پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤١٧)
شرتی شلخته. [ ش ِ ش ِ ل َ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) بمعنی شرتی و صفت زنان ( و ندرتاً مردان ) است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ) . رجوع به شرتی شود.
شرتی شلخته. [ ش ِ ش ِ ل َ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) بمعنی شرتی و صفت زنان ( و ندرتاً مردان ) است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ) . رجوع به شرتی شود.
slattern
demimondaine
demimondaine
demimondaine
demimondaine
demimondaine
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
whoreson
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
demimonde
Cyprian شهوت ران . بی بند و بار . هرزه
Cyprian شهوت ران . بی بند و بار . هرزه
Cyprian شهوت ران . بی بند و بار . هرزه
Cyprian شهوت ران . بی بند و بار . هرزه
Cyprian شهوت ران . بی بند و بار . هرزه
bawd ( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع ب ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
bawd ( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع ب ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
( قوادة ) قوادة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زنی را گویند که به جاها رود و زنان بجهت مردان بهم رساند، و مرد این کاره را کس کش گویند. ( برهان ) . رجوع به قَوّا ...
bawd
دلاله محبت
قحبه چون پیر شود پیشه کند دلالی . ( از مجموعه امثال فارسی طبع هند ) . رجوع به دلاّله شود.
دلاله عروس سبا ؛ هدهد : کبوتر حرم آمد ز کعبه سعدا بشاره داد چو دلاله عروس سبا. خاقانی.