پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
و در کتاب مفردات راغب می خوانیم غنیمت از ریشه غنم به معنی گوسفند گرفته شده و سپس می گوید ثم استعملوا فی کل مظفور به من جهة العدی و غیره یعنی : سپس در ...
غنم یعنی دسترسی یافتن به چیزی بدون مشقت ، و غنم و غنیمت و مغنم به معنی فییء است ( فییء را نیز در لغت به معنی چیزهائی که بدون زحمت به انسان می رسد ذکر ...
درس در لغت به معنی تکرار چیزی است و از آنجا که به هنگام مطالعه و فرا گرفتن چیزی از استاد و معلم ، مطالب تکرار می گردد به آن ، درس گفته شده است ، و نی ...
سبت در لغت به معنی تعطیل عمل برای استراحت است و اینکه در قرآن در سوره نبا می خوانیم و جعلنا نومکم سباتا خواب شما را مایه راحت شما قرار دادیم نیز اشار ...
ارث در لغت به معنی مالی است که بدون تجارت و معامله از کسی به کسی می رسد ، اعم از اینکه از مردگان باشد یا از زندگان . تفسیر نمونه ج : 6 ص : 329
جِبت: واژه جبت اسم جامد است و هیچگونه مشتقاتی ندارد و می گویند در اصل یک لغت حبشی بوده که به معنی سحر یا ساحر و یا شیطان به کار می رفته ، سپس در لغت ...
انتقام در لغت عرب به معنی مجازات و کیفر دادن است ، نه آنچنانکه در فارسی امروز از آن فهمیده میشود . در تفسیر المیزان می خوانیم : کلمه ( انتقام ) بطور ...
طوفان از ماده طوف ( بر وزن خوف ) به معنی موجود گردنده و طواف کننده است ، سپس به هر حادثه ای که انسان را احاطه کند ، طوفان گفته شده ، ولی در لغت عرب ، ...
نزع در اصل به معنی برگرفتن چیزی از مکانی است که در آن قرار گرفته ، مثلا برگرفتن عبا از دوش و لباس از تن در لغت عرب ، از آن تعبیر به نزع می شود ، و هم ...
اعراف در لغت جمع عرف ( بر وزن گفت ) به معنی محل مرتفع و بلند است ، و اینکه به یالهای اسب و پرهای بلند پشت گردن خروس ، عرف الفرس یا عرف الدیک گفته می ...
حرج در لغت به معنی گرفتگی ، تنگی و هر گونه ناراحتی است ، و در اصل به معنی مرکز اجتماع درختان درهم پیچیده است ، سپس توسعه یافته و به هر نوع گرفتگی و ض ...
کلمة در لغت به معنی گفتار و هر گونه جمله ای است و حتی به سخنان مفصل و طولانی گفته می شود ، و اگر می بینیم گاهی به معنی وعده آمده است مانند و تمت کلمة ...
اصل وحی چنانکه راغب در مفردات می گوید اشاره سریع است خواه با کلام رمزى باشد ، و یا صداى خالی از ترکیب کلامی ، و یا اشاره با اعضا ( با چشم و دست و سر ...
تلک در لغت عرب اسم اشاره برای بعید است ولی گاهی اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن سبب می شود که حتی یک موضوع نزدیک با اسم اشاره بعید ذکر شود ، مانند آن ...
اَب:کلمه اب در لغت عرب غالبا بر پدر اطلاق می شود و چنانکه خواهیم دید گاهی بر جد مادری و عمو و همچنین مربی و معلم و کسانی که برای ترتیب انسان به نوعی ...
توفی در لغت به معنی باز گرفتن است مخصوصا باز گرفتن کودک و بچه ی شتر از شیر مادر ، و اینکه خداوند در قران خواب را یک نوع باز گرفتن روح معرفی کرده ، بخ ...
عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است ، و لذا به روزهائی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می شود و بازگشت به پیروزیها و راحتی های نخستین می کند ع ...
مائده در لغت هم به خوان و سفره و طبق گفته می شود و هم به غذائی که در آن قرار می دهند . و در اصل از ماده مید به معنی حرکت و تکان خوردن است شاید اطلاق ...
کفر :کفر در لغت و همچنین در لسان قرآن به معنی انکار و مخالفت و ترک است ، گاهی به انکار خدا و یا نبوت پیامبر ( صلی الله علیه وآله وسلّم ) اطلاق می شود ...
ید در لغت عرب معانی متعددی دارد که یکی دست است و دیگری نعمت و قدرت و زمامداری و حکومت و تسلط می باشد . البته معنی اصلی همان دست می باشد .
اسراف در لغت ، معنی وسیعی دارد که هر گونه تجاوز و تعدی از حد را شامل می شود اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزینه ها و مخارج به کار می رود . تفسیر نمو ...
ملک ( بر وزن الف ) در لغت هم به معنی سلطان و زمامدار آمده و هم به معنی کسی که مالک و صاحب اختیار چیزی است . تفسیر نمونه ج : 4 ص : 337
کعب در لغت بمعنی برآمدگی پشت پاها و هم بمعنی مفصل یعنی نقطه ای که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط میشود آمده است
در لغت ، میتة معمولا بحیوانی گفته می شود که خود به خود بمیرد.
بعضی ثار را معنی به خون کرده اند ، زیرا ثار هیچگاه در لغت عرب بمعنی خون نیامده است بلکه بمعنی خونبها است ، ( در لغت عرب بخون ، دم اطلاق میشود ) بنابر ...
