پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٠٩٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیم جان:ترس حیات. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۴۸ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی مجاملتی:عدم رعایت بی تعارفی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۱۳ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیم بودن:نگرانی داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۰۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی مایگان:بی ارزش ها ، بی هنران. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۴۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی گناهان :بی تقصیر ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵۳ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیگاهی: بی موقع ، غیر منتظر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۸ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیگاه ترک :اندکی بی وقت تر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷۳ ) .

پیشنهاد
١

بیگانه داشتن از خود :نا آشنا پنداشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۰۰ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیکباره: پاک ، بتمامی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۲۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی فرجامی:بی عاقبتی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۴۶ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی فاصله:بی درنگ. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیغوله ی مسکن:گوشه ی خانه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۹۵ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیضه نهادن:تخم گذاشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی سامان کار:بی خانمان و آشفته حال. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۲ ) .

پیشنهاد
١

بیرون کشیدن دندان: کندن دندان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۷۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیرون افگندن:خارج ساختن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۳۵ ) .

پیشنهاد
١

بیرون آوردن موی از خمیر:کنایه از دقت کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۱ ) .

پیشنهاد
١

بیرون آمدن از عهده:توانایی داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیدار حزم: هوشیار، آگاه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۶۳ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیداد راندن:ستم کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیدادان:ستمگران. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیخ مؤالفت:ریشه ی دوستی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیخ وجود:ریشه ی هستی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۰۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیخ و بنیاد: ریشه و اساس. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۷۳ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی خردان:بی عقلان ، کودن ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۰۴ ) .

پیشنهاد
١

بیخ چیزی را برکشیدن:ریشه کن کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۰۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیخ بردن: ریشه دوانیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۶۱ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی حشو: بی آگین، بدون ضمایم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۱۵ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیت السعاده:خانه خوشبختی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۱ ) .

پیشنهاد
٢

بی بهره ماندن: بی نصیب شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی التفاتی:بی توجهی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۹ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیاض روز: سپیدی روز. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۰۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیاض دیده: سپیده ی چشم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۳ ) .

پیشنهاد
٢

به یک سو کشیدن: کناره جستن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به همین قرار: بر این وضع. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۰ ) .

پیشنهاد
١

به کفر برداشتن:کفر تلقی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۴ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به هم رسیدن: تلاقی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵۰ ) . به هم رسیدن ؛بررسیدن. ( ناظم الاطباء ) : چو تویی را چو منی در ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به همه حال:در هر صورت، کلا. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۵ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به هم رسیدن: تلاقی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵۰ ) .

پیشنهاد
١

به هفت آب شستن: تطهیر کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵۱ ) .

پیشنهاد
٣

به هزار چشم گریستن: زار زارگریه کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۳ ) .

پیشنهاد
٢

به وقوع انجامیدن:واقع شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به وقت:به موقع. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به وفا رسیدن:تحقق یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۲ ) .

پیشنهاد
٠

به نقل برگرفتن:مانند نقل برداشتن ، بوسیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص 468 ) .

پیشنهاد
١

به نفوذ رسانیدن:نافذ ساختن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۰۷ ) .

پیشنهاد
١

به نفاذ رسانیدن: جاری گردانیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۴۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نظم آمدن: صورت شعرپذیرفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۵ ) .

پیشنهاد
١

به نظام رسیدن: منظم شدم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷ ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نظام:مرتب، منظم. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۸۹ ) .