پیشنهادهای سهند سلطاندوست (٨٨)
محیرالعقول
اصل جنس
موسیقی پرسروصدا، موسیقی نوفه وار، موسیقی گوشخراش، خش آوا
این قصه سر دراز دارد. . .
چپ افراطی اگر منظور اشاره به مکان باشد: منتهی الیه چپ
اگر منظور اشاره به مکان باشد: منتهی الیه راست
ترانه راه ( یا �مسیرهای رؤیا� نزد بومیان استرالیا همچون نقشه ای نامرئی و افسانه ای از کل سرزمین استرالیاست که نسل به نسل از طریق ترانه ها منتقل می ش ...
درخت شیره سرخ ( بومی استرالیا و مناطقی از آفریقا )
در فارسی "بورس باز" هم می گوییم ( به خصوص اگر سیاق متن به هر دلیلی بار منفی داشته باشد ) .
دستیار شخصی فرمان پذیر
در نگاه به گذشته های دور. . . ( منظور رفت و برگشتی است میان امروز و گذشته، و مقایسه ی شرایط در گذر زمان طولانی )
شایعه پراکنی دربارۀ ستاره ها/افراد مشهور
ترجمۀ غیرمحاوره ای: در آن ایامی/روزگاری که. . .
بی توجهی عابر به عبور از خط عابر پیاده
ابَرشرکت
تمرکز بازار ( وقتی عمدۀ سهم بازار کالا یا خدمتی نصیب یک تولیدکننده یا ارائه دهنده می شود. )
مدیر مالی مدیر برنامه های سرمایه گذاری
این ترکیب را در برخی متن ها، با توجه به سیاق موضوع، می توان به بیـــت المـــال ترجمه کرد.
ضوابط اعطای تسهیلات ( اصطلاح بانکی )
سحرخیز
در پزشکی: عمل ( جراحی ) سرپایی
نوزاد کم وزن در بدو تولد
احالۀ خطر ( مثلاً از بیمه گذار به شرکت بیمه )
تعهد مضاعف
اگر صفت برای غیرجاندار باشد: دیوانه وار
داروی تسکین سرفه
به صورت پیشوند در ترکیباتی مثل Narco - Imperialism یا Narco - Colonialism: افیـــونی ( امپریالیسم افیونی، استعمارگری افیونی و . . . )
فقط اگر به معنای ـ اصطلاحاً ـ پارتی بازی باشد، معادل آشنانوازی بد نیست.
کار بیخ پیدا می کند
اصطلاحی به معنای نابودکردن خود از ترس دشمن/ ضمن نابودکردن او چند معادل تقریبی: - از ترس مرگ خودکشی کردن - از مار به اژدها پناه بردن - تیشه به ریشۀ ...
جنگ [در فضای] باز/ گشوده اصطلاحی نظامی در اشاره به جنگی که در فضاهای باز و گشوده درمی گیرد، یعنی عملیات نظامی با موانع مفصلِ پدافندی، مثلاً سنگربندی ...
سکۀ رایج ( به جای �ارز رایج� ) در اصطلاح فارسی رایج تر است. �نقل محافل� هم می توان گفت.
آب رفتن ( عامیانه )
تا لحظۀ نگارش/نوشتن این سطور
مطیع/ منقاد کردن، سر به راه آوردن
تا زمانی و در صورتی که . . . نشود مثال: Until and unless some innovation appears, the old ways are dead. تا زمانی و در صورتی که گونه ای نوآوری پدید ...
سلاح پرتابه ای ( مثل کمان ترکیبی و منجنیق )
تأویل بین سطور
( بعد از توصیف یا تعریف چیزی به شیوه ای خودمانی تر و آشناتر ) شاید بگویید. . . شاید بتوان گفت. . .
گیاهان خودروی ( برای گیاهانی که در محیط طبیعی می رویند بهتر از �گیاهان وحشی� است. ) رستنی های طبیعی
اکثر قریب به اتفاق، اکثریت قاطع
در ادبیات نظامی و جنگی: هزیمت، پراکندگی لشکر
از جان مایه گذاشتن
بازۀ سنی
گفتگودرمانی
رأی غیرحزبی
بدل پوش
دورهم نوشی
( در سینما: ) تیپ زن عشوه گر
طبیعت هراسی
زیست جامعه شناس
خشونت یا بداخلاقیِ پشت فرمان
دردنمون شناسی
بیمارگون سازی
جا دارد بگوییم. . .
دلقک هراسی
فکاهی نویس
بلبله گوش
کله خراب
سنین سالخوردگی
( حدس ) بهتر از حالت تصادفی
بده بستان عاشقانه
مایۀ خنده شدن
مسخره بازی افراطی
مضحکه هراسی استهزاهراسی تمسخرهراسی
تباه اندیش/ تباه اندیشانه
خراج گیر
سؤال تشریحی
هر چقدر بر آن تأکید شود کم است
( در مورد درس و امتحان: ) خرخوانی، خرزدن، شب امتحانی درس خواندن، بلغورکردن، طوطی وار خواندن مثال: • Never leave your studying to the night before. Cr ...
موسیقایی اندیشیدن، تفکر در قالب موسیقی، سماع باطنی
هنرشناسی
تغییر کمیت در طول زمان
سرلوحه
مشت نمونۀ خروار ( در کاربرد مجازی )
ادراک نور، دریافت نور
محوکاری ( در نقاشی رنگ روغن )
فاصلۀ چندوجب
در هنر یونان: مجسمۀ مرد جوان ( در حالت ایستاده و اغلب برهنه )
مغفول
خدمت رزم
هم پذیر ( در زیست شناسی تکاملی )
نوسازگاری ( در زیست شناسی تکاملی )
مبارزه طلبی، رقابت جویی، هم آوردخواهی
مبارزه طلب، رقابت جو
هزارچشم ( در مورد نقش پر طاووس )
دک کردن ( در معنای محاوره ای )
ایام فراغت