دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
[نقل از هزاره] Now you have gone and done it! ( عامیانه ) بالاخره کار خودت رو کردی!
[نقل از هزاره] go on to sth / to do sth به چیزی پرداختن، به کاری پرداختن، سر چیزی رفتن، سر کاری رفتن go on to the next item سر مسئله بعدی رفتن، به مس ...
[نقل از هزاره] go on to sth / to do sth به چیزی پرداختن، به کاری پرداختن، سر چیزی رفتن، سر کاری رفتن
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
جدیدترین ترجمهها
این ادویه حسابی به گوشت طعم می ده.
چنان شوکه شده بود که حتی نمی توانست کلامی به زبان آورد.
مو لای درز داستان من در آوردیش نمی ره.
بهانه قابل قبولی در آستین داشت که باعث شد پلیس او را به حال خود رها کرد.
او برای نجات برادرش، عذروبهانه ای سر هم کرد.