پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,١٠٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نشین: خوش محفل. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۹ ) .

پیشنهاد
١

به نشانه رسیدن:به هدف خوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸۲ ) .

پیشنهاد
١

به مشام رسیدن:استشمام شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به گوش آمدن:شنیده شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵۰ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به گل فرو شدن:واماندن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به گل اندودن:گل مالی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به گزاف:بیهوده، عبث. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۹۳ ) .

پیشنهاد
١

به گرد چیزی رسیدن:دست یافتن به آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۱۰ ) .

پیشنهاد
١

به کفایت انجامیدن:به سر رسیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۹۱ ) .

پیشنهاد
٢

به کفایت رسیدن:تمام شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۸۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به کاری بودن:اشتغال داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به کار داشتن:عمل کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۸۸ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به کار آوردن:عمل کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۴۸ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کار آمده:مفید. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۶۹ ) .

پیشنهاد
١

به قطع رساندن: بریدن ، قطع کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۷۳ ) .

پیشنهاد
١

به قرار باز شدن:رجوع کردن به اصل. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۶ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به قدر وسع:به اندازه گنجایش. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۶ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به قاعده:علی الرسم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به قدر امکان:به اندازه ممکن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷ ) .

پیشنهاد
١

به قایم ریختن:تسلیم شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۰۳ ) .

پیشنهاد
٢

به فعل انجامیدن:تحقق پذیرفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۰ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به فعل آمدن:تحقق یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به فال گرفتن:فرخنده داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به فال داشتن:تفأل زدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۷ ) . - : نیک دانستن، به فال نیک گرفتن. ( ( شاه از آن گشت شاد و داشت ...

پیشنهاد
١

به غلط افگندن:نادرست انگاشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۸ ) .

پیشنهاد
١

به غایت رسیدن: بسیار شدن ، به نهایت انجامیدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۸۴ ) .

پیشنهاد
٢

به ظهور رسیدن:آشکار شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۶۳ ) .

پیشنهاد
٢

به صلاح باز آوردن:آشتی دادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۳۷ ) .

پیشنهاد
١

به صحرا افتادن: به بیابان رفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۴۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به شوهر دادن: به عقد مردی در آوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸۲ ) .

پیشنهاد
٢

به شریعت آمدن: گرویدن به آیین. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۸ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به شرط وفا: مشروط به وفاداری. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۰۰ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بهشت باقی: فردوس جاویدان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به شانه زدن: شانه کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۶۴ ) .

پیشنهاد
١

به شادی کسی خوردن: به سلامت وی نوشیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به سهو: اشتباهی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۲۰ ) .

پیشنهاد
٢

به سنگ آمدن پای: در افتادن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۷۶ ) .

پیشنهاد
١

به سمع رسانیدن: اطلاع دادن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سلامت: تن درست ، بی گزند . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۷ ) .

پیشنهاد
١

به سر کسی دویدن:حمله ور شدن به او . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به سر در آمدن:در افتادن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۹۷ ) .

پیشنهاد
١

به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۶ ) .

پیشنهاد
١

به سر بردن کار:به انجام رساندن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۵ ) .

پیشنهاد
١

به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۶ ) .

پیشنهاد
١

به سر آمدن روزگار:پایان گرفتن زمان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۰ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سرآمدن:پایان یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۱۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به زیر آوردن:پایین کشیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۶ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به زیرآمدن:پایین آمدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۵ ) .

پیشنهاد
١

به زوال رسیدن:افول کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به زنا گرفتن:به فاحشگی متهم کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۱۱ ) .