مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٤,٤٧٠
امتیاز کل
٤٣٥,٠١٥
کل مدال ها
١٣,٠١٢
طلا
٥٠
نقره
٤,١٩٩
برنز
٨,٧٦٣
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هوا فرستادن: هوا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرواز دادن: هوا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرانیدن: هوا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پراندن: هوا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تطییر: هوا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کافی: به اندازه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بقدر کفایت: به اندازه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مفت: مفتکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرجان فشاندن: || کنایه از خون است. - مرجان فشان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خون فشاندن: مرجان فشاندن || کنایه از خون است. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشورداری: زمامداری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اداره امور کشور: زمامداری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرشناس: بلندآوازه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شهیر: بلندآوازه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی امیغ: صفی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی اثر: نافرجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی نتیجه: نافرجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی نتیجه ماندن: نافرجام ماندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عبث: نافرجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناکارگر: نافرجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی تاثیر: نافرجام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقوع یافته: صورت گرفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
done: صورت گرفته ، انجام شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محسوب گردیدن گشتن: به شمار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عزیمت کردن: رو نهادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
establish develop relations: گشایش روابط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
establish relations: گشایش روابط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
develop relations: گشایش روابط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روی خوش نشان دادن: اصطلاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
born again: نوکرده ایمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acquisitiveness: زیاده خواهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فراهم امدن: فراهم شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از روی: به موجب. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به واسطه: به موجب. . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از طریق: به موجب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به موجب: به جهتِ . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take over: بروی کار آمدن، روی کار آمدن .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر روی کار امدن: در دست گیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assume control responsibility: روی کار آمدن ، بر روی کار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assume power: روی کار آمدن ، بر روی کار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take office: روی کار آمدن ، بر روی کار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the hope of doing something: به امیدِ . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exchanging ambassadors: تبادل سفرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محو شدن: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
evanescence: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زوال تدریجی: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محو گردیدن: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محو گشتن: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باریک شدن: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیفته گشتن: گرفتار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عاشق شدن: گرفتار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیفته شدن: گرفتار آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نتیجه داشتن: به ثمر نشستن ، به ثمر رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
start the revolution: وقوع انقلاب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to start a revolution: وقوع انقلاب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
به هنگام: به گاهِ. . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resume relations: از سرگیری روابط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
restore relations: از سرگیری روابط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازین رو: بدین سو ، بدینسو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازاین لحاظ: بدین سو ، بدینسو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیر کشته غوغا: کنایه از جناب عثمان ( خلیفه سوم مسل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زند رزم: جنگ بزرگ ، جنگ عظیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot battle: زند رزم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقتی که: بدان هنگام که . . . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ساکت شدن: فرونشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منطفی شدن: فرونشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فروکش کردن: فرونشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep away from: چیزی/کسی را به دور از چیزی /کسی نگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرشتاب: شتاب آلود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرشتابی: شتاب آلودگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتاب اور: پر شتاب ، شتاب آلود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start off: پا نهادن در کاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: پا نهادن در کاری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مضایقه نکردن: از هیچ تلاشی فروگذار نبودن/نکردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مضایقه نکردن: از هیچ تلاشی فروگذار نبودن/نکردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the focus of interest: کانون توجه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کانون توجه: The focus of interest The central ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the central focus: کانون توجه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the primary focus: کانون توجه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به کار شدن: جامه عمل پوشاندن به . . . . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دست به کار شدن: جامه عمل پوشاندن به . . . . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put into action: جامه عمل پوشاندن به . . . . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تحقق رساندن: جامه عمل پوشاندن به . . . . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازین جهت: بدین منظور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
naturalist: طبیعیدان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
