پیشنهاد‌های سانیار امینی (٥٠٢)

بازدید
٧٧٩
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

زیارتگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاقد، بی بهره، عاری، بدون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک مجلهٔ هفتگی که از سال 1868 تا 1920 در لندن منتشر می شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

شیفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبریت سایشی، اصطکاکی یا مالشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

باشنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغییر مسیر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از راه رسیدن، وارد شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیت، وضعیت، شکل، شرایط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خداحافظی کردن ( در اصل به معنای �به خدا می سپارمت� )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ترس و لرز، عقب نشینی، کنارکشیدن، تردید و دو دلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( قید ) به طورخوشایند و دلپذیری، به طور زیبایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با گذشت زمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دیدگاه، نقطه نظر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناجور، متنوع، گوناگون، مختلف، جورواجور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سرعت معمولی، با سرعت پیاده روی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شروع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

استان کاختی در شرق گرجستان که به خاطر شراب هایش مشهور است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قومس یا صد دروازه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرم کردن بدن قبل از ورزش، آماده شدن، عادت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اشاره به اسب ) کاملاً شل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دلپذیر و خوشایند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

درست همان وقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور شگفت انگیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرسه زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناخوش, بیمار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خسته، بی رمق، از پا افتاده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامعلوم، نامعین، گمنام، ناشناخته، یک، بی نام، نامشخص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وارد شدن، شروع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دستور دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جنگلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلیک به کسی یا چیزی که در حال حرکت است مانند پرنده، کشتی در حال حرکت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی که برای کسب درآمد یا تهیه غذای روزانه بدون توجه به قوانین، شکار می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

( شکار پرنده ) آوردن پرنده توسط سگ آموزش دیده نزد شکارچی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلیک خنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به شدت، با قدرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت کاری بر گردن خود شخص بودن تقصیر خود شخص بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامرئی، مخفیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پناه بردن به، برگشتن به سمت، نظر داشتن به، وابسته بودن به چیزی یا کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دهاتی، بی فرهنگ، رذل، شرور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نزدیکی، پیرامون، دور و بر ، حومه، اطراف، هم جوار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آجر پخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

راندن حیوانات از نهانگاهشان به سمت شکارچی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( اندازه، مقدار یا درجه ) بزرگ، عظیم الجثه، زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دشت، علفزار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکر و دست نخورده، ناشناخته، ناآشنا، منحصر بفرد، دور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

آثار باستانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تمام وقت و انرژی را صرف انجام کاری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

امن و مصون از خطر