علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرد شدن برجای: سرد شدن برجای: هلاک شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرد گشتن: سردگشتن: سرد شدن. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرد و گرم روزگار: سرد و گرم روزگار:تجربه های زندگی. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر زدگی: سرزدگی: انفعال، سرافکندگی. ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرسوزن: سرسوزن: مقدار اندک، ذره. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرشک دیده: سرشک دیده: اشک چشم. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرعت سیر: سرعت سیر: تندی رفتن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرکه در پیشانی اوردن: سرکه در پیشانی آوردن: روی ترش کردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرگذشت احوال: سرگذشت احوال: ماجرای احوال. ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر مو: سر مو: اندک، قلیل. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرنفر: سر نفر: سردسته، سرگروه. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرو پای زدن: سرو پای زدن: بیقراری کردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر و دم: سرو دم: رأس و ذنب ( مرزبان نامه، م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سروران دولت: سروران دولت: بزرگان دولت. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر و کار بودن: سر و کار بودن: سر و سر داشتن. ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سفر دریا: سفر دریا: مسافرت دریایی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سفله نواز: سفله نواز: پرور. ( مرزبان نامه، م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفیر وار: سفیروار: رسول آسا. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفیه مخبر: سفیه مخبر: بی خرد درون. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سقای حوصله: سقای حوصله: مشک حوصله. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکرت خواب: سکرت خواب: بیهوشی خواب. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکون دل: سکون دل: آرامش دل. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگ صفتی: سگ صفتی: درنده خویی. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلاله صبح بام: سلاله صبح بام: فرزند بامداد پگاه. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلامت جو ی: سلامت جوی: عافیت طلب. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلامت جویی: سلامت جویی: عافیت طلبی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلامت ذوق: سلامت ذوق: صحت ذوق. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلامت نفس: سلامت نفس: صحت باطن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب صفات: سلب صفات: از میان بردن صفت ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب عادات: سلب عادات:از بین عادت. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلخ کردن: سلخ کردن: از بین بردن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلس القیاد: سلس القیاد: زود رام شونده. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله پیوستن: سلسله پیوستن: استوار ساختن. ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلسله جنبانیدن: سلسله جنبانیدن: تحریک کردن. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطان یک سواری مشرق: سلطان یک سواری مشرق: خورشید. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطنت ازل: سلطنت ازل: حکومت ازلی. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلف فاضل: سلف فاضل:فاضلان گذشته. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلک احوال: سلک احوال:رده حال ها. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلک امور: سلک امور: رشته کارها. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلوت سرا: سلوت سرا: خانه آرامش. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلوک کردن: سلوک کردن: رفتن، طی کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلیم سیرت: سلیم سیرت: نیک روش. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلیم طبع: سلیم طبع: درست صفت. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلیم فطرت: سلیم فطرت: نیک آفرینش. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلیم قلبی: سلیم قلبی: نیک دلی. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماجت خلق: سماجت خلق: زشتی آفرینش. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماجت طبع: سماجت طبع: جوانمردی طبع. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماط افراط: سماط افراط: سفره افراط. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماع ارغنونی: سماع ارغنونی:آواز ارغنوانی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماع اغانی: سماع اغانی: شنیدن آواز ها. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سم خیاط: سم خیاط: سوراخ سوزن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سمت نهادن: سمت نهادن: داغ نهادن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سمک ثریا: سمک ثریا: بلندی ستاره پروین. ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمن عذار: سمن عذار: گلرو. ( مرزبان نامه، مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سم قاتل: سم قاتل: زهرهای کشنده ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنان اسنان: سنان اسنان: چیزی دندان ها. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنت کرام: سنت کرام: روش بزرگان. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ پاره: سنگ پاره: پاره سنگ. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ پشت بحری: سنگ پشت بحری: سنگ پشت دریایی. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ خاوه: سنگ خاوه: نوعی سنگ. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ در دندان امدن: سنگ دردندان آمدن: تودهنی خوردن. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ صبر بر دل بستن: سنگ صبر بر دل بستن : تحمل کردن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء الادب: سوء الادب: بی ادبی. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء اخلاق: سوء اخلاق: بد اخلاقی. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء ظنت: سوء ظنت: بدگمانی. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوابق اشنایی: سوابق آشنایی:سابقه دوستی. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوابق کلمات: سوابق کلمات: سخنان پیشین. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوابق مکرمت: سوابق مکرمت: پیشینه بزرگواری. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد حشم: سواد حشم: سیاهی دارودسته. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد دل: سواد دل: سیاهی دل. