نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
warranted: قابل قبول
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work off: سوزوندن ( مثلا کربوهیدرات )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
every single time: هر دفعه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
choose your battles: یا pick your battles به معنای اینکه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the outside: اشاره به بخش بیرونی هر چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i see: Got it
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wasteland: خرابه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shy away: کنار کشیدن I immediately shy away: ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spazz out: از دست دادن کنترل / موجب از دست کنت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
commuting: ایاب و ذهاب
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop: ترکاندن [از شدت خوبی]
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move your ass: تن لشت رو تکون بده!
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go above and beyond sth: کاری را بهتر از حد انتظار انجام داد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spa: مرکز ماساژ
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go on a walk: مشابه go for a walk با این تفاوت که ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that'll be all: دیگه کاریتون ندارم می تونید برید
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take over: قبضه کردن it takes over the interne ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harmed: hurt / injured
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tubing: تیوب سواری [روی برف]
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well over: خیلی بیشتر از
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well off: مایه دار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make things right: اوضاع رو درست کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avoid: پیچوندن کسی هم معنی میده
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
know stuff: بلد بودن کار He knew his stuff: اون ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come with: سرو شدن با
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
belike: چیزی رو گفتن یا حس کردن / شبیه چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overhear: به گوش خورد I overheard: به گوشم خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
real quick: very quickly
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by the end of: قبل از تمام شدن . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at an early age: From an early age از سنین کم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at any point: at any time
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come out: حضور پیدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incremental: گام به گام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wear up: برای مو به معنی از بالا بستن مو هم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
get the most out of something: بیشترین بهره را از چیزی بردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn back on: پشت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the one and only: [قبل از اسم افراد] نظیر نداره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beat around the bush: صغری کبری چیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not one: وقتی در ابتدای جمله می آید یعنی "حت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cost: آب خوردن It costs less for you: واس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sippy cup: لیوان مخصوص کودکان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheese grater: رنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get sunburn: آفتاب سوخته شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get sunburn: آفتاب سوخته شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the whole time: تمام مدت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the whole time: تمام مدت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
orbs: دایره های نورانی در تصاویر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in honesty: در انتهای جمله به کار میره چیزی شبی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get gussied up: تیپ زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's the thing: مشکل همینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's the thing: مشکل همینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off: به معنای بیرون کشیدن هم هست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
murky water: آب گل آلود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
murky water: آب گل آلود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't even: حرفشم نزن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concern: دخل داشتن it doesn't concern you. m ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go one step beyond: پیشرفت کار به جلو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mind sb's business: mind your own business: سرت به کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jail: در مقایسه با prison برای مجازات های ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leap: کنایه از زیاده روی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marriage material: ازدواجی / کسی که قصد ازدواج داره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good one: در پاسخ به جوک، وقتی می خواید بگید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good one: در پاسخ به جوک، وقتی می خواید بگید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on a roll: رو دور بودن / روبه راه بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a favor to ask: یه خواهشی ازت داشتم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i have a favor to ask: یه خواهشی ازت داشتم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have respect for: احترام قائل بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have respect for: احترام قائل بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relieved: خلاص شده I'm relieved: خلاص شدم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
better you than me: وقتی به کار میره که از کاری که طرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jack and the beanstalk: جک و لوبیای سحرآمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear up: برای مو به معنی از بالا بستن مو هم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get out of one's way: از سر راه کسی کنار رفتن / اذیت نکرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that'll be all: دیگه کاریتون ندارم می تونید برید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a roof over ones head: جا دادن I put a roof over your head ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the low: حداقل دما
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the high: حداکثر دما
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with a low of: با کمترین دمای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ice water: آب یخ / آب خنک!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contacts: لنز Wear contacts: لنز زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn in: تحویل تکلیف هم میشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get lost in sth: غرق چیزی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get lost in sth: غرق چیزی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how you been: how have you been چطوری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how you been: how have you been چطوری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not worth the trouble: ارزش دردسرش رو نداره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut deep: آزار دادن روحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut deep: آزار دادن روحی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cray cray: crazy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cray cray: crazy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quartet: گروه چهارنفره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quartet: گروه چهارنفره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
begone: نبودن، حالا چه به معنی خونه نبودن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look nice on sb: چیزی [لباس] به کسی آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look nice on sb: چیزی [لباس] به کسی آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on sale: حراج شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just what: درست همون چیزی که . . . Just what ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just what: درست همون چیزی که . . . Just what ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go for: امتحان کردن / سراغ رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out here: این بیرون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a thing: Anything
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a thing: Anything
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get away from: از شر چیزی خلاص شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rowing machine: سیم کش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a waste of: اتلاف چیزی بودن It's a waste of tim ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get tough: سخت گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tricky: نکته دار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have sth down: از پس چیزی بر آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneak in: قایمکی جایی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sneak in: قایمکی جایی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be filled with: آکنده از چیزی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go straight up: [خیابون رو] مستقیم برو بالا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a pain: عجب دردسری!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have feelings for sb: کسی را دوست داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have feelings for sb: کسی را دوست داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i thought you'd never ask: پرسیدن نداره!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet lord: Jesus Christ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steaming: برای نوشیدنی معادل داغ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be big of sb: از بزرگی کسی بودن. That's big of y ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get lucky: شانس آوردن You got lucky: شانس آورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a divorce: Get divorced طلاق گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a divorce: Get divorced طلاق گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all over the news: وقتی موضوعی اخبار را پر کند به کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big stuff: خیلی مهمه معرکه ست!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
belike: چیزی رو گفتن یا حس کردن / شبیه چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
this is it: اینم از این
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll need it: در جواب آرزوی موفقیت مثلا برای یک ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll need it: در جواب آرزوی موفقیت مثلا برای یک ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on a walk: مشابه go for a walk با این تفاوت که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have around: کنار هم بودن / دم دست بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have around: کنار هم بودن / دم دست بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in a hurry: عجله داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in a hurry: عجله داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get clobbered: خرد شدن [چه جسمی چه روحی]
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be down: به معنی قطع بودن برای خطوط تلفن هم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down: برای پایین آوردن وسایل هم به کار می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
while you are at it: حالا که داری این کار رو می کنی . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't: اگه مثبت و به صورت �چطوره� ترجمه بش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why don't: اگه مثبت و به صورت �چطوره� ترجمه بش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at a place: [در زندگی] به جایی رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
type up: تایپ کردن متن دست نویس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butt munch: مشنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
butt munch: مشنگ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tough noogies: کور خوندی!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tough noogies: کور خوندی!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hate someone's guts: تنفر خیلی زیاد از کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone's way: کار خود را کردن [گوش ندادن به دیگرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an ounce of prevention is worth a pound of cure: پیشگیری بهتر از درمان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
place blame: تقصیر رو گردن کسی انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
place blame: تقصیر رو گردن کسی انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choose your battles: یا pick your battles به معنای اینکه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choose your battles: یا pick your battles به معنای اینکه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
temper: جوشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even keeled: شخصی که نه خیلی زود عصبانی میشه و ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
even keeled: شخصی که نه خیلی زود عصبانی میشه و ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat around the bush: صغری کبری چیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put on medication: تجویز دارو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on medication: تجویز دارو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dying: به معنای خیلی مشتاق هم هست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coupon code: کد تخفیف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coupon code: کد تخفیف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hail: زنده باد!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i'm game: من پایه ام!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm game: من پایه ام!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commuting: ایاب و ذهاب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the most out of something: بیشترین بهره را از چیزی بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get the most out of something: بیشترین بهره را از چیزی بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite a: محشر that was quite a day: عجب روز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lake house: نوعی خونه که تو محوطه ش دریاچه داره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on assignment: در حال تهیه گزارش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parted: برای مو به معنی فرق دار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parted: برای مو به معنی فرق دار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flip through: چرخ زدن در کانال ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostess gift: کادویی که ملت خونه همدیگه می برن. د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hostess gift: کادویی که ملت خونه همدیگه می برن. د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awfully: بدجوری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heck: مؤدبانه ی hell
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive out: مسافرت کردن / گشت وگذار با ماشین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i rest my case: دیدی گفتم!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i got this: این با من!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to song: بخش بی معنای آهنگ؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite something: چیزی که خیلی جالبه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
say out loud: بلند گفتن ( مخالف تو دل گفتن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prequel: برای پیش تولید فیلم هم استفاده میشه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over with: تمام شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over with: تمام شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take care of: راست و ریس کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tweet out: توییت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch a flight: مثل take a flight با تاکید بیشتر بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch a flight: مثل take a flight با تاکید بیشتر بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plain soda: آب گازدار فکر کنم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
such a thing: یه همچین چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
such a thing: یه همچین چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
locked out: پشت در مانده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no danger: یا there's no danger وقتی که اطمینا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vet tech: دامپزشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beet red: خیلی قرمز / مثل چغندر قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beet red: خیلی قرمز / مثل چغندر قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neshama: توانایی حس روح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
starting today: از امروز
١ سال پیش