Seyyedalith - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under one roof: در یک مکان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under one roof: در یک مکان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a choice of: a range of چندین گزینه و انتخاب از ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enjoy success: موفق شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remind of: کسی را یاد چیزی انداختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remind of: کسی را یاد چیزی انداختن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a pact with: عهد کردن با

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single most: تاکید بیشتر بر most single most imp ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single most: تاکید بیشتر بر most single most imp ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disseminated: منتشر disseminated infection: عفونت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all year round: all year long

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all year round: all year long

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to my taste: به ذائقه ام می خوره. دوست دارم.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the glass is half empty: نیمه ی خالی لیوان رو دیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the glass is half empty: نیمه ی خالی لیوان رو دیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achieve a balance: رسیدن به تعادل Collocation

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

achieve a balance: رسیدن به تعادل Collocation

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take an opportunity: استفاده از فرصت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take an opportunity: استفاده از فرصت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in silence: در سکوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public school: در بریتیش برخلاف آمریکن به نوع خاصی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the phone down: Put the phone down on sb: قطع کردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give an explanation: توضیح دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the catch is that: مساله اینه که

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the catch is that: مساله اینه که

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appear to: شبیه seem to و tend to

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evolutionary selection: انتخاب طبیعی Natural selection

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sketch out: توضیح مختصری درباره ی چیزی ارائه دا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sketch out: توضیح مختصری درباره ی چیزی ارائه دا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rooted in: ریشه داشتن based on

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rooted in: ریشه داشتن based on

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at close quarters: از/در فاصله ی نزدیک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

left hand: دست چپی سمت چپی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in bold: با حروف ضخیم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in bold: با حروف ضخیم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by much: به میزان زیاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a cold: همان get cold سرما خوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the bus: Take a bus اتوبوس سوار شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by the end of: قبل از تمام شدن . . .

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oxygen tension: فشار نسبی اکسیژن در خون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay down: رسوب کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold the phone: وایسا! امر به توقف فوری کاری که در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold the phone: وایسا! امر به توقف فوری کاری که در ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agree to disagree: پذیرفتن چیزی برای جلوگیری از بحث بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agree to disagree: پذیرفتن چیزی برای جلوگیری از بحث بی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out of here: دارم میرم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thy: صفت مالکیت تو Your

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thy: صفت مالکیت تو Your

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meant to be: . . . که قرار است فلان باشد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forced into: فشرده شدن در چیزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chair time: زمانی که بیمار روی صندلی دندانپزشکی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chair time: زمانی که بیمار روی صندلی دندانپزشکی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catchup: رسیدن به چیزی که ازش عقب بودیم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free up: در دسترس قرار دادن چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

free up: در دسترس قرار دادن چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hierarchy: رده بندی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

therapeutics: دارودرمانی؟

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختلاف نظر: Controversy

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presentation: نمود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idiopathic: بدون علت مشخص

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dyscrasias: بیماری و مشکل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

block off time: مدیریت زمان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brightly colored: دارای رنگ روشن برای توصیف لباس به ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brightly colored: دارای رنگ روشن برای توصیف لباس به ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in an orderly fashion: به صورت منظم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on second thoughts: وقتی نظرتون راجع به چیزی عوض میشه ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on second thoughts: وقتی نظرتون راجع به چیزی عوض میشه ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your thing: خواسته ی شما

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

your thing: خواسته ی شما

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if that's your thing: اگه این چیزیه که تو می‎خوای

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

front crawl: کرال سینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stroke: برای انواع شنا هم استفاده میشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

how do you like it: نظرت درباره ش چیه؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as is customary: طبق روال مرسوم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be wise to: خردمندانه است که

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

things have come to this: اوضاع این جوری شد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are a match: با هم متناسبیم.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's none of your concern: به تو ربطی نداره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in pain: درد داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spicule: قطعه ی کوچک و تیز از چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malposed: نابجا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you have the wrong number: اشتباه گرفتین.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you have the wrong number: اشتباه گرفتین.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flattened: تخت؟

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overview: راهنمای کلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

classically: به طور معمول

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

classically: به طور معمول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trigger point: نقطه ی تحریکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most commonly: اکثرا / غالبا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medically: دارویی؟