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد شب: سواد شب: سیاهی شب. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد لشکر: سواد لشکر : سیاهی سپاه. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد و بیاض: سواد و بیاض: سیاهی و سفیدی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوانح غیب: سوانح غیب: سانحه های غیبی. ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوخته خرمن: سوخته خرمن:بیچاره، مستأصل. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد برخاستن: سواد برخاستن: خیال پردازی کردن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد پختن: سواد پختن: خیال پردازی کردن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سودایی در سر بودن: سودایی در سر بودن: خیالی در سر داشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سودمند امدن: سود مند آمدن: مفید بودن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سود ده چهل: سود ده چهل: نفع چهار برابر. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوز حادثه: سوز حادثه: التهاب ماجر. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوز و ساز: سوز و ساز:سوختن ساختن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوسن وار: سوسن وار: مانند سوسن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگند عظیم: سوگند عظیم: یمین مغلظ. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگند مغلظ: سوگند مغلظ: سوگند بزرگ. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوگند یاد کردن: سوگند یاد کردن: قسم خوردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سویدای دل: سویدای دل: نقطه سیاه دل. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سویدای سینه: سویدای سینه: مرکز سینه. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استجاره: اِستجاره: اِستیجار: این دو کلمه ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استیفا: استعفا: استیفا: این دو کلمه را نب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استکبار: استکبار: یعنی "حالت یا رفتار متکبرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استمداد: استمداد: این کلمه را با فعل کرد. با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استوانه: استوانه /اسطوانه: اصل واژه استوانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسطوانه: استوانه /اسطوانه: اصل واژه استوانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسطبل: اسطبل/اصطبل: اصل این کلمه لاتینی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسطبل: اسطبل/اصطبل: اصل این کلمه لاتینی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصطبل: اسطبل/اصطبل: اصل این کلمه لاتینی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسلحه: اسلحه: این کلمه جمع است و مفرد آن س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسناد: اَسْناد/اِسناد: این دو کلمه را نبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشغال: اشغال: به کسر اول و سکون دوم در عر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعتلا: اِعتلا: بلند مرتبه شدن اِعْلا: بلند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعراب: اَعْراب: این کلمه در عربی اسم جنس و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعراب: اَعْراب: این کلمه در عربی اسم جنس و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعزام: اِعزام: این کلمه در زبان عربی نیامد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعطا: اِعْطا: عَطا: اعطا به کسر اول و س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعلام: اَعْلام: بزرگان، اسم های خاص، پرچم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعلان: اِعْلان:آگاه کردن، خبر دادن اِعلام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افراط: اِفراط: زیاده روی کردن در کاری تَفر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تفریط: اِفراط: زیاده روی کردن در کاری تَفر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افریقا: اِفریقا: از قدیم به کسر اول تلفظ م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افغان: اَفغان: اهل کشور افغانستان اَفغانی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افکار: اَفْکار: جمع فکر، اندیشه ها اَفْگار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استقبال کردن: اقبال کردن/استقبال کردن: اقبال کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اقدام: اِقْدام: قدم پیش گذشتن برای انجام د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اقشار: اَقشار: این کلمه که در سال های اخی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقلا: اَقَلّاً: کلمه ی اَقَلّ درعربی غیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اقلا: اَقَلّاً: کلمه ی اَقَلّ درعربی غیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

القا: اِلْغا: لغو کردن، باطل کردن اِلْقا: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الم: اَلَم: درد و رنج، دردمندی و رنجوری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by: واژه ی by انگلیسی همان تغییر یافته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buy: واژه ی buy انگلیسی به معنی خرید کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیدوش: شیدوش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستاره: ستاره زدن: دکتر کزازی در مورد واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستاره زدن: ستاره زدن: دکتر کزازی در مورد واژه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرداختن جای: پرداختن جای: دکتر کزازی در مورد واژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راغ: راغ : به معنی دشت و دامنه ی کوه ، د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرنای: کرّنای : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرنای: کرّنای : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canary: واژه ی انگلیسی canary همان واژه ی ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canary: واژه ی انگلیسی canary همان واژه ی ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capable: واژه ی انگلیسی و فرانسوی capable با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cave: واژه انگلیسی cave به معنی "غار " در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cedar: واژه ی انگلیسی cedar با واژه " سدر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cedar: واژه ی انگلیسی cedar با واژه " سدر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اله: اِله: اَلله: این دو کلمه دو تلفظ م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الله: اِله: اَلله: این دو کلمه دو تلفظ م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الهه: اِلهه: آلهه: این دو کلمه را نباید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامه بدندان گرفتن: جامه به نیل زدن: کنایه از تعزیت و م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امارات: اَمارات: جمع اَماره. به معنای نشانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امانت گزار: امانت گزار: امانت گذار: گزاردن یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امانت گذار: امانت گزار: امانت گذار: گزاردن یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امروز: امروز /امروزه: واژه امروز علاوه بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امروزه: امروز /امروزه: واژه امروز علاوه بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امریکا: اِمْریکا/آمریکا: نام این قاره را ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امریکا: اِمْریکا/آمریکا: نام این قاره را ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماکن: اَمْکِنه/اَماکِن: در عربی امکنه جم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

املا: اِمْلا: در عربی به "عمل کسی که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امیال: اَمْیال: این کلمه در عربی جمع میل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امید: اُمید/اُمّید: به تخفیف یا به تشدید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امیدوار بودن: امیدوار بـودن: هرگاه پس از امیدوار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انبان: اَنْبان /اَنْبانه: به معنای" کیسه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبانه: اَنْبان /اَنْبانه: به معنای" کیسه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curd: واژه ی انگلیسی curd به معنی کشک، شی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curd: واژه ی انگلیسی curd به معنی کشک، شی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

error: واژه ی انگلیسی error و فرانسویErreu ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناخن به دندان: ناخن به دندان گرفتن متحیر شدن مثل ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناشسته: نا شسته روی: بی سر و پا، ناچیز، بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناقه: ناقه و جملی در امر نداشتن: صاحب و س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نان: نان پشت شیشه مالیدن: سخت ممسک بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baca: baca: ( ترکی ) : دودکش، سوراخ، فارس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bacanak: bacanak: ( ترکی ) باجاناق، باجناق، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الکتریک: الکتریک: کلمه لاتین الکتریک electri ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیمیا: کیمیا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شنبه: ‬به عبری شنبه می شود :‫יום שבת‬ ( y ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خورشید: ‬خورشید به عبری :‫השמש ( ha shemesh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خانه: خانه به زبان عبری : ‬הבית ( habait ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اورشلیم: اورشلیم : چون در زبان عبری حرف " س" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انتر: اَنتر/عَنتر: به معنای" بوزینه". اک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عنتر: اَنتر/عَنتر: به معنای" بوزینه". اک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتساب: اِنْتِساب: نسبت داشتن، مرتبت بودن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتصاب: اِنْتِصاب: گماشتن، نصب کردن. اِنْت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتصاب: اِنْتِصاب: گماشتن، نصب کردن. اِنْت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتظار رفتن: انتظار رفتن: این فعل مرکب با" امید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتهی: اِنتها: پایان انتهی: تمام شد، پایان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انجام: انجام: پایان انجام کار: پایان کار و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجام کار: انجام: پایان انجام کار: پایان کار و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افکندن: افکندن: انداختن: این دو فعل هم ریشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ولی النعم: ولی النعم: دهنده ی نعمت ها،

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برطاعت: برطاعت: فرمانبردار و مطیع و فرمانبر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عزوجل: عزوجل: دو جمله است که در سیاق فارسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقدار: اَقْدار: جمع قدر به معنی فرمان و تق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوهتیز: کوهتیز: به حدس مرحوم بهار مصحف کوهی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موقوف کردن: موقوف کردن: بازداشت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق تر: حق تر: سزاوار تر " اکنون که خداوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز رسد: باز رسد: برسد، باز پسوندفعل معادل" ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مبشران مسرع: مبشران مسرع: مژه دهندگان شتابنده و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خیلتاشان: خَیلتاشان: جمع خیلتاش به معنی فرّ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رایت عالی: رایت عالی: درفش بلند از این حال ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطیب سلطانی: خطیب سلطانی: خطبه خوان سلطنتی " خطی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با نام: با نام: مهم و بزرگ و نامی صفت کار. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احمد ارسلان: احمد ارسلان: احمد ابن ارسلان اضافه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاری: کاری: بزرگ و مهم، یای وحدت مفید تع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اطراف ولایات: اطراف ولایات: ولایت های دور دست، در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرات: حُراّت: جمع حره، یعنی زن آزاد در آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در وقت: بیدرنگ، در حال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توقیع عالی: توقیع عالی: امضا و نوشته مختصر والا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضمان سلامت: ضَمان سلامت: کفالت و پذیرفتاری تندر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل ملک: شغل ملک: کارهای پادشاهی و کشور. "و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برگزارده اید: بر گزارده آید: به انجام رسانده شود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فوج فوج: فوج فوج: گروه گروه، قید مقدار و کمی ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری