تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمله کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توصیه وصیت نصیحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پایان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جبران کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جبران کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از اول زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از سنین خردسالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قریب الوقوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

بر خلاف انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تضااد بین انتظارات و واقعیت که در نتیجه نتیجه غیر منتظره دارد وقتی که نتیجه ، چیزی متفاوت از انتظارات ما باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حلال زادگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اساسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حساس مهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مهم ترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حساس ترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حوادث یا شرایط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سخت شدید مثلا بگیم در جنگی سخت بین دو گروه رقیب critical war

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توسط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط ساختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فراتر رفتن درنوردیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درنوردیدن فراتر رفتن از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تلاش برای بهتر کردن اوضاع جبران مافات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محور اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تمرکز اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خواستار انجام کاری شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خبرساز شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرا اینطوریه که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آماده کردن فراهم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت گذراندن وقت اختصاص دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسیب روحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قسمتی از مغز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیگنال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شناسایی کردن و تشخیص دادن pick up the heart beat ضربان قلب را شناسایی کردن and show it on screen و روی صفحه ضربان قلب را نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دستگاهی که فرایندهای جسمانی را برای حواس قابل درک می سازد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فردی یا چیزی که آزمایش یا تحقیقات روی اون فرد یا چیز صورت بگیره به بیان دیگر موش آزمایشگاهی خخخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرایند های شناختی و عملکرد ذهن مثل درک و حافظه و استدلال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حین فعالیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توضیح دادن و دلیل اوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گزارش دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گزارش مفصل دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

از هم خبر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افرادی که به صورت الکترونیکی مثل ایمیل یا پیام رسان های آنلاین باهم ارتباط دارند. شاید چون دور از همدیگر هستند.