پیشنهادهای سهند سلطاندوست (٦٠)
کار بیخ پیدا می کند
اصطلاحی به معنای نابودکردن خود از ترس دشمن/ ضمن نابودکردن او چند معادل تقریبی: - از ترس مرگ خودکشی کردن - از مار به اژدها پناه بردن - تیشه به ریشۀ ...
جنگ [در فضای] باز/ گشوده اصطلاحی نظامی در اشاره به جنگی که در فضاهای باز و گشوده درمی گیرد، یعنی عملیات نظامی با موانع مفصلِ پدافندی، مثلاً سنگربندی ...
سکۀ رایج ( به جای �ارز رایج� ) در اصطلاح فارسی رایج تر است. �نقل محافل� هم می توان گفت.
آب رفتن ( عامیانه )
تا لحظۀ نگارش/نوشتن این سطور
مطیع/ منقاد کردن، سر به راه آوردن
تا زمانی و در صورتی که . . . نشود مثال: Until and unless some innovation appears, the old ways are dead. تا زمانی و در صورتی که گونه ای نوآوری پدید ...
سلاح پرتابه ای ( مثل کمان ترکیبی و منجنیق )
تأویل بین سطور
( بعد از توصیف یا تعریف چیزی به شیوه ای خودمانی تر و آشناتر ) شاید بگویید. . . شاید بتوان گفت. . .
گیاهان خودروی ( برای گیاهانی که در محیط طبیعی می رویند بهتر از �گیاهان وحشی� است. ) رستنی های طبیعی
اکثر قریب به اتفاق، اکثریت قاطع
در ادبیات نظامی و جنگی: هزیمت، پراکندگی لشکر
از جان مایه گذاشتن
بازۀ سنی
گفتگودرمانی
رأی غیرحزبی
بدل پوش
دورهم نوشی
( در سینما: ) تیپ زن عشوه گر
طبیعت هراسی
زیست جامعه شناس
خشونت یا بداخلاقیِ پشت فرمان
دردنمون شناسی
بیمارگون سازی
جا دارد بگوییم. . .
دلقک هراسی
فکاهی نویس
بلبله گوش
کله خراب
سنین سالخوردگی
( حدس ) بهتر از حالت تصادفی
بده بستان عاشقانه
مایۀ خنده شدن
مسخره بازی افراطی
مضحکه هراسی استهزاهراسی تمسخرهراسی
تباه اندیش/ تباه اندیشانه
خراج گیر
سؤال تشریحی
هر چقدر بر آن تأکید شود کم است
( در مورد درس و امتحان: ) خرخوانی، خرزدن، شب امتحانی درس خواندن، بلغورکردن، طوطی وار خواندن مثال: • Never leave your studying to the night before. Cr ...
موسیقایی اندیشیدن، تفکر در قالب موسیقی، سماع باطنی
هنرشناسی
تغییر کمیت در طول زمان
سرلوحه
مشت نمونۀ خروار ( در کاربرد مجازی )
ادراک نور، دریافت نور
محوکاری ( در نقاشی رنگ روغن )
فاصلۀ چندوجب