پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

طول مدار : [اصطلاح شرکت برق ] عبارتست از میانگین طول واقعی هادی یک مدار از پست مبدا تا پست مقصد به کیلومتر.

خط تک مداره : [اصطلاح شرکت برق ] خطی است که تنها یک مدار الکتریکی پست ابتدا را به پست انتها متصل نماید.

خط چند مداره : [اصطلاح شرکت برق ] خطی است که دارای چندین مدار برق با یک ولتاژ یا ولتاژهای مختلف می‎باشد.

برج آویزی یا دکل آویزی ( Suspension Tower ) : [اصطلاح شرکت برق ] دکلی است که زاویه مجاز انحراف خط در آن از چند درجه تجاوز نمی کند و زنجیره مقره بصورت ...

برج زاویه ای یا دکل کششی ( TensionTower ) : [اصطلاح شرکت برق ] دکلی است که زاویه مجاز انحراف خط در آن زیاد است و با توجه به نوع آن می تواند اختلاف کش ...

جنس مقره : [اصطلاح شرکت برق ] می تواند شیشه ای یا سرامیکی و یا سلیکون رابر باشد.

زنجیره مقره : [اصطلاح شرکت برق ] ارتباط چند مقره سری شده با دکل را گویند.

سیم محافظ ( سیم گارد ) : [اصطلاح شرکت برق ] می تواند سیم معمولی یا غیر فیبر نوری ( ۷NO۸ ویا … ) و یا کابل فیبر نوری ( OPGW و یا… ) باشد. در فرمول Z. ...

نوع برج : [اصطلاح شرکت برق ] می تواند فلزی بصورت ( دکل یا تلسکوبی ) و یا چوبی و یا سیمانی باشد.

خروج اضطراری : [اصطلاح شرکت برق ]خروج واحد نیروگاهی، خطوط و یا تجهیزات پست ها بدلیل وقوع خرابی یا شرایط دیگر که در برنامه سالیانه پیش بینی نشده باشد.

خروج طبق برنامه : [اصطلاح شرکت برق ]خروج از مدار واحد نیروگاهی، خطوط و یا تجهیزات پست ها که براساس برنامه سالیانه قبل از شروع هر سال توسط دیسپاچینگ ت ...

خروج با موافقت : [اصطلاح شرکت برق ] خــروج واحد نیروگاهی، خطـوط و یا تجهیزات پست ها بصورتیکه طبق برنامه سالیانه نباشد ولی بدلیل شرایط موجود در شبکه و ...

برقدار کردن : [اصطلاح شرکت برق ] در مدار قرار گرفتن واحد نیروگاهی، خطوط و یا تجهیزات پست ها برای اولین مرتبه و یا بعد از تعمیرات درازمدت.

وصل مجدد : [اصطلاح شرکت برق ] وصل خطوطی که در اثر خارج شدن خودکار بدلیل عملکرد سیستمهای حفاظتی به طور اتوماتیک مجدداً در مدار قرار گیرند.

خروج خودکار : [اصطلاح شرکت برق ] خروج واحد های نیروگاهی خطوط و یا تجهیزات پست ها بدلیل عمل کردن حداقل یکی از دستگاه های حفاظتی ( عامل انسانی در آن دخ ...

تحت تانسیون : [اصطلاح شرکت برق ] در مدار قرار گرفتن خطوط و یا تجهیزات پست ها برای انجام برخی از آزمایشات و یا تحویل از پیمانکار بدون بارگیری در شبکه.

انرژی عبوری از خط : [اصطلاح شرکت برق ] مجموع قدر مطلق انرژی عبوری از خط در طول یک سال.

شبکه: : [اصطلاح شرکت برق ] یک "شبکه" عبارتست از یک سری پست ها، خطوط، کابل ها و سایر تجهیزات الکتریکی که به منظور انتقال انرژی از نیروگاه ها به مصرف ک ...

خارج از شبکه: [اصطلاح شرکت برق ] شبکه های منطقه ای، استانی و یا شبکه های جزیره ای که به شبکه های مجاور یا شبکه بهم پیوسته سراسری ارتباط و اتصال نداشت ...

شبکه به هم پیوسته: [اصطلاح شرکت برق ] شبکه ای است که می تواند به صورت ملی و یا فراملی در وظیفه اصلی خود قابل تنظیم باشد به طوریکه هم از نظر اقتصادی و ...

پست یا ایستگاه برق: : [اصطلاح شرکت برق ] محلی است که با مجموعه ای از تاسیسات و تجهیزات برقی شامل ترانسفورماتور ها، کلید ها، سکسیونر ها، وسایل اندازه ...

پست GIS ( کمپکت فشرده ) : [اصطلاح شرکت برق ] به پستی گفته می شود که عایق استفاده شده در آن گاز SF۶ است. یعنی تمام اجزای پست ( بریکر - باس‎بار - سکسیو ...

پست سیار: [اصطلاح شرکت برق ] به پستی گفته می شود که در مواقع اضطراری و به طور موقت با نصب یک ترانسفورماتور سیار در محدوده خطوط انتقال به صورت T - off ...

بلغم Phlegm ) ) :[ اصطلاح طب سنتی ] در معده تولید شده و همراه با خون در تمام بدن در جریان است. طبع آن سرد و تر و طعم آن شیرین است. بلغم در روند طبیعی ...

