشح موکوس آبکی
( اسم ) 1. خونریزی دهنده: رگ خونی که در حین جراحی خونریزی می کند 2. فردی که هموفیلی دارد ( غیررسمی )
بلاستومایکوز: ( اسم ) عفونت ناشی از بلاستومایسس ( Blastomyces )
بلاستومایسس: ( اسم ) نوعی قارچ انگلی که پوست را درگیر می کند
یاخته جوانه ای: ( اسم ) مرحله اولیه رشد جنین
حفره توپک: ( اسم ) حفره ای پر از مایع در morula
( اسم ) 1. موج انفجار: موج فشار هوا ناشی از انفجار که می تواند باعث ضربه موقت مغزی شود 2. نطفه: شکل نابالغ یک سلول قبل از ایجاد ویژگی های متمایز
عمل بللوک توسیگ: ( اسم ) عمل جراحی برای اتصال شریان ریوی به شریان زیرترقوه، به منظور افزایش جریان خون به ریه های فردی که دارای تترالوژی فالوت است.
تب پیشاب سیاه: ( اسم ) نوعی مالاریا که در آن هموگلوبین از گلبول های قرمز به پلاسما ترشح می شود و ادرار را تیره می کند.
پاشنه سیاه: ( اسم ) خونریزی داخل پاشنه که با لکه های سیاه مشخص می شود.
لکه های بیتوت: ( اسم جمع ) لکه های کوچک سفید روی ملتحمه، ناشی از کمبود ویتامین A
بیستوری: ( اسم ) چاقوی جراحی نازک تیز
بیسموت: ( اسم ) عنصر شیمیایی با عدد اتمی 83
آسیب زایمانی: ( اسم ) جراحتی که در هنگام زایمان به نوزاد وارد می شود
برنامه زایمان: ( اسم ) فهرستی از خواسته های یک زن باردار در مورد چگونگی تولد نوزادش، به عنوان مثال اینکه آیا می خواهد زایمان طبیعی داشته باشد و چه تس ...
والد ولادی: ( اسم ) یکی از والدینی که از نظر فیزیکی، فرزندی تولید کرده است.
استخر زایمان: ( اسم ) حمام بزرگ مخصوصی که زنان باردار قبل و هنگام زایمان می توانند در آن استراحت کنند.
صندلی زایمان: ( اسم ) صندلی مخصوصی که زن برای زایمان روی آن می نشیند.
کانال زایمانی : ( اسم ) رحم، واژن و فرج
نورون دوقطبی: ( اسم ) یک سلول عصبی با دو فرآیند، یک دندریت و یک آکسون که در شبکیه چشم یافت می شود.
دوزا: ( صفت ) دوقلو زا تلفظ: 'bipərəs
دوآهیانه ای: ( صفت ) ( مربوط به ) دو استخوان آهیانه
bi - level positive airway pressure فشار مثبت دو سطحی راه هوایی: ( اسم ) دستگاه تنفسی که به هوای وارد شده از طریق ماسک اجازه می دهد تا در یک فشار برا ...
bi - level positive airway pressure فشار مثبت دو سطحی راه هوایی: ( اسم ) دستگاه تنفسی که به هوای وارد شده از طریق ماسک اجازه می دهد تا در یک فشار برا ...
فشار مثبت دو سطحی راه هوایی: ( اسم ) دستگاه تنفسی که به هوای وارد شده از طریق ماسک اجازه می دهد تا در یک فشار برای دم و فشار دیگر برای بازدم تنظیم شو ...
آمار زیستی: ( اسم جمع ) آماری که در پزشکی و مطالعه بیماری ها استفاده می شود.
زیست آهنگ: ( اسم ) فرآیند منظم تغییر که در موجودات زنده رخ می دهد، به عنوان مثال. خواب، بیداری یا چرخه تولید مثل
گوش زیست ساخته: ( اسم ) کاشت حلزون ( غیرمعمول )
زیست سنجی جنین: اندازه گیری پارامترهای کلیدی رشد جنین با سونوگرافی
زیست سنجی: ( اسم ) علمی که آمار را برای مطالعه موجودات زنده به کار می برد.
زیست ماده: ( اسم ) ماده ای مصنوعی که می تواند به عنوان ایمپلنت در بافت زنده استفاده شود.
زیست تخریب پذیر: ( صفت ) به راحتی تجزیه شونده توسط موجوداتی مانند باکتری ها یا در اثر نور خورشید، دریا و غیره.
زیست سنجش: ( اسم ) آزمایش قدرت یک دارو، هورمون، ویتامین یا سرم، با بررسی تأثیر آن بر حیوانات یا بافت های زنده.
دوتخمکی: ( صفت ) ( مربوط به ) دوقلوهایی که از دو تخمک مختلف به وجود می آیند.
تست بینه: ( اسم ) تست هوش برای کودکان
باند: ( اسم ) بانداژی که به دور اندامی پیچیده می شود تا آن را نگه دارد
دو گوشی: ( صفت ) با استفاده از، یا مربوط به هر دو گوش
اعمال جراحی بیلروت: ( اسم جمع ) عمل های جراحی که در آن قسمت تحتانی معده برداشته می شود و قسمتی که باقی مانده به دوازدهه ( بیلروت I ) یا ژژونوم ( بیلر ...
روش بیلینگز: ( اسم ) روشی برای جلوگیری از بارداری که از رنگ و قوام مخاط دهانه رحم به عنوان راهنمایی برای انجام تخمک گذاری استفاده می کند.
صفراادراری: ( اسم ) وجود صفرا در ادرار.
قولنج صفراوی: ( اسم ) درد شکم ناشی از سنگ صفرا در مجرای صفراوی یا التهاب کیسه صفرا
دوسر : ( اسم ) هر عضله ای که از دو قسمت به هم وصل شده و یک تاندون را تشکیل دهد، به ویژه عضلات جلوی بازو ( دو سر بازویی ) و پشت ران ( دو سر رانی ) .
یاخته بتا: ( اسم ) نوعی سلول که در جزایر لانگرهانس در پانکراس یافت می شود و انسولین تولید می کند.
خارشک بسنیر: ( اسم ) بثورات پوستی خارش دار در پشت زانوها و داخل آرنج ها
بنزیل بنزوات: ( اسم ) مایع روغنی بی رنگی که به طور طبیعی در بلسان وجود دارد و در داروها و عطرها استفاده می شود.
شکستگی بنت: ( اسم ) شکستگی اولین متاکارپ، استخوان بین شست و مچ دست.