پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٩)
کپسولکتومی: ( اسم ) برداشتن کپسول دور مفصل با جراحی
لقمه: ( اسم ) قسمت بزرگ گرد در انتهای استخوان، به ویژه این قسمت از استخوان بازو، هومروس، که مفصل آرنج را با یکی از استخوان های پایینی، یعنی زندزبرین، ...
استخوان کله ای: ( اسم ) بزرگترین استخوان از هشت استخوان کوچک مچ دست.
بانداژ کلاه خودی: ( اسم ) بانداژی به شکل کلاه برای سر یا برای پوشاندن انتهای عضو قطع شده.
چشم گوشه ترمیمی: ( اسم ) 1. عمل جراحی برای ترمیم گوشه چشم 2. عمل بریدن گوشه چشم برای بزرگ کردن شیار پلک
شاهدانه: ( اسم ) دارویی که از برگها یا گلهای خشک شده گیاه شاهدانه هندی تهیه می شود. استفاده تفریحی از شاهدانه غیرقانونی است و استفاده از آن برای تسکی ...
سفیدمویی: ( اسم ) از بین رفتن رنگدانه ها که باعث سفید شدن موها می شود.
تب کانیکولا: ( اسم ) نوعی لپتوسپیروز ( leptospirosis ) که تب شدید و یرقان ایجاد می کند.
نوما: ( اسم ) زخم های شدید در دهان که منجر به قانقاریا می شود.
سرطان هراسی: ( اسم ) ترس از سرطان
استخوان اسفنجی: ( اسم ) بافت استخوانی اسفنجی سبک که هسته داخلی استخوان و همچنین انتهای استخوان های دراز را تشکیل می دهد.
ریزمجرا: ( اسم ) کانال کوچک، مثلاً کانال منتهی به سیستم هاورسی در استخوان متراکم یا کانالی که به مجرای اشکی منتهی می شود.
( اسم ) التهاب ریز مجرای اشکی
ورزشهای بدون وسیله: ( اسم جمع ) تمرینات بدنی پرانرژی برای بهبود تناسب اندام و تون عضلانی، از جمله فشار، دراز و نشست و پرش ستاره
( صفت ) مربوط به callisthenics
کالیکتازی: ( اسم ) تورم لگنچه های کلیه
عمل کالدول - لوک: ( اسم ) عمل جراحی برای تخلیه سینوس فک بالا با ایجاد برشی در بالای دندان نیش.
کلکولوز: ( اسم ) حالتی که در آن سنگ در اندامی وجود دارد.
مسدود کننده کانال کلسیم: ( اسم ) دارویی که بر عضله صاف دستگاه قلبی عروقی تأثیر می گذارد و در درمان آنژین و فشار خون بالا استفاده می شود.
آنتاگونیست ( پادکنشگر ) کلسیم: ( اسم ) دارویی که باعث گشاد شدن عروق و کاهش ضربان قلب می شود و در درمان آنژین به کار می رود.
آهکی شدن مرضی: ( اسم ) وضعیت پزشکی که در آن رسوبات املاح کلسیم در مفاصل، ماهیچه ها و اندام ها تشکیل می شود.
استحاله آهکی: ( اسم ) تشکیل کلسیم روی استخوان ها یا مفاصل در سنین پیری
کالکانئوس: ( اسم ) استخوان پاشنه که در زیر تالوس قرار دارد.
کلسمی: ( اسم ) وضعیتی که در آن خون مقدار زیاد ( غیرطبیعی ) کلسیم دارد.
بیماری کیسون/ بیماری کاهش فشار: ( اسم ) حالتی که در آن فرد درد مفاصل و معده و سرگیجه ناشی از نیتروژن خون را تجربه می کند.
لکه های شیرقهوه ای: ( اسم جمع ) لکه های قهوه ای روی پوست که نشانه بیماری فون رکلینهاوزن ( von Recklinghausen ) است.
نحیف: ( صفت ) ( مربوط به ) فردی که لاغر یا نزار و رنگ پریده است.
جسد: ( اسم ) بدن مرده مخصوصاً لاشه ای که برای تشریح استفاده می شود.
کاشه: ( اسم ) مقداری از دارو که جهت بلعیدن، در کاغذ پیچیده شده است.
تومور بورکیت: ( اسم ) یک تومور بدخیم، معمولاً در فک بالا، به ویژه در کودکان در آفریقا
bundle branch block: ( بلوک شاخه ای: ( اسم ) وضعیت غیرعادی بافت هدایت قلب
بلوک شاخه ای: ( اسم ) وضعیت غیرعادی بافت هدایت قلب ( BBB )
پرخوری عصبی: ( اسم ) وضعیت روانی که در آن فرد بیش از حد غذا می خورد و قادر به کنترل غذا خوردن خود نیست. این نوع غذا خوردن با رفتارهایی طراحی شده برای ...
عضلە پیازی اسفنجی: ( اسم ) ماهیچه ای در پرینه پشت آلت تناسلی
پیازی: ( صفت ) 1. ( مربوط به ) پیاز 2. ( مربوط به ) بصل النخاع
نشانگان بود - کیاری: ( اسم ) یک بیماری کبدی که در آن ترومبوز در وریدهای کبدی رخ داده است.
( ا ) گونه گردی: وضیعت دندانی که نسبت به خط وسط در سمت گونه ای قرار دارد.
شیپوری: ( اسم ) ماهیچه گونه ای که به حرکت فک در هنگام جویدن کمک می کند.
طاعون خیارکی: ( اسم ) یک بیماری عفونی معمولا کشنده ناشی از Yersinia pestis در سیستم لنفاوی، که توسط کک از موش به انسان منتقل می شود.
غدد برونر: ( اسم جمع ) غدد در دوازدهه و ژژونوم
بروسلوز ( تب مالت ) : ( اسم ) بیماری که می تواند از گاو یا بز یا از نوشیدن شیر آلوده گرفته شود که توسط گونه ای از باکتری بروسلا سرایت می کند. نشانه ه ...
نشانگان براون سکوارد: ( اسم ) وضعیتی است که در آن طناب نخاعی تا حدی بریده شده یا فشرده شده و در نتیجه نیمه پایینی بدن در یک طرف فلج شده و احساس در سم ...
چربی قهوه ای: ( اسم ) چربی تیره رنگ بدن که به راحتی می تواند به انرژی تبدیل شود و به کنترل دمای بدن کمک می کند.
کاتتر برویاک: ( اسم ) نوعی کاتتر نازک که برای وارد کردن در ورید استفاده می شود.
نایژه ای نایی: ( صفت ) ( مربوط به ) نایژه و نای
تنفس سنجی نایژه ای: ( اسم ) روشی برای اندازه گیری حجم ریه ها
گرفتگی نایژه: ( اسم ) سفت شدن ماهیچه های نایژه ای که باعث انقباض لوله ها می شود، مثلا در آسم.
نایژه ای ریوی: ( صفت ) ( مربوط به ) نایژه ها و ریه
نایژه ای جنبی: ( صفت ) ( مربوط به ) نایژه و پرده جنب
برونشیولیت: ( اسم ) التهاب نایژک ها، معمولاً در کودکان خردسال