علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حطام دنیاوی: حطام دنیاوی:خرده ریز دنیا. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حظ موفر: حظ موفر:بهره ی فراوان. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حفاظ پرور: حفاظ پرور:مراقبت کننده. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حفاظ جویی: حفاظ جویی:مراقبت. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حفره عذاب: حفره ی عذاب:گودال عذاب. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حفظ غیب: حفظ غیب:پاس داشتن غایب. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حفیظی: حفیظی:خشم ورزیدن. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقایق علوم: حقایق علوم:حقیقت های دانش ها. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق به رعایت رسانیدن: حق به رعایت رسانیدن:ادای حق. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقوق بندگی: حقوق بندگی:حقهای بندگی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق ولایت: حق ولایت:حق دوستی و سرپرستی. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقه پیروزه: حقه ی پیروزه:فلک. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقه زمردین: حقه زمردین:قوطی از زمرد. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیران: حقیقت حال:درستی حال. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیقت دانستن: حقیقت دانستن:یقین کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیقت شمردن: حقیقت شمردن:یقین کردن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیقت شنو: حقیقت شنو:درست نیوش. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکایت باز راندن: حکایت باز راندن:نقل کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکمت های خفی: حکمت های خفی:دانش های پوشیده. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکم راندن: حکم راندن:اجرا کردن فرمان. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکم فرمان: حکم فرمان:اجازه ی دستور. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکیم پیشه: حکیم پیشه:طبیب. ( مرزبان نامه، مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلبه دعوی: حلبه دعوی:محل مسابقه ی ادعا. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلبه مسابقت: حلبه ی مسابقت:میدان سیاق. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلقه بر در زدن: حلقه بر در زدن:کوبیدن در. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلقه پیروزه: حلقه ی پیروزه:فلک. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلقه در گوش کردن: حلقه در گوش کردن :مطیع شدن . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلقه شدن: حلقه شدن :دایره گشتن . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلقه وار: حلقه وار :دایره گون . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حله حورا: حله ی حورا :برد زیبا رو . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حله سبز: حله سبز:برد سبز . ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلیت بستن: حلیت بستن:زیور کردن . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حماقت پیمای: حماقت پیمای:بیخرد ، هرزه پو . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمال قوائم: حمال قوائم:دست و پاهای حمل کننده . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمامه طبع: حمامه ی طبع: کبوتر ذوق . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمایت طلبان: حمایت طلبان: پشتیبانی خواهان . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمحمه مراکب: حمله ی عرش: ج حامل ، باربران . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوادث ایام: حوادث ایام: پیشامدهای روزگار . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حواس مدرکه: حواس مدرکه: حس های درک کننده . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حواشی دولت: حواشی دولت: چاکران . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوالت افتادن: حوالت افتادن: واگذار شدن . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوالت فرمودن: حوالت فرمودن: احاله کردن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوالت کردن: حوالت کردن: واگذار نمودن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوالت گاه: حوالت گاه: محل ارجاع. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوایل فراق: حوایل فراق: حائلهای جدایی. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوران خلد: حوران خلد: زیبایان بهشت. ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حور پیکر: حور پیکر: زیبا رو. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حور چهرگان: حور چهرگان: زیبا رویان. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حور لقا: حور لقا: زیبا رو. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیات ابد: حیات ابد: زندگی جاوید. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیاض کوثر: حیاض کوثر: آبگیر های کوثر. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیوانات عجم: حیوانات عجم: جانوران زبان بسته. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکم برخاستن از کسی: حکم برخاستن از کسی:زایل شدن حکم. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیر بنیت: حقیر بنیت:ضعیف جثه. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمله عرش: حمله ی عرش: ج حامل ، باربران . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیقت حال: حقیقت حال:درستی حال. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشیم: نِشیم:دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شیر: شیر ( خوراکی ) یعنی مایع سفید رنگ خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خادم تن: خادم تن : خدمتگزار تن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خادم مخدومی: خادم مخدومی : سروری و چاکری. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خارای مخطط: خارای مخطط: ابریشم خط دار. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خارستان خیبت: خارستان خیبت: خارزار نومیدی. