نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no danger: یا there's no danger وقتی که اطمینا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vet tech: دامپزشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beet red: خیلی قرمز / مثل چغندر قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beet red: خیلی قرمز / مثل چغندر قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neshama: توانایی حس روح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
starting today: از امروز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at an early age: From an early age از سنین کم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dmed: گذشته ی DM
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
family driven: خانواده دوست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early early on: فکر کنم یعنی از اول اولش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
money launderer: پول شو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an apology: Apologize عذرخواهی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self centered: selfish
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose mind: قاطی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
death penalty: Capital punishment
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nigger please: وقتی یه سیاه پوست داره خیلی دری وری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop by: آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop by: آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lotta: بدون a هم به کار میره.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chilled out: راحت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
godsister: یک چیزی شبیه خواهرخوانده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unstuff: محتویات چیزی را بیرون ریختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a life: جان کسی را گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be up: بیدار بودن / ماندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up: بیدار بودن / ماندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yard card: نوشته ها و پلاکاردهای بزرگ در حیاط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on the grand: رفتن پای کار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pretty damn: به طرز وحشتناکی pretty damn good: خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn to mush: نرم کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get time to: زمان گذاشتن / اختصاص دادن به چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get time to: زمان گذاشتن / اختصاص دادن به چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on feet: رو پا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slow: خلوت و کساد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grandkid: نوه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grandkid: نوه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inspirit: وقتی کسی در جایی حاضر نیست ولی دلش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imperative: به نظرم �واجب� ترجمه ی خوبیه. it's ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bump around: تکون خوردن شدید به این ور و اون ور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bump around: تکون خوردن شدید به این ور و اون ور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
count days: روزشماری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
twister: نوعی بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twister: نوعی بازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
auction off: به بالاترین قیمت فروختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
auction off: به بالاترین قیمت فروختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in town: in the town
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it this way: جور دیگری بیان کردن let's put it th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put it this way: جور دیگری بیان کردن let's put it th ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you watch: حالا می بینی!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you watch: حالا می بینی!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's no push it: بذار سختش نکنیم!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come in threes: شبیه تا سه نشه بازی نشه. bad thing ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the count of three: بشمر سه وقتی به شماره ی سه رسیدیم ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the count of three: بشمر سه وقتی به شماره ی سه رسیدیم ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play on the lower side: فکر کنم یعنی دست پایین گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
community center: سرای محله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
indoors: تفاوت indoor و indoors: indoor صفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cto: chief technical officer
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
none of my concern: به من ربطی نداره / واسه من مهم نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't get over: باور نشدن I can't get over: باورم ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't get over: باور نشدن I can't get over: باورم ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sub: برای غذا به معنی ته بندی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work off: سوزوندن ( مثلا کربوهیدرات )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take off: با eye معنی چشم برداشتن هم میده.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neat: معادل فارسی �ردیف� به نظرم خوبه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baby due: موعد زایمان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
made up of: Made of معمولا برای مفرد و made up ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
off camera: پشت دوربین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
takes a lot: کلی کار داره یا زمان می بره.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sold out of something: چیزی رو فروختن و تموم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a flight: Fly پرواز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a drink: نوشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's more like it: اون بهتره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's more like it: اون بهتره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in: آماده بودن - - - در زمینه ای فعال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
auto repair: تعمیرگاه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry i missed you: ببخشید که ندیدمت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sorry i missed you: ببخشید که ندیدمت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a chance: فرصت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a chance: فرصت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay on one's toes: آماده بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sophisticated: فرهیخته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's funny: عجیبه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a treat: give someone a treat: یه کار ویژه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and say: وقتی یه چیزی یادتون نمیاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
objectively speaking: اگه بخوایم بی طرف صحبت کنیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
objectively speaking: اگه بخوایم بی طرف صحبت کنیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Copy: does anybody copy? کسی می شنوه؟
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sim: simulate
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have eyes on sth: پاییدن / جمع بودن حواس به چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang a right: turn right
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the hands of sb: از دست کسی رنج کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the hands of sb: از دست کسی رنج کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way before: خیلی وقت پیش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on it: [در پاسخ] همین کار رو می کنم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on it: [در پاسخ] همین کار رو می کنم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
only ever: همان only با تاکید بیشتر فقط و فقط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
only ever: همان only با تاکید بیشتر فقط و فقط
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looky there: اونجارو!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dust bunny: در فارسی بهش �پرز� میگن. تجمع گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dust bunny: در فارسی بهش �پرز� میگن. تجمع گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