متنعم شدن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به نوا رسیدن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برخوردار شدن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برخوردار شدن از: طرف بستن از . . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فایده بردن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سود کردن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منفعت بردن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهره یافتن: طرف بستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طرف بستن: نصیب بردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب قلیان را عوض کردن: عزم سفر به منظور تجدید عیش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گره گندله: گره کور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نصب کردن: وانهادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قبول کردن: تن در دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مطیع شدن: تن در دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تمکین کردن: تن در دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دنبال اوردن: در پی داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a tight knot: گره کور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سریر سروری تکیه داشتن: کنایه از فرمانروایی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عملی شدن: به تحقق پیوستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انجام گرفتن: به تحقق پیوستن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجرا شدن: به تحقق پیوستن ، انجام گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به مدت: برای مدت . . . . . . برای مدت یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محقق کردن: مسلم کردن/ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جهات: گرداگرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از سر به در کردن: اصطلاح انگلستان فرانسه را وادار سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در اهنگ کاری بودن: قصد و نیت کاری داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدنیت: بد آهنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جانانه: با چنگ و دندان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با تمام وجود و توان: با چنگ و دندان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با چنگ و دندان: fight tooth and nail با چنگ و دندا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
defend with tooth and nail: با چنگ و دندان از کسی/چیزی محافظت ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان طوری که: آنچنان که ، بدانجا که ، چندان که ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کوشش ها: مساعی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
endeavours: مساعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منصرف کردن: برگرداندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم طمع به چیزی کسی دوختن: اصطلاح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طمع بردن: چشم طمع به به چیزی/کسی دوختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rich farmland: اراضی زراعی زرخیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rich soil: زمین زرخیز ، خطهٔ زرخیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مرکز ثقل: نقطه اتکا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
achieving goals: تحقق اهداف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نبرد: رشته نبردهای ایران و عثمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در چنین ایامی: در همچین شرایطی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا مگر: شاید که
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شاید که: تا مگر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حسن تفاهم میان دول: روابط حسنه دول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
amities: روابط حسنه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cause damage: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لطمه زدن به: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لطمه زدن: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خسارت وارد اوردن: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خسارت زدن: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مضرت رساندن: لطمه وارد آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لطمه وارد اوردن: صدمه زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سیاستگر: سیاستباز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست کسی را به گرمی فشردن: اصطلاح با آغوش باز کسی را پذیرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
متحقق کردن: برآورده کردن/ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد قبول واقع شدن: مقبول افتادن ، مقبول داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوشایند بودن: مقبول آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد پسند واقع شدن: مقبول آمدن ، مقبول افتادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good excuse: عذر موجه/مقبول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همه پسند: مقبول عامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عامه پسند: مقبول عامه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقبول طلعت: خوش سیما ، خوب رخ ملک گفت : شنیدم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش سیما: مقبول طلعت ملک گفت : شنیدم که بازر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوبرخ: مقبول طلعت ملک گفت : شنیدم که بازر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش قیافه: مقبول طلعت ملک گفت : شنیدم که بازر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقبول القول: همگان مقبول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موثق: مقبول القول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ثقه: مقبول القول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امید دادن: دلگرمی دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارجا: دلگرمی دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مطمئن کردن: دلگرمی دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مطمئن ساختن: دلگرمی دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سلاح های اتشین: سلاح های گرم ، جنگ افزارهای گرم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روال گذشته: کما فی السابق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مانندگذشته: کما فی السابق ، به روال گذشته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکست فاحش: شکست سخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دستخوش شدن: متحمل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گرفتار امدن: متحمل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برتابیدن: متحمل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امضا شدن: به امضا رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sign an agreement contract treaty etc: به امضا رساندن/رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از جانب: به نمایندگی از سوی . . . . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به عنوان مثال: از جمله آن که . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به عنوان نمونه: از جمله آن که . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فی المثل: از جمله آن که . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به طور مثال: از جمله آن که . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عادت دادن: آموخته کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اموز کردن: آموخته کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رام نشده: نا آموخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تجربه کار: خدمت آموخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاردیده: خدمت آموخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جنگ افروز: آتش گستر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ افروزی: آتش گستری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جنگ طلب: آتش گستر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جنگ طلبی: آتش گستری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اطلاع یافتن: کسب آگاهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مطلع شدن: کسب آگاهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
contract an alliance: عقد اتحاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to form an alliance: عقد اتحاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تدارک دیدن: تحصیل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست نیامده: نامحصول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حصل: گاهی به معنی جاکشی کردن به کار می ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاکشی کردن: حصل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرتبه: سِمَت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرتبت: سِمَت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوشنامی: حیثیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حسن شهرت: حیثیت ، نیک نامی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نصیب شدن: عاید شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعلق گرفتن: عاید شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عبث: بی سرانجام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
receive an order: کسب دستور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take orders from somebody: کسب دستور از کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست ورز: صاحب حرفه/حرفت ، اهل حرفه/حرفت
١ سال پیش