علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعجاب کردن: اعجاب کردن: شگفتی نمودن، خوش آمدن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعراض نمودن: اعراض نمودن: روی گردانیدن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعضای الی: اعضای آلی: اندام های عالی. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعضای رئیسه: اعضای رئیسه: اندامهای مدیر. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعلای جاه: اعلای جاه: بلندی مرتبت ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعلی مراقی: اعلای مراقی: پایه های برتر ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعوان صدق: اعوان صدق: یاران راستین. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعیان دولت: اعیان دولت: بزرگان حکومت. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعیان مردم: بیان مردم: بزرگان قوم. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغالیط خیال: اغالیط خیال: جمع اغلوطه، اشتباهات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغانی داودی: اغانی داوودی: آواز های منسوب به داو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغراء طبیعت: اغراء طبیعت: برانگیختن طبیعت. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغماض فرمودن: اغماض فرمودن: چشم پوشی کردن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغنیای دهاقین: اغنیای دهاقین: دهقانان توانگر. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افاضت خیر: افاضت خیر: خیر رسانیدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افاضت کرم: افاضت کرم: بزرگواری کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افاضل ملوک: افاضل ملوک: پادشاهان برتر. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتخار نمودن: افتخار نمودن: نازیدن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افزونی خواستن: افزونی خواستن: زیادت جستن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسار گسیختن: افسارگسیختن:عنان پاره کردن. . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسردگان: افسردگان: یخ بسته ها، منجمد شده ها. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افشاندن تخم: افشاندن تخم: بذر پاشیدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افضل حالات: افضل حالات: برترین حالت ها. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افگندن از پایه: پایه از پایه: مستاصل کردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افواه خلق: افـواه خلق: دهان های مردم. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقصای بلاد: اقصای بلاد: شهرهای دور. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقامت خدمت: اقامت خدمت: به جای آوردن خدمت. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقامت کار: اقامت کار: به انجام رساندن کار. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقبال نمودن: اقبال نمودن: روی آوردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقتباس نور: اقتباس نور: بازگرفتن روشنی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقتراف کردن: اقتراف کردن: به دست آوردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقطار اقالیم: اقطار اقالیم: کنار ه های اقلیم ها. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقطار جهان: اقطار جهان: کناره های عالم. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکابر امم: اکابر اُمم: مهتران امت ها. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکابر بلغا: اکابر بلغا: مهتران بلیغان. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکارم عالم: اکارم عالم: بزرگوار ان عالم. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکل و شرب: اکل و شرب: خوردن و نوشیدن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکمل کمالات: اکمل کمالات: کامل ترِ کمال ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

التفات نمودن: التفات نمودن: توجه کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

التماع غضب: التماع غضب: درخشیدن خشم. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

التیام فرمودن: التیام فرمودن: بهبود بخشیدن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الطف الحیل: الطف الحیل نیک تر چار ه ها. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الطف الوجوه: الطف الوجوه: نیک تر راه ها. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفاظ عذب: الفاظ عذب:لفظ های شیرین. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفت امیز: الفت آمیز: آمیخته با هم دمی. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

القای شیطانی: القای شیطانی: آموزش اهریمنی. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

المام ضرورت: المام ضرورت: فرو آمدن نیاز. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الواح غیب: الواح غیب: جمع لوح، لوح های پنهان. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الوان ریاحین: الوان ریاحین: گیاهان رنگارنگ. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الوان طعام: الوان طعام: خوردنی های گوناگون. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امام ساختن: امام ساختن: پیشوا قرار دادن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امضای اندیشه: امضای اندیشه: گذرانیدن فکر. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امضای عزیمت: امضای عزیمت: گذراندن اراده. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امضای فرمان: امضای فرمان: جاری ساختن حکم. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