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somatic: پیکری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somatic: پیکری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversion reaction: واکنش تبدیلی / یک مشکل روانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cutaneous eruption: دانه های پوستی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

efficacious: اثربخش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

efficacious: اثربخش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poorly localized: غیرلوکالیزه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affected: مبتلا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stabbing pain: درد خنجری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

physical examination: معاینه بالینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preferred: ارجح

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medical therapy: دارودرمانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interpositional: بینابینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aching: درد گنگ و مداوم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lactated: لاکتاته ( مربوط به ترکیب شیمیایی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: امکان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bound: احاطه کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clinical presentation: نمای بالینی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medullary bone: استخوان اسفنجی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uses: کاربردها

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staged: مرحله به مرحله

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

natural history: سیر و روند طبیعی ( درباره ی یک بیما ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural history: سیر و روند طبیعی ( درباره ی یک بیما ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outline of review: رئوس مطالب

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

no one else: هیچ کس دیگری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no one else: هیچ کس دیگری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

switch out: عوض کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

switch out: عوض کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slurred speech: بریده بریده صحبت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

way past: خیلی گذشته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clotting disorder: اختلال انعقادی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sorry for your loss: عرض تسلیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry for your loss: عرض تسلیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

communicable disease: بیماری مسری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

communicable disease: بیماری مسری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the first instance: در وهله اول

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the first instance: در وهله اول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

porch pirate: کسی که چیزی را از پشت در منزل دیگرا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not one: وقتی در ابتدای جمله می آید یعنی "حت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take effect: کاربردی شبیه شروع اجرا شدن قانون و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the longer: هر چه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the longer: هر چه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ink a deal: عقد قرارداد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

march down: نظر کاربر حامد بازیاد که به اشتباه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover off: معانی پیشنهادی: پوشش دادن / رونمایی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as of today: از امروز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as of today: از امروز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injuries sustained: جراحات وارده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make deliveries: تحویل دادن سفارش های رستوران ها و س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

respects: جهات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respects: جهات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of sympathy: out of در اینجا معنی due to می دهد: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loud: جلف ظاهرا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every single time: هر دفعه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the charts: at a very high level

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the charts: at a very high level

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bum off: تلکه کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it has more to do with: بیشتر به این مربوطه که . . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for myself personally: واسه شخص خود من

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rite of passage: آیینی برای عبور از یک مرحله ی زندگی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do school: انجام کارهای مدرسه فقط برای نمره نه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my thing: کار یا فردی که ازش لذت می بریم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my thing: کار یا فردی که ازش لذت می بریم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the meat of: بخش اصلی چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the meat of: بخش اصلی چیزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this kind of stuff: این جور چیزا [که پیشتر ذکر شده]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seem like: به نظر میاد که انگار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seem like: به نظر میاد که انگار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move around: دوردور کردن / تابیدن! ( اصفهانی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ground up: چرخ کردن گوشت نیز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a ton of: a lot of

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a ton of: a lot of

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meld: مخلوط شدن و ممزوج شدن با هم meld to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pour off: برای عرق ریختن به کار میره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabbage slaw: سالاد کلم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take attention: توجه طلبیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be perched on above something: روی چیزی یا لبه ی چیزی بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerdy: خوره nerdy about animals: خوره ی حی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big: مهم و برجسته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recenter: دوباره تمرکز خود را به دست آوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the same as before: مثل قبل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the most: بیش از همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this minute: این لحظه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

once before: یه بار قبلا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make comment: نظر دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make comment: نظر دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anyone i know: من می شناسمش؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if this is you: اگه شما هم این طور [که توضیح داده ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my thing: وقتی از یه فیلم خوشتون نمیاد: the m ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the flip side: برعکس [توضیحات قبلی]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go above and beyond sth: کاری را بهتر از حد انتظار انجام داد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forward person: آدم رک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take sth to the extreme: به نهایت/اوج رساندن کاری/چیزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filler words: اصطلاحات و تکه کلام ها

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have reservation: رزرو داشتن مثلا اتاق

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

change of plan: برنامه عوض شد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a call: جواب دادن تماس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anything special: چیز خاصی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not my day today: امروز روز من نیست!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's my pleasure: مایه ی مباهاته

٤ ماه پیش

مدال‌های Seyyedalith