صفرا ( Yellow Bile ) :[ اصطلاح طب سنتی ] مایعی زرد رنگ و تلخ است که طبع گرم و خشک دارد. محل تولید آن جگر و جایگاهش در کیسه صفراست. صفرای طبیعی یا هما ...

سودا ( Black Bile ) :[ اصطلاح طب سنتی ] سیاه رنگ است. در جگر تولید می شود و جایگاه اصلی آن طحال است. طبعش مانند خاک سرد و خشک و طعمش گس متمایل به تلخ ...

دم :[ اصطلاح طب سنتی ]یا همان خون مایعی سرخ رنگ، گرم و مرطوب است که وظیفه آن تغذیه اندام ها است. خون طبیعی سرخ رنگ، شیرین، دارای طبعی گرم و عاری از ب ...

مزاج گرم :[ اصطلاح طب سنتی ]این افراد علیرغم خوش رو بودن، زود عصبی می شوند و همیشه احساس گرما می کنند. تعداد این افراد از کسانی که مزاج سرد دارند، کم ...

مزاج سرد :[ اصطلاح طب سنتی ] اغلب افراد سفیدپوست که سرما تا مدت زیادی در بدن آن ها باقی می ماند، مزاج سرد دارند. میل زیادی به خواب داشته و عموماً سست ...

فصد تنگ ( Tight Bloodletting ) :[ اصطلاح طب سنتی ]به کمک سرنگ انجام شده و خون بسیار کمی خارج می شود. این نوع فصد را می توان با رعایت نکات ضروری در کو ...

فصد گشاد ( Wide bloodletting ) :[ اصطلاح طب سنتی ]در این نوع فصد، برخلاف حجامت که خون از مویرگ خارج می شود، یکی از عروق اصلی برش داده می شود. برای ان ...

حجامت تر Wet Cupping:[ اصطلاح طب سنتی ] روشی از خون گیری است. با خارج نمودن خون از بیمار همراه است که رایج ترین نوع آن خون گیری از میان دو کتف است.

حجامت خشک یا بادکشی :[ اصطلاح طب سنتی ]نوعی حجامت است که در آن خونی از بدن خارج نمی شود، بلکه تنها عمل مکش روی پوست انجام می شود. حجامت خشک خود دو نو ...

خلط :[ اصطلاح طب سنتی ]ماده آبکی که از تأثیر بدن بر غذا ساخته می شود.

اخلاط :[ اصطلاح طب سنتی ] جمع خلط است که شامل صفرا، سودا، بلغم و دم است. هر کدام از اخلاط مزاج خاص خود را دارد.

ماساژ معتدل :[ اصطلاح طب سنتی ]: به حد اعتدال انجام شده و باعث چاقی در صورت مداومت می شود.

ماساژ املس :[ اصطلاح طب سنتی ]برخلاف ماساژ خشن، با پارچه نرم و به منظور لاغری انجام می شود.

ماساژ صلب :[ اصطلاح طب سنتی ] ماساژ با قدرت به منظور تقویت عضو است.

ماساژ نرم :[ اصطلاح طب سنتی ] ماساژ ملایم برای آرامش بدن است.

مزاج صفراوی :[ اصطلاح طب سنتی ] مزاج گرم و خشک مربوط به ترشحات زرد رنگ کبد.

مزاج معتدل :[ اصطلاح طب سنتی ]برآیند سردی، گرمی، تری و خشکی مزاج است. با رعایت تعادل میان سردی و گرمی غذا می توان به مزاج معتدل رسید.

ماساژ خشن :[ اصطلاح طب سنتی ] با پارچه زبر و به منظور چاقی انجام می شود.

مزاج بلغمی :[ اصطلاح طب سنتی ]مزاج سرد و تر مربوط به سیستم لنفاوی یا سیستم ایمنی.

مزاج دموی :[ اصطلاح طب سنتی ]مزاج گرم و تر مربوط به رساندن غذا و اکسیژن به سلول ها.

مزاج سوداوی :[ اصطلاح طب سنتی ]مزاج سرد و خشک مربوط به تولید سودا در طحال.

منبت:[ اصطلاح طب سنتی ] که ملحم نیز نامند یعنی رویاننده گوشت و آن دوائی را نامند که بگرداند مزاج خونی که وارد جراحت می شود معتدل و مجفف تا آنکه مستحی ...

موسح فروح: یعنی چرک آورنده در زخمها و آن دوائی مرطبی را نامند که مخلوط گردد بر طوبات قروح و آنها را زیاده گرداند و مانع خشک شدن و چاق شدن آنه آید مان ...

منضجح:[ اصطلاح طب سنتی ]یعنی اعتدال دهنده قوام و مواد و آن دوائی را نامند که تعدیل قوام اخلاط نماید و قابل دفع سازد آنها را اعم از انکه رقیق را غلیظ ...

منفخ:[ اصطلاح طب سنتی ]یعنی نفخ آورنده و آن دوائی را نامند که در جوهر آن رطوبت غریبه غلیظه باشد که چون فعل نماید در آن حرارت غریزه تحلیل نباید بسرعت ...

مُوَسّخ قروح:[ اصطلاح طب سنتی ] یعنی چرک آورنده زخم ها. دوای مرطّبی است که با رطوبت های قرحه ها می آمیزد و با زیاد کردن رطوبت جراحات مانع خشک شدن آنه ...