پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٤)
عتبه بوسیدن : آستان بوسی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 240 ) .
عتبه ی خدمت : آستانه ی خدمت . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 240 ) .
عبارت کردن : شرح دادن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 16 ) .
عتابی نیشابوری : گونه ای پارچه ای موجدار . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 528 ) .
عبارت پروری : آرایش کلام . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 542 ) .
هندوستان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "هندوستان " می نویسد : ( ( هندوستان در پهلوی، در ریخت هندوگان hindūgān نیز به کار رفته است. ) ) ( ( ستوده ز هند ...
رودابه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "رودابه " می نویسد : ( ( رودابه که در پهلوی روداپگ rōdāpag می توانسته است بود، از دید م. ک. کزازی ستاک اوستایی هَپ ...
سیندخت: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سیندخت" می نویسد : ( ( سیندخت نامی است که از دوپاره سین و دخت ساخته شده است؛ پاره ی نخستین: سین، ریختی است کهنتر ...
کانا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کانا" می نویسد : ( ( کانا به معنی نادان است. این واژه در سغدی kānyā بوده است. ) ) ( ( عروسم نباید که رعنا شوم به ...
عایده ی عمر : باز گردنده ی عمر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 9 ) .
عام ورزیدن : عمومی کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 156 ) .
عامه خلق : همه ی آفریدگان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 465 ) .
عالم وحدت : جهان یگانگی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 27 ) .
عالم کبری : جهان مهین . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 453 ) .
عالم محسوسات : جهان اجسام . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 94 ) .
عالم کون و فساد : جهان باقی و فانی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 177 ) .
عالم قدس : جهان پاک . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص160 ) .
عالم الغیب و الشهادت : دانان نهان و آشکار . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 67 ) .
عالم عقول : جهان ذهنی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 181 ) .
عالم علوی : جهان برین . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 457 ) .
عالم ظهور : جهان آشکار . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 74 ) .
عالم عدم : جهان نیستی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 190 ) .
عالم صغری : جهان کهین . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 3 ) .
عالم صغری و کبری : جهان کهین و مهین . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 453 ) .
عالم حدوث : جهان پدیده . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص68 ) .
عالم شهادت : جهان محسوس . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 208 ) .
عالم اشباح : جهان مابین روح و جسم . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 57 ) .
عالم بی نهایتی : جهان بی پایان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص132 ) .
عاقل شمایل : خردمند نما . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 349 ) .
عالم آخرت : جهان دیگر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 83 ) .
عاقبت بینی : مآل اندیشی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 356 ) .
عاقبة العمر : سرانجام کار . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 29 ) .
عاقبت اندیشی : پایان نگری . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص356 ) .
عافیت طلبی : سلامت جویی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 270 ) .
عاقبت بین : آخر بین . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 47 ) .
عافیت بین : سلامت نگر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 407 ) .
عاجز آمدن : ناتوان شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 152 ) .
ظواهر حال : آشکارهای حال . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 492 ) .
در زبان ترکی معادل واژه کاکا می شود قاقا . در زبان ترکی ما به به برادر " قاقا " می گوییم . که معال کاکا هست .
ظفر یافتن : پیروز شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 151 ) .
ظرافت طبع : لطافت طبیعت . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 242 ) .
ظاهر و باطن : آشکار و نهان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 178 ) .
ظاهر آمدن : آشکار شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 307 ) .
ظاهر گردانیدن : پیدا کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 327
طی مسالک : در نوردیدن راه ها . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 530 ) .
طی امکان : در نوردیدن امکان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 62 ) .
طی کردن : درنوردیدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص98 ) .
طهارت عرض : پاکی آبرو . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 106 ) .
طهارت دامن : پاکی ذیل . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص177 ) .
طهارت ذیل : پاکی دامن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص50 ) .