پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٢,٢٦٠)

بازدید
١١,١٧٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرحجمی خون ( اسم ) : وضعیتی که در آن، پلاسمای بیش از حد در خون وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) : 1. هایپرتونیک : مربوط به محلولی که فشار اسمزی بالاتری نسبت به محلول مشخص شده دیگر دارد. 2. پرکشش: مربوط به ماهیچه ای که تحت کشش زیاد غیرمعم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیپرتونی ( اسم ) : افزایش سفتی و اسپاستیسیته عضلات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرکاری تیروئید/ تیروئید سمی ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده تیروئید بیش از حد فعال است و مقادیر غیرعادی هورمون های تیروئید را در خون ترشح می کند و باعث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرکاری تیروئید ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده تیروئید بیش از حد فعال است و مقادیر غیرعادی هورمون های تیروئید را در خون ترشح می کند و باعث تپش قلب، تعر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فزون گرمایی ( اسم ) : دمای بسیار بالای بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش فاصلگی ( اسم ) : وضعیتی که در آن فضای زیادی بین دو عضو یا قسمتی از بدن وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش حساس ( صفت ) : مربوط به فردی که شدیدتر از حد معمول به یک آنتی ژن واکنش نشان می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر کاری هیپوفیز ( اسم ) : وضعیتی که در آن غده هیپوفیز بیش از حد فعال است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استخوان فزونی ( اسم ) : رشد بیش از حد در سطح خارجی استخوان، به ویژه استخوان پیشانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تومور گراویتز/ هیپرنفروم ( اسم ) : یک تومور بدخیم در یاخته های کلیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیش سدیم خونی ( اسم ) : یک وضعیت جدی که اغلب در نوزادان یا افراد مسن رخ می دهد، که در آن به دلیل از دست دادن آب و الکترولیت ها از طریق اسهال، تعریق ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کسی اشیایی را که فاصله زیادی باز او دارند با وضوح بیشتری می بیند، اما نمی تواند اشیاء نزدیک را ببیند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوربینی ( اسم ) : حالتی که در آن کسی اشیایی را که فاصله زیادی باز او دارند با وضوح بیشتری می بیند، اما نمی تواند اشیاء نزدیک را ببیند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر انسولینی ( اسم ) : واکنش یک فرد دیابتی به دوز بیش از حد انسولین یا به کاهش قند خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرشیری ( اسم ) : حالتی که در آن شیر بیش از حد ترشح می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش خمش ( اسم ) : عمل خم کردن مفصل بیش از محدوده معمول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش/ چند انگشتی ( اسم ) : حالتی که تعداد انگشتان دست یا پا بیش از حد معمول باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش کلریدریک معدی ( اسم ) : مقدار زیاد اسید کلریدریک در معده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش کلرید خونی ( اسم ) : وضعیتی که در آن کلرید بیش از حد در خون وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش کلسیم ادراری ( اسم ) : وضعیتی که در آن مقدار کلسیم بسیار زیادی در ادرار وارد می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش آندروژنی ( اسم ) : وضعیتی که در آن یک زن آندروژن بیش از حد تولید می کند که با مشکلات زیادی مانند هیرسوتیسم، آکنه، ناباروری و بیماری تخمدان پلی کی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیش تغذیه ( اسم ) : تغذیه مقادیر زیادی از مواد مغذی از طریق خوراکی یا داخل وریدی به فردی که دارای کمبود شدید تغذیه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرکاری فوق کلیوی ( اسم ) : اختلالی که در آن هورمون های آدرنال بیش از حد تولید می شود، به عنوان مثال به دلیل اختلال در عملکرد غده هیپوفیز، تومور غده ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بس ترشا/ معده اسیدی ( اسم ) : تولید اسید بیشتر از حد معمول در معده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استخوان لامی ( اسم ) : یک استخوان کوچک U شکل در قاعده زبان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عضله لامی زبانی ( اسم ) : ماهیچه ای که به استخوان هیوئید چسبیده و زبان را به عقب و پایین می آورد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بکارت بُری ( اسم ) : برش پرده بکارت در حین جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بکارت برداری ( اسم ) : 1. برداشتن پرده بکارت با جراحی یا عملی برای افزایش اندازه دهانه پرده بکارت 2. برداشتن هرگونه غشا با جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهداشت ( اسم ) : رویه ها و اصولی که برای تمیز نگه داشتن اشیا و سالم نگه داشتن شرایط طراحی شده اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدرویورتر ( اسم ) : حالتی که در آن آب یا ادرار به دلیل مسدود شدن حالب در آن جمع می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدرو تیوباسیون ( اسم ) : عمل وارد کردن مایع از طریق گردن رحم و لوله های فالوپ تحت فشار برای بررسی مسدود بودن لوله ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدروپنومپریتونئوم ( اسم ) : وضعیتی که در آن گاز و مایع آبکی در حفره صفاق جمع می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آبگون‏ پیراشامگی ( اسم ) : تجمع مایع در اطراف قلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدرومیلیا ( اسم ) : وضعیتی که در آن مایع، کانال مرکزی نخاع را متورم می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیگروما/ هیدروما ( اسم ) : نوعی کیست حاوی مایع رقیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آب دش سری ( اسم ) : مقدار بیش از حد مایع مغزی نخاعی در مغز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدروکالیکوز/ کالیکتازی ( اسم ) : تورم و گشادشدگی لگنچه های کلیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدروآ ( اسم ) : فوران تاول های خارش دار کوچک، به عنوان مثال تاول های ناشی از نور خورشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدرارتروز ( اسم ) : تورم ناشی از مایع سینوویال اضافی در مفصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیدرامنیوس ( اسم ) : مقدار غیرطبیعی زیاد مایع آمنیوتیک احاطه کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آب خونی ( اسم ) : مقدار زیاد آب در خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مول هیداتید ( اسم ) : حاملگی غیرطبیعی از یک تخمک پاتولوژیک، که منجر به ایجاد توده ای از کیست ها به شکل یک خوشه انگور می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیداتیدوز/ بیماری هیداتید ( اسم ) : عفونت، معمولاً در ریه ها یا کبد، ناشی از گسترش کیست های هیداتید که بافت های اندام عفونی را تخریب می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیداتیدوز/ بیماری هیداتید ( اسم ) : عفونت، معمولاً در ریه ها یا کبد، ناشی از گسترش کیست های هیداتید که بافت های اندام عفونی را تخریب می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیست هیداتید ( اسم ) : شکل لاروی کرم های نواری از جنس اکینوکوکوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیداتید ( اسم ) : هر ساختار کیست مانند

پیشنهاد
٢

سونوگرافی هیستروسالپنگو کنتراست ( HYCOSY ) ( اسم ) : معاینه رحم و لوله های فالوپ با سونوگرافی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیالیت ( اسم ) : التهاب زجاجیه یا غشای هیالوئید در چشم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیالیت ( اسم ) : التهاب زجاجیه یا غشای هیالوئید در چشم.