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاص بودن: خاص بودن: ویژه بودن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاطر جوال: خاطر جوال: ضمیر گردنده. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خافض و رافع: خافض و رافع:فرود آرنده و بر کشنده. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک بر سر کردن: خاک بر سر کردن:خوار و ذلیل ساختن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک بر سر کنان: خاک بر سر کنان:نالان ، خوار و ذلیل. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک در دیده پاشیدن: خاک در دیده پاشیدن:کور ساختن. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک در شکم از کردن: خاک در شکم آز کردن:شکیبایی کردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک در کاسه کردن: خاک در کاسه. . . کردن:ذلیل ساختن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک رنگین: خاک رنگین :کنایه از متاع جهان. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خالق مواد: خالق مواد :آفریننده. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خالی امدن: خالی آمدن :تهی بودن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خالی الاطراف: خالی الاطراف:تهی ، فارغ. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خالی افتادن: خالی افتادن :تهی شدن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خام امدن: خام آمدن :ناپخته ماندن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خام قلتبانی: خام قلتبانی:بی غیرتی به غایت. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه مستجار: خانه مستجار:خانه ی اجاره ای. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خایه دزد: خایه دزد:دزد تخم. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاییدن انگشت ندامت: خاییدن انگشت ندامت: پشیمان شدن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبث شیمت: خبث شیمت: پلیدی خوی. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبث طبیعت: خبث طبیعت: پلیدی طبع. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبر باز دادن: خبر باز دادن: آگاهی دادن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبر باز گرفتن: خبر باز گرفتن: آگاهی یافتن. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبل عقل: خبل عقل: تباهی خرد. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبیث خوی: خبیث خوی:ناپاک طبع. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداع اندیشیدن: خداع اندیشیدن:مکر کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداعت شیطان: خداعت شیطان:فریبکاری اهریمن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوندان حکمت: خداوندان حکمت:صاحبان دانش. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوندان محنت: خداوندان محنت:درد مندان. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند بدایت: خداوند بدایت:مبتدی. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند پیشه: خداوند پیشه:پیشه ور. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند جنگ: خداوند جنگ:جنگاور. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند طالع: خداوند طالع:صاحب طالع. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند غایت: خداوند غایت:آنکه به پایان کار رسیده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدمات مبرر: خدمات مبرر:خدمت های پذیرفته. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدمت گفتن: خدمت گفتن:کرنش کردن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرابه مختصر: خرابه ی مختصر:ویرانه ی اندک. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خردتر کار: خردتر کار:کوچکتر کار. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خر در خلاب راندن: خر در خلاب راندن:خر در گل و لای ران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرد ساییدن: خرد ساییدن:ریز ساییدن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرسندی نمودن: خرسندی نمودن:قناعت کردن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرق قجور: خرق قجور:حماقت تبهکاری. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خر لنگ: خر لنگ:خر وامانده. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرم اباد بهشت: خرم آباد بهشت:نزهتگاه بهشت. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خریده عذرا: خریده عذرا:دوشیزه بکر. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خریف عمر: خریف عمر:پاییز عمر. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خزان عمر: خزان عمر:پاییز عمر. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خزان عیش: خزان عیش:پاییز زندگی. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خساست نفس: خساست نفس:فرومایگی نفس. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسایس مراتب: خسایس مراتب:پست ترین مرتبه ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خست طبع: خست طبع:هستی طبیعت. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسروان تاجدار: خسروان تاجدار:شاهان با تاج. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسرو ددان: خسرو ددان:شاه وحوش. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسروی گاه: خسروی گاه:تخت شاهی. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصال ازموده: خصال آزموده:خوی های مجرب. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصال کریم: خصال کریم:خوی های بزرگوار. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصایص حمیده: خصایص حمیده:شایستگی های ستوده. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصل امانی: خصل امانی:داو آرزوها. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصم افگن: خصم افگن:دشمن شکن. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصم افگنی: خصم افگنی:دشمن شکنی. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خصم ربای: خصم ربای:دشمن ربای. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطا بخشایی: خطا بخشایی:بخشودن گناه غیرعمد. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطا بین: خطا بین:نا درست بیننده. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطا رفتن تیر: خطا رفتن تیر:اصابت نکردن آن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطا و خطل: خطا و خطل:اشتباه و سبک سری. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطبه کاوین: خطبه کاوین:عبارت مهر. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطیر و حقیر: خطیر و حقیر:بزرگ و کوچک. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلاص جستن: خلاص . . . جستن:رهایی جستن. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلاص فرمودن: خلاص فرمودن:رها کردن ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلاف طبع: خلاف طبع:ناسازی طبیعت ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلال ستوده: خلال ستوده:خوی های نیک . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق انبوه: خلق انبوه:جمع کثیر . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق خدا: خلق خدا:آفریده خدا . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق کریم: خلق کریم:خوی بزرگوار . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق لئیم: خلق لئیم:آفرینش پست . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلوت ساختن: خلوت ساختن:تنهایی گزیدن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلود یافتن: خلود یافتن:جاودانه شدن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلیفه مطلق: خلیفه مطلق:جانشین قطعی . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلیه خاطر: خلیۀ خاطر:کندوی ذهن . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنگ ابلق ایام: خنگ ابلق ایام:روزان و شبان . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنیاگر دوست: خنیاگر دوست:دوستدار موسیقی . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب کلی: خواب کلی:خواب کامل . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب و بیداری: خواب و بیداری:نوم و یقظه . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواستاری کردن: خواستاری کردن:خواستگاری نمودن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواص حضرت: خواص حضرت:نزدیکان پیشگاه. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواص خدم: خواص خدم:خادمان ویژه. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواطر فاسد: خواطر فاسد:اندیشه های تباه. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواطی خاطر: خواطی خاطر:نادرست های ذهن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوافی خاطر: خوافی خاطر:نهانی های ذهن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوان باز کشیدن: خوان. . . باز کشیدن:سفره گستردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواهر برادری: خواهر برادری:خواهری و اخوت. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواهندگان: خواهندگان:خواستاران ، طالبان. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوبی صورت: خوبی صورت:زیبایی روی. ( ( و برجفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خود را نگاه داشتن: خود را نگاه داشتن:صیانت ذات. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش زیستن: خوش زیستن:آسوده زیستن. ( ( و هر م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوض پیوستن: خوض پیوستن:ژرف اندیشیدن. ( ( ‏بی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خون گشودن: خون گشودن:جاری شدن خون. ( ( و مخد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خونین دل و دیده: خونین دل و دیده:اشکریز ، اندوهگین. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوی پاکیزه: خوی پاکیزه:عادت نیک. ( ( دختری دو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خویشتن داران: خویشتن داران:خود داران. ( ( و بهر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیال نشاندن: خیال نشاندن: خیال بافتن. ( ( و اگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیرگی بصر: خیرگی بصر: سرگشتگی چشم. ( ( دلیلی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیل و خدم: خیل و خدم: گروه و دار و دسته. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دادپروری: دادپروری: عدالت گستری. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داد سخن: داد سخن: انصاف سخن. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دادن دختر: دادن دختر: دختر به شوهر دادن. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داد و ستد روزگار: داد و ستد روزگار: معامله جهان. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داده تقدیر: داده تقدیر: مقدرات. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دار بقا: دار بقا: آخرت. ( مرزبان نامه، محم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دار الغرور دنیا: دار الغرور دنیا : فریب سرای جهان. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داعیه اشتیاق: داعیه ی اشتیاق: انگیزه ی شوق. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داعیه رغبت: داعیه ی رغبت: انگیزه ی میل. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داعیه طبع: داعیه طبع: انگیزه طبیعت. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داعیه طلب: داعیه طلب: انگیزه خواهش. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داعیه فقر: داعیه فقر: انگیزه ناداری. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دالت قدیم: دالت قدیم: دلالت گذشته. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دثار و شعار: دثار و شعار: آشکار و نهان. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دختر دوشیزه: دختر دوشیزه: دختر بکر. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در اب و گلاب گرفتن: در آب و گلاب گرفتن: تطهیر کردن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در استین گرفتن: در آستین گرفتن:در اختیار داشتن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در امدن شب: در آمدن شب:رسیدن شب. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دراز شدن کار: دراز شدن کار: طولانی شدن آن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دراز کردن زبان: دراز کردن زبان: گستاخ شