پیشنهادهای سیمین (٦٣٤)
پایان
جبران کردن
جبران کردن
سختی
از اول زندگی
از سنین خردسالی
قریب الوقوع
بر خلاف انتظار
تضااد بین انتظارات و واقعیت که در نتیجه نتیجه غیر منتظره دارد وقتی که نتیجه ، چیزی متفاوت از انتظارات ما باشه
حلال زادگی
اساسی
حساس مهم
مهم ترین
حساس ترین
حوادث یا شرایط
سخت شدید مثلا بگیم در جنگی سخت بین دو گروه رقیب critical war
توسط
مرتبط ساختن
فراتر رفتن درنوردیدن
درنوردیدن فراتر رفتن از
تلاش برای بهتر کردن اوضاع جبران مافات
قمار
محور اصلی
تمرکز اصلی
خواستار انجام کاری شدن
ترکیب کردن
خبرساز شدن
چرا اینطوریه که. . .
آماده کردن فراهم کردن
وقت گذراندن وقت اختصاص دادن
اسیب روحی
قسمتی از مغز
فرایند
سیگنال
شناسایی کردن و تشخیص دادن pick up the heart beat ضربان قلب را شناسایی کردن and show it on screen و روی صفحه ضربان قلب را نشان دادن
دستگاهی که فرایندهای جسمانی را برای حواس قابل درک می سازد
فردی یا چیزی که آزمایش یا تحقیقات روی اون فرد یا چیز صورت بگیره به بیان دیگر موش آزمایشگاهی خخخ
برانگیختن
فرایند های شناختی و عملکرد ذهن مثل درک و حافظه و استدلال
در حین فعالیت
توضیح دادن و دلیل اوردن
گزارش دادن
گزارش مفصل دادن
دوری کردن
از هم خبر داشتن
افرادی که به صورت الکترونیکی مثل ایمیل یا پیام رسان های آنلاین باهم ارتباط دارند. شاید چون دور از همدیگر هستند.
جریان داشتن gush over my hand مثلا جاری شدن آب روی دست
بدون درک بدونن اینکه بدونیم چیزیو