تحیت در لغت از ماده حیات و به معنی دعا برای حیات دیگری کردن است خواه این دعا به صورت سلام علیک ( خداوند تو را به سلامت دارد ) و یا حیاک الله ( خداوند ...
کلمه عسی در لغت عرب به معنی شاید و آمیخته با معنی تردید است و لعل به معنی امیدواری و انتظار در مورد اموری است که اطمینان به وجود آن در آینده نمی باشد ...
واژه EGYPT همان واژه ی جِبت است که یک بار در قرآن آمده است و جبت اسم جامد است و هیچگونه مشتقاتی ندارد و می گویند در اصل یک لغت حبشی بوده که به معنی س ...
ضعف و مضاعف در لغت عرب به معنای چیزی است که معادل آن یا چند برابر آن را ، بر آن بیفزاید. کلمه ( ضعف ) - به کسر ضاد و سکون عین - تکرار کننده هر چیزی ...
عول در لغت به معنی زیادی و ارتفاع و بلندی است
نِحْلَةً:نحلة در لغت به معنی بدهی و دین آمده ، و به معنی بخشش و عطیه نیز هست ، راغب در کتاب مفردات می گوید : به عقیده من این کلمه از ریشه نحل ( به مع ...
مثنی :مثنی در لغت به معنی دوتا دوتا و ثلاث به معنی سه تا سه تا و رباع به معنی چهارتا چهارتا می باشد .
نزل. [ ن ُ ] ( ع اِ ) : نزل در لغت به معنای چیزی است که برای پذیرائی میهمان آماده میشود و بعضی گفته اند نخستین چیزی است که به وسیله آن از مهمان پذیرا ...
غلیظ القلب به کسی میگویند که سنگدل می باشد و عملا انعطاف و محبتی نشان نمی دهد اما فظ در لغت به معنی کسی است که سخنانش تند و خشن است بنا بر این ، این ...
فظ در لغت به معنی کسی است که سخنانش تند و خشن است ، و غلیظ - القلب به کسی میگویند که سنگدل می باشد و عملا انعطاف و محبتی نشان نمی دهد بنا بر این ، ای ...
واژه ی انگلیسی national با واژه الناس عربی به معنی "همه مردم"، همگان" همریشه می باشد . این واژه در زبان عبری ناسی می شـود. وقتی قران می فرماید: یا ای ...
واژه ی انگلیسی national با واژه الناس عربی به معنی "همه مردم"، همگان" همریشه می باشد . این واژه در زبان عبری ناسی می شـود. وقتی قران می فرماید: یا ای ...
وهن :وهن در لغت به معنی هر نوع سستی است ، خواه در جسم و تن باشد ، و یا در اراده و ایمان .
غیظ :غیظ به معنی شدت غضب و حالت برافروختگی و هیجان فوق العاده روحی است ، که بعد از مشاهده نا ملایمات به انسان دست می دهد . ( تفسیر نمونه ج : 3 ص : 98 ...
کظم در لغت به معنی بستن سر مشکی است که از آب پر شده باشد ، و بطور کنایه در مورد کسانی که از خشم و غضب پر می شوند و از اعمال آن خوددارى می نمایند بکار ...
بطانة در لغت به معنی لباس زیرین است ، و مقابل آن ظهارة به - معنی لباس روئین می باشد . در زبان ترکی استانبولی به معشوق و دوست صمیمی بطانه گفته می شود ...
کلمه بلی در لغت عرب براى اثبات مطلبی است ولی معمولا در مواردى ذکر می گردد که سؤال به صورت منفی طرح شود ، مانند اینکه خداوند می فرماید : ا لست بربکم آ ...
أَمَدُ:امد در لغت به معنی زمان محدود است ، و تفاوت آن با ابد این است که ابد ، زمان نامحدود را می گوید ، و غالبا امد توجه به انتهاى زمانی و سررسید مدت ...
ام در لغت به معنی اصل و اساس هر چیزى است و اگر مادر را ام می گویند به خاطر این است که ریشه خانواده و پناهگاه فرزندان در حوادث و مشکلات می باشد . ( تف ...
فرقان : فرقان در لغت به معنی وسیله تمیز حق از باطل است و بطور کلی هر چیزى که حق را از باطل ، مشخص سازد ، فرقان نام دارد و لذا روز جنگ بدر در قرآن به ...
عزیز : عزیز در لغت به معنی هر چیز مشکل ، غیر قابل نفوذ و غالب می باشد . لذا زمینی که عبور از آن به سختی انجام می گیرد عزاز نامیده می شود و نیز هر چیز ...
عفو :عفو در لغت به معنی محو کردن آثار چیزى است ، و غالبا به معنی محو آثار گناه می آید که هم شامل آثار طبیعی آن می شود ، و هم شامل مجازات آن . در حالی ...
سیما : سیما در لغت به معنی علامت و نشانه است و این که در فارسی امروز آن را به معنی چهره و صورت به کار می برند ، معنی تازه اى است و گرنه در مفهوم عربی ...
وجه : وجه در لغت به معنی صورت است و گاهی به معنی ذات به کار برده می شود . بنابر این وجه الله یعنی ذات خدا . �کلّ شیء هالک إلا وجهه� ( قصص، 88 ) در ...
سعی :سعی معمولا در لغت عرب به معنی راه رفتن سریع است.