handful: کسی که کنترلش سخته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a look: نگاهی انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a look: نگاهی انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a visual on sth: پاییدن چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be danged: وقتی کسی خیلی تعجب می کنه استفاده م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get voicemail: رفتن روی پیام گیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
daily special: غذا / فروش ویژه ی روز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boiler: موتورخونه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the same as usual: طبق معمول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your attention please: لطفا توجه فرمایید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
step outside: بیرون رفتن و یه گردش کوتاه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsess over: قفلی زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in condition: in ( good ) condition: حال و شرایط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep promise: وفا کردن به خود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sales executive: مسئول فروش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could tell: متوجه شدم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do shopping: خرید کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a lift: سواری گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a lift: سواری گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
community garden: نوعی باغ که به صورت جمعی اداره میشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at any point: at any time
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be hard on something: تاثیر بدی بر چیزی گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swim trunks: مایو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how in the world: in the world برای تاکید و نشان دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
train set: اسباب بازی های ریل و قطار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
train set: اسباب بازی های ریل و قطار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to a stop: رسیدن به شرایطی که هیچ کس یا هیچ چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close second: دومین چیزی که به اولی خیلی نزدیکه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in their right minds: اصطلاح شبیه آدم عاقل در فارسی Who i ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wad of cash: دسته ی اسکناس لول شده با کش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurt feelings: جریحه دار کردن احساسات کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurt feelings: جریحه دار کردن احساسات کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
focus up: توجه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
real quick: very quickly
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get eyes on: چهارچشمی مراقب چیزی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anyways: anyway
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a choice: فرصت انتخاب دادن به کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set for life: خیلی تجهیزات داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spazz out: از دست دادن کنترل / موجب از دست کنت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old times: قدیما
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old times: قدیما
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by a factor of: چند برابر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
garbage day: روز خونه تکونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose marbles: از دست دادن عقل have you all lost y ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the worst is yet to come: بدترش هنوز مونده و اتفاق نیفتاده بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from now on: as of today
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hail to: درود بر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head in: آماده شدن برای ورود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something the matter: Something wrong
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work up: ارتقای کار و بالا بردن سطح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
recharge batteries: recharge one's batteries: تجدید قوا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recharge batteries: recharge one's batteries: تجدید قوا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get oriented: آشنا شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
owie: آسیب خفیف و دردناک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put together: خوش تیپ و خوش لباس نیز well put tog ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well put together: کسی که صفت های خوبی دارد و آدم خوبی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
language exchange: نوعی روش یادگیری زبان که افراد با ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
language exchange: نوعی روش یادگیری زبان که افراد با ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a tiny bit: a little bit
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cast adrift: Be cast adrift: شناور شدن بدون کنتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a go for: مجاز بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be off: کم داشتن / تعطیل بودن he's a little ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
labs: آزمایش ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no can do: کاری نمیشه کرد کاری از دستم بر نمیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no can do: کاری نمیشه کرد کاری از دستم بر نمیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to worry: نگرانی نداره غصه ت نباشه!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for advice: برای اطلاعات بیشتر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mac: ماکارونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ranch dressing: یک نوع سس سالاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fruit roll up: یه نوع لواشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in violation of: نقض کردن چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an example out of sb: کسی را درس عبرت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have sights on: هدف گیری کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any time now: زودتر / یالا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get air: هوا گرفتن [در ورزش]
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make modification: modify
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn back on: پشت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on three: با شماره ۳
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make choice: تصمیم گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make choice: تصمیم گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a notebook: مرتب یادداشت کردن در دفترچه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep a notebook: مرتب یادداشت کردن در دفترچه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold a conversation: ادامه دادن مکالمه بدون مکث
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make conversation: سر صحبت رو باز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
end of year school report: کارنامه پایان سال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put at a disadvantage: Put sb at a disadvantage: مشکل ایجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put at a disadvantage: Put sb at a disadvantage: مشکل ایجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an influence on: تاثیر داشتن بر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
topic area: موضوع کلی / حیطه ی کلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
up the street: سر خیابون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
further along: اون ور تر [در آدرس دادن]
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping container: کانتینر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping container house: کانکس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early man: انسان نخستین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
early man: انسان نخستین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my eyes: in my opinion in my view
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a choice of: وقتی چندین گزینه از چیزی باشه و شما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be exact: اگه بخوام دقیق بگم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to be exact: اگه بخوام دقیق بگم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a ring: give a call
١ سال پیش