پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
بی آشیانه
خانه به خانه
بی آشیانه
بی آشیانه
بی آشیانه
خانه به خانه
بی آشیانه
خانه به خانه
خانه به خانه
not hear reason Well, I had a small lot of ivory the chief of that village near my house gave me. You see I used to shoot game for them. Well, he w ...
To speak plainly, . . . . . . . . . . . . . .
bepatched
از روی شرمندگی
shamefacedly
harlequinade
تلخ وش. [ ت َ وَ ] ( ص مرکب ) تلخ گونه. تلخ مانند. و کنایه از شراب از جهت تلخیی که در آن است : آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من ...
تلخ وش. [ ت َ وَ ] ( ص مرکب ) تلخ گونه. تلخ مانند. و کنایه از شراب از جهت تلخیی که در آن است : آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من ...
تلخ وش. [ ت َ وَ ] ( ص مرکب ) تلخ گونه. تلخ مانند. و کنایه از شراب از جهت تلخیی که در آن است : آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من ...
تلخ وش. [ ت َ وَ ] ( ص مرکب ) تلخ گونه. تلخ مانند. و کنایه از شراب از جهت تلخیی که در آن است : آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من ...
شهد و شرنگ ؛ شیرین و تلخ. از قبیل تقابل است. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به شهد و ترکیبات آن شود : که در مذاق زمانه یکی است شهد و شرنگ. ظهیر.
شهد فائق ؛ عسل خالص. ( ناظم الاطباء ) : عصاره تاکی به قدرتش شهد فائق شده. ( گلستان ) .
شهد فائق ؛ عسل خالص. ( ناظم الاطباء ) : عصاره تاکی به قدرتش شهد فائق شده. ( گلستان ) .
شهد و شرنگ ؛ شیرین و تلخ. از قبیل تقابل است. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به شهد و ترکیبات آن شود : که در مذاق زمانه یکی است شهد و شرنگ. ظهیر.
سرکه با شهد داشتن ؛ غم و شادی با هم داشتن. عزت و ذلت با هم داشتن : درستش شد که این دوران بدعهد بقم با نیل دارد سرکه با شهد. نظامی. - شهد بر زهر پا ...
شهدپرور. [ ش َ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب ) پرورده به عسل. هر چیز پرورده شده در عسل. || هر چیز خوشمزه و لذیذ. ( ناظم الاطباء ) .
شهدپرور. [ ش َ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب ) پرورده به عسل. هر چیز پرورده شده در عسل. || هر چیز خوشمزه و لذیذ. ( ناظم الاطباء ) .
شهداد
شهداد
تشرف یافته
back - breaking
ignorance is bliss
ignorance is bliss
suck my dick
pussy magnet
pussy magnet
pussy magnet
pole - smoker
pole - smoker
pole - smoker
pole - smoker
pole - smoker
pole - smoker
pole - smoker
handfucker
handfucker
handfucker
fuck - in - law ( noun ) = someone who has had sex with someone you have had sex with US Leading to a punning exploration of the "sex degrees of sepa ...
fuck - in - law ( noun ) = someone who has had sex with someone you have had sex with US Leading to a punning exploration of the "sex degrees of sepa ...
Curryland
Curryland