connoisseurship


خبرگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: experience and expertise in judging fine art and other matters of taste.

جمله های نمونه

1. A heady mixture of reminiscence and connoisseurship of the least pretentious, most illuminating sort.
[ترجمه گوگل]آمیزه ای پرمخاطب از خاطره گویی و خبره از کم ادعایی ترین و روشنگرترین نوع
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب بی پروایی از خاطره و connoisseurship از the، most sort
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In other words, modernism preferred connoisseurship, tended to be European and dealt in universals.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، مدرنیسم خبره بودن را ترجیح می داد، به اروپایی بودن گرایش داشت و به کلیات می پرداخت
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، مدرنیسم connoisseurship را ترجیح می دهد، تمایل دارد اروپایی باشد و در جوامع عمومی سرو کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His connoisseurship is broad and deep, his examples are often breathtaking, and his analyses of how the masterpieces achieve their effects are acute and compelling.
[ترجمه گوگل]دانش او گسترده و عمیق است، نمونه های او اغلب نفس گیر هستند، و تجزیه و تحلیل های او از چگونگی دستیابی شاهکارها به تأثیرات خود حاد و قانع کننده است
[ترجمه ترگمان]connoisseurship گسترده و عمیق است، مثال های او اغلب breathtaking، و تجزیه و تحلیل های او از این که چگونه شاهکارها به تاثیرات خود دست می یابند، دقیق و قانع کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Connoisseurship is not merely the ability to discern whether an art work is authentic or fake; it is also the ability to recognize whether a work is a masterpiece.
[ترجمه گوگل]دانایی صرفاً توانایی تشخیص اصالت یا جعلی بودن یک اثر هنری نیست همچنین توانایی تشخیص شاهکار بودن یک اثر است
[ترجمه ترگمان]connoisseurship نه تنها توانایی تشخیص اینکه آیا کار هنری معتبر است یا جعلی است، بلکه توانایی تشخیص اینکه آیا کار یک شاهکار است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Esthetics Connoisseurship course is one important part of esthetic judgement education in university.
[ترجمه گوگل]دوره تخصصی زیبایی شناسی یکی از بخش های مهم آموزش قضاوت زیبایی شناسی در دانشگاه است
[ترجمه ترگمان]esthetics connoisseurship یکی از بخش های مهم آموزش هنری در دانشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore in the acoustic evaluation, the connoisseurship aspect, we will hear terminology frequently: the emperor imperial throne describes this best listening region precious.
[ترجمه گوگل]بنابراین در ارزیابی آکوستیک، جنبه خبره، اصطلاحات را به طور مکرر می شنویم: تاج و تخت امپراتوری این بهترین منطقه گوش دادنی گرانبها را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین در ارزیابی صوتی، جنبه connoisseurship، ما اغلب واژگان را می شنویم: تخت امپراطوری امپراطور این بهترین منطقه گوش را با ارزش توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The students' connoisseurship and creative ability to art one of the reflections of themselves comprehensive quality in colleges and universities.
[ترجمه گوگل]خبره بودن و خلاقیت دانشجویان در هنر یکی از بازتاب های کیفیت فراگیر خود در کالج ها و دانشگاه هاست
[ترجمه ترگمان]دانشجویان با استعداد و توانایی خلاق در هنر، یکی از بازتاب های خود را در دانشگاه ها و دانشگاه ها ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Connoisseurship remains a powerful tool.
[ترجمه گوگل]دانش همچنان یک ابزار قدرتمند است
[ترجمه ترگمان]connoisseurship یک ابزار قدرتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Connoisseurship sometimes overrides scientific evidence.
[ترجمه گوگل]دانایی گاهی اوقات شواهد علمی را نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]connoisseurship گاه مدارک علمی را کنار گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An innovative programme of promotions, based on the themes of connoisseurship and discovery, has built a solid following.
[ترجمه گوگل]یک برنامه نوآورانه از تبلیغات، بر اساس مضامین خبره و اکتشاف، طرفداران زیادی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]یک برنامه ابتکاری برای ارتقا شغلی، براساس موضوعات of و اکتشاف، یک روش محکم به دنبال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was, however, nothing phony about his powers of connoisseurship, and looking at pictures with him was fascinating.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ چیز دروغینی در مورد قدرت خبره بودن او وجود نداشت، و تماشای تصاویر با او جذاب بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ چیز ساختگی در قدرت his وجود نداشت، و با نگاه کردن به عکس ها، مسحور کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wallis made a small but highly original contribution to the art and connoisseurship of his time.
[ترجمه گوگل]والیس سهم کوچک اما بسیار بدیع در هنر و دانش زمان خود داشت
[ترجمه ترگمان]والیس یک سهم کوچک اما بسیار اصیل در هنر و زمان خود ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper attempts to investigate how some late-Ming figure paintings represent women and their qualities and how these qualities of womanhood represent the culture of connoisseurship of that time.
[ترجمه گوگل]این مقاله سعی دارد بررسی کند که چگونه برخی از نقاشی‌های مینگ متاخر نشان دهنده زنان و ویژگی‌های آن‌ها هستند و چگونه این ویژگی‌های زنانگی نشان‌دهنده فرهنگ خبره آن زمان است
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند تا بررسی کند که چگونه برخی از نقاشی های اواخر قرن مینگ به زنان و کیفیت های آن ها اشاره می کنند و این که چگونه این ویژگی های زنانه فرهنگ of آن زمان را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both the gender associations of the form and the connoisseurship of its stylistic refinements led to much theorizing on the distinctiveness of tz'u relative to its competing verse form, shih .
[ترجمه گوگل]هم تداعی های جنسیتی فرم و هم آگاهی از اصلاحات سبکی آن منجر به نظریه پردازی های زیادی در مورد تمایز tz'u نسبت به فرم شعر رقیب آن، shih شد
[ترجمه ترگمان]هم پیوند جنسیت شکل و هم the of سبک آن منجر به نظریه پردازی بیشتر در مورد تمایز tz به شکل شعر رقابتی آن، shih شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

هنرشناسی
تجربه و تخصص در قضاوت درباره هنر های زیبا و دیگر مسائل سلیقه ای

بپرس