پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٩٩٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

باور کنید ، ایمان بیاوید , بپذیرید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

راه حق[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

راه مان ، مسیرمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حق ، برحق[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیایند ، بگذارید بیایند[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انسان ها , جان ها[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به صحنه ، به میدان[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

متحد شوید ,

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به زمین زدیم ، به زمین انداختم , پشتش را به خاک مالیدیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگل ها , مزاحم ها[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به حرامیان، به چپاولگران[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

میدان ، میدان جنگ و مبارزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خان ها ، به ارباب ها، به گردن کلفت ها[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آقا ، ارباب , خان[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خم نشدیم , گردن فرود نیاوردیم , تسلیم نشدیم[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

با ظلم و شتم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصلا ، به هیچ عنوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پنجه در پنجه افکندیم ، وارد مبارزه شدیم , درگیر شدیم[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

صلح کردیم , آشتی کردیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

با همدلی ، با عشق و محبت[ترکی استانبولی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اوچان در زبان ترکی معنی فرو ریخته، فر و ریزنده، مثل فرو ریختن کوه، فرو ریختن خانه، و همچنین کوه یا زمین و یا خانه ای که قابلیت فرو ریختن را در خود دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تماس گرفتن: تماس از مصدر مَسّّ می آید که به معنای" دست مالیدن" و "بر خوردن دو چیز به یکدیگر" است. تماس نیز به معنای "یکدیگر را مس کردن" و سودن" و همچ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تَلَنْگُر/تلنگل: به معنای ضربه ای که با چسباندن نوک انگشت میانین ( یا انگشت اشاره ) به نوک شست و رها کردن آن زده شود". این کلمه مرکب است از تلنگ به م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

تَلَنْگُر: به معنای ضربه ای که با چسباندن نوک انگشت میانین ( یا انگشت اشاره ) به نوک شست و رها کردن آن زده شود". این کلمه مرکب است از تلنگ به معنای ض ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفهیم و تفهّم/ تفاهم: تفهیم یعنی "فهماندن" و تفهّم یعنی "فهمیدن". بنابراین تفهیم و تفهّم به معنای" فهماندن و فهمیدن" و توسعاً" ارتباط متقابل" است. غا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تفهیم و تفهّم/ تفاهم: تفهیم یعنی "فهماندن" و تفهّم یعنی "فهمیدن". بنابراین تفهیم و تفهّم به معنای" فهماندن و فهمیدن" و توسعاً" ارتباط متقابل" است. غا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تَفْریق/ تَفْریغ: این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. تفریق به معنای "کم کردن عددی از عدد دیگر" و تفریغ به معنای" فارغ کردن" و" خالی کردن" است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تَفْریق/ تَفْریغ: این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. تفریق به معنای "کم کردن عددی از عدد دیگر" و تفریغ به معنای" فارغ کردن" و" خالی کردن" است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تَفْریق/ تَفْریغ: این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. تفریق به معنای "کم کردن عددی از عدد دیگر" و تفریغ به معنای" فارغ کردن" و" خالی کردن" است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تَفْریق/ تَفْریغ: این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. تفریق به معنای "کم کردن عددی از عدد دیگر" و تفریغ به معنای" فارغ کردن" و" خالی کردن" است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تغییر کردن: در دوران متاخر، فعل مرکب تغییر کردن به عنوان فعل لازم و به معنای "دگرگون شدن" به کار می رود: این استعمال البته اشکالی ندارد، ولی باید دان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تَعْویض/ تعویذ: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تعویض مصدر ( یا اسم مصدر ) وبه معنای "عوض کردن" است، اما تعویذ اسم است و به دعایی که می نویسند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تَعْویض/ تعویذ: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تعویض مصدر ( یا اسم مصدر ) وبه معنای "عوض کردن" است، اما تعویذ اسم است و به دعایی که می نویسند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تَعْویض/ تعویذ: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تعویض مصدر ( یا اسم مصدر ) وبه معنای "عوض کردن" است، اما تعویذ اسم است و به دعایی که می نویسند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تصفیه ی حساب/ تسویه ی حساب: در دوران اخیر، بعضی گمان کرده اند که تصویه ی حساب غلط است و به جای آن باید تسویه ی حساب بگویند. بعضی از فضلا ( از جمله سع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تصادف/تصادم: تصادف به معنای" به هم برخوردن" و" با هم روبه رو شدن بر حسب اتفاق" است و تصادم یعنی" به هم کوفته شدن" و" به سختی به هم خوردن" در گفتگوی ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تصادف/تصادم: تصادف به معنای" به هم برخوردن" و" با هم روبه رو شدن بر حسب اتفاق" است و تصادم یعنی" به هم کوفته شدن" و" به سختی به هم خوردن" در گفتگوی ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تصادف/تصادم: تصادف به معنای" به هم برخوردن" و" با هم روبه رو شدن بر حسب اتفاق" است و تصادم یعنی" به هم کوفته شدن" و" به سختی به هم خوردن" در گفتگوی ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژگـون معادل ترکی اش می شود "باش گوت" ( سر وته ) یعنی چیزی که سرش ته اش باشد و ته اش سرش ( در زبان ترکی به ته هر چیز کون هم گفته می شود ) . خلاصه یع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشیید/تشدید: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد تشیید به معنای" استوار کردن، محکم کردن "است و بیشتر در ترکیب" تشیید مناسبات" یا تشیید روابط ( مثلا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تشیید/تشدید: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد تشیید به معنای" استوار کردن، محکم کردن "است و بیشتر در ترکیب" تشیید مناسبات" یا تشیید روابط ( مثلا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تُشَک/توشک/دُشک/دوشک: به معنای" زیرانداز رختخواب ". اصل این واژه ترکی است و در فارسی آن را به این چهار صورت می نویسند ولی امروزه تُشَک رایج تر از بقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تُشَک/توشک/دُشک/دوشک: به معنای" زیرانداز رختخواب ". اصل این واژه ترکی است و در فارسی آن را به این چهار صورت می نویسند ولی امروزه تُشَک رایج تر از بقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تُشَک/توشک/دُشک/دوشک: به معنای" زیرانداز رختخواب ". اصل این واژه ترکی است و در فارسی آن را به این چهار صورت می نویسند ولی امروزه تُشَک رایج تر از بقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تُشَک/توشک/دُشک/دوشک: به معنای" زیرانداز رختخواب ". اصل این واژه ترکی است و در فارسی آن را به این چهار صورت می نویسند ولی امروزه تُشَک رایج تر از بقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تشت/طشت: تشت واژه ی فارسی است و طبعاً املای آن باید به همین صورت باشد، اما در متون قدیم غالباً به صورت معرب آن طشت آمده است. البته هر دو صورت صحیح اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تشت/طشت: تشت واژه ی فارسی است و طبعاً املای آن باید به همین صورت باشد، اما در متون قدیم غالباً به صورت معرب آن طشت آمده است. البته هر دو صورت صحیح اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشت/طشت: تشت واژه ی فارسی است و طبعاً املای آن باید به همین صورت باشد، اما در متون قدیم غالباً به صورت معرب آن طشت آمده است. البته هر دو صورت صحیح اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تسلیت باد: تسلیت به معنای "دلخوشی" است و به کسی تسلیت گفتن یعنی" به کسی جمله های دلخوش کننده گفتن "و کسی را تسلیت دادن یعنی" کسی را دلداری دادن" حال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَسَرّی: این کلمه در عربی به معنای "خود را شجاع نشان دادن" یا "ابراز شجاعت کردن است، ولی در فارسی، در چند دهه اخیر آن را به غلط به معنای" سرایت دادن" ...