املاء حال: املاء حال: بازگفتن حال. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امل فسیح: امل فسیح: آرزوی فراخ. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اموال منضد: اموال منضد: مال های بر هم نهاده. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امور دنیا: امور دنیا: کارهای جهان. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امور دولت: امور دولت: کارهای حکومت. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امور سیاسی: امور سیاسی: کارهای تنبیهی. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امور معاش: امور معاش: کارهای زیست. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امور معاشرت: امور معاشرت: کارهای هم نشینی. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امید در بستن: امید در بستن: آرزو کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امید شکستن: امید شکستن: ناامید شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امید عارفت: امید عارفت: آرزوی نیکویی. ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امیر سلاح: امیر سلاح: فرمانده جنگ افزار. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انبساط کردن: انبساط کردن: گشاده رویی نمودن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتباه یافتن: انتباه یافتن: آگاه شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتباه یافتن: انتباه یافتن: آگاه شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتساب داشتن: انتساب داشتن: خویشتن به کسی باز خوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتشار گرفتن: انتشار گرفتن: پراکنده شدن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتقاص عهد: انتقاض عهد: شکستن پیمان. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتقال پذیرفتن: انتقال پذیرفتن: جای به جای شدن. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتقال پذیرفتن: انتقال پذیرفتن: جای به جای شدن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتقال صورت: انتقال صورت: دگرگونی شکل. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتهاز کردن: انتهاز کردن: فرصت رفتن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتهاز وقت: انتهاز وقت: فرصت به دست آوردن. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتهاز وقت: انتهاز وقت: فرصت به دست آوردن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتهاض کردن: انتهاز کردن: بر خاستن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتهاض کردن: انتهاز کردن: بر خاستن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انجاز مواعید: انجاز مواعید: راست کردن وعده. ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انجاز مواعید: انجاز مواعید: راست کردن وعده. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انجیر زرد: انجیر زرد: نام نوعی انجیر، میوه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انجیر زرد: انجیر زرد: نام نوعی انجیر، میوه ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انحاء دل: انحاء دل: گوشه های دل. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انحاء دل: انحاء دل: گوشه های دل. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انداختن گرفتن: انداختن گرفتن: شروع به افگندن کردن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انداختن گرفتن: انداختن گرفتن: شروع به افگندن کردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندک روزگار: ‏اندک روزگار: مدت کوتاه. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندک روزگار: ‏اندک روزگار: مدت کوتاه. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندک و بسیار: اندک و بسیار: کم و بیش. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندک و بسیار: اندک و بسیار: کم و بیش. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندودن بام: اندودن بام: گل مالی بام. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندودن بام: اندودن بام: گل مالی بام. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندودن چشمه افتاب: اندودن چشمه آفتاب: گل مالی خورشید. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندودن چشمه افتاب: اندودن چشمه آفتاب: گل مالی خورشید. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندیشه محال: اندیشه ی محال: فکر ناممکن. ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندیشه محال: اندیشه ی محال: فکر ناممکن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندیشیدن در خود: اندیشیدن در خود: به خود فکرکردن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندیشیدن در خود: اندیشیدن در خود: به خود فکرکردن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیر در گوزینه کردن: سیر در گوزینه کردن: به کنایت، باطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندوه سرای: اندوه سرای: خانه ی غم، غم خانه ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندوه بردن: اندوه بردن: غم خوردن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وسوسه: وسوسه :وسوسه در اصل به معنی صداى بس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هبوط: هبوط در لغت به معنی پائین آمدن اجبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انفاذ مرسلات: انفاذ مرسلات: فرستادن نامه ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقلاب احوال: انقلاب احوال: واگردیدن حال ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقلاب خریف: انقلاب خریف: دیگر گونی خزان. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقیاد نمودن: انقیاد نمودن: فرمانبرداری کردن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت بر چشم نهادن: انگشت بر چشم نهادن: پذیرفتن، مسلم د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت بر زمین نهادن: انگشت. . . بر زمین نهادن: تواضع کرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت تحیر در دندان ماندن: انگشت تحّیر در دندان ماندن: شگفت زد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت در دندان گرفتن: انگشت در دندان گرفتن: متحّیر شدن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت ندامت خاییدن: انگشت ندامت خاییدن: پشیمان شدن. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگشت نما ی: انگشت نمای: مورد اشاره. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انهار بیان: انهار بیان: اضافه ی تشبیهی، جویهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انهاض نمودن: انهاض نمودن: برانگیختن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انها کردن: انها کردن: خیر رسانیدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انیاب نوایب: انیاب نوایب: دندان های بلاها. ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اواخر عمر: اواخر عمر: پایان زندگی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوتاد طالع و غارب: اوتاد طالع و غارب: میخ های طلوع و غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوساط حشم: اوساط حشم: طبقات میانگین پیروان. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوصاف حمیده: اوصاف حمیده: صفت های ستوده. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوضاع و اشراف: اوضاع و اشراف:ج وضیع و شریف، فرومای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوعیه ضمیر: اوعیه ی ضمیر: ظرف های درون. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوقات عمر: اوقات عمر: گاه های زندگی. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اول الفکر: اول الفکر: اندیشه ی نخست ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اول قدم: اول قدم: گام نخست. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهانت باطل: اهانت باطل: خوار داشت باطل. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهتزاز کردن: اهتزاز کردن: شادی نمودن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهتزاز نمودن: اهتزاز نمودن: شاد شدن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهل بصیرت: اهل بصیرت:صاحب بینش. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهل دیوان: اهل دیوان: دیوانیان. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل زمانه: اهل زمانه: مردم روزگار. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل ظلامات: اهل ظلامات: دادخواهان. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل عصر: اهل عصر: مردم زمانه. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل کار: اهل کار: کاردان. ( مرزبان نامه، م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهمال رفتن: اهمال رفتن: فروگذاشتن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهمال ورزیدن: اهمال ورزیدن: کاهلی کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهم مهمات: اهم مهمات: ضروری ترین کارهای مهم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایام البیض کهولت: ایام البیض کهولت: روزهای میانگین پی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایام دولت: ایام دولت: روزگار بختیاری. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایام صبی: ایام صبی: روزگار کودکی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایام نامرادی: ایام نامرادی: روزگار ناکامی. ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایثار کردن: ایثار کردن: بخشیدن. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایجاب طبیعت: ایجاب طبیعت: وجوب طبع. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایراد کردن: ایراد کردن: وارد نمودن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایزد تعالی: ایزد تعالی: خدای والا. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایفای حق: ایفای حق: تمام دادن حق. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایمان غلاظ: ایمان غلاظ: سوگندهای شدید. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایمای عقل: ایمای عقل:اشارت کردن خرد. ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یله: یله: دکتر کزازی در مورد واژه ی " یل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کله: کُله: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاور: یاور: دکتر کزازی در مورد واژه ی "یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پدرود: پدرود: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدرود: پدرود: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با اندیشه: با اندیشه: بیمناک. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بابزن اهداب: با بزن اهداب: سیخ مژه ها. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با ثروت: با ثروت: ثروتمند. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با جان امیختن: با جان آمیختن: عجین شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با حال اوردن: باحال آوردن: جان بخشیدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باختن مهره عشق: باختن مهره ی عشق: عشق بازی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باختیار: باختیار: مختار. ( مرزبان نامه، مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خود اندیشیدن: با خود اندیشید ن: تأمل کردن. ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با خود گفتن: ما خود گفتن: زمزمه کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خویشتن امدن: با خویشتن آمدن: به هوش آمدن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد افسوس دمیدن: باد افسون میدن: مسحور کردن. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد اندر سر بودن: باد اندر سر بودن: هوا و هوس در سر د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد جولان: باد جولان: تیز تگ، سریع. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با دست امدن: با دست آمدن: حاصل شدن. ( ( اگرچه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با دست اوردن: با دست آوردن: حاصل کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با دست گرفتن: با دست گرفتن: در اختیار داشتن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با دست گرفتن خاطر: با دست گرفتن خاطر: جمع کردن حواس. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باد قبول: باد قبول: باد خاوران. ( ( و سندبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد هوا و هوس: باد هوا و هوس:شهوات. ( ( اندوخته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد هوس: باد هوس: شهوت. ( ( و نای گرگ باد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بادید امدن: با دید آمدن: پدیدار شدن. ( ( . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بادیه امانی: بادیه ی امانی: صحرای آرزوها. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داهیه دهیا: داهیه ی دهیا: پیشامد ناگوار. ( ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهیا: ( ( خود بدین داهیه ی دهیا مبتلا شدم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بادیه طلب: بادیه ی طلب: صحرای خواستن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بادیه غیب: بادیه غیب: بیابان ناپیدایی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار اوقار: بار اوقار: بارهای گران. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار غبن: بار غبن: بار زیان دیدگی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار گاه علیین: بارگاه علیین: آسمان برین. ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار منت: بارِ منّت: محموله احسان ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز افتادن: باز افتادن: کنار رفتن، بر خوردن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز پرسیدن: باز پرسیدن: تفقد کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز جای فرستادن: باز جای فرستادن: عودت دادن. ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازخریدن: باز خریدن: خریدن. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز خواندن: باز خواندن: خواندن. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز دادن پشت: باز دادن پشت: تکیه کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز داشتن دست: باز داشتن دست: خودداری کردن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز دست اوردن: باز دست آوردن: حاصل کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز راندن: باز راندن: نقل کردن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز رسانیدن: باز رسانیدن: رسانیدن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازرسیدن: باز رسیدن: رسیدن. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز شدن به قرار اصلی: باز شدن به قرار اصلی: عودت به وضع ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز کردن خوی: باز کردن خوی: ترک نمودن عادت. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز کشیدن خوان: باز کشیدن خوان: گستردن سفره. ( مر ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری