پیشنهادهای سعید جمالی کیا (٤٢)
بدبینانه ترین حالت
همون کپی پیست کن خودمون . مثلا طرف از این اون زیاد میگه بهش میگن کپی پیست کن
نوظهور هم معنی میده
استفاده کردن از چیزی برای
پیازچه ( نه خود پیاز بلکه هر جوانه ای که زیر خاک شکل بگیره و ریشه بزنه مثل شکل پیاز )
He zipped right past me اون افتاد جلوم ( لایی کشید )
با موفقیت ردش کن یا پست سرش بذار
مستفاد شدن برای
اصلا نیست
به دل گرفتن ( از فرط ناراحتی )
مُتِرصد
از دنیا بی خبری ( نمیدونم چی میگذره از فرط آسایش ) ، خوش مستی،
متولی قانون گذاری
سپردن
یه کم دسته پایین تر
علی و زنجیر کردن چه جسمی چه روحی
وصله
تلاشم رو دو چندان کردم ( برای بهتر کردن وضعیت )
رو کردن ( میاره، به بار آوردن )
مثل چرخش ۳۶۰ درجه به سمت موفقیت
سمج، چقر
ساده ( بی نقش و نگار )
ساطع کردن ، پخش کردن
مخمصه
نازک ( که که درون معلوم باشه )
خوشی
Radiate positivity روحیه مثبت بودن رو ساطع کردن ، پخش کردن
یِهو ( خیلی عجیب و غریب رخ دادن )
به کار اومدن ( مفید ) Apply to
شفافیت . حتی برای شفایت در امور سیاسی اقتصادی کاربرد داره
بال بال زدن ، حرکات ریز سریع پشت سر هم مثل حرکت پرچم در باد
مقرون به صرفه
متحول کردن ( به اوضاع خوب )
کج و کوله ، مشوش
ضعف ( از پرکاری )
بالا دست ، مافوق
به چشم میاد ( برجسته )
ماهر
گلچین کردن ، مهم ها و لازم ها را با الویت بندی انتخاب کردن.
کلید کردن روی ( چیزای بد )
شفاف
در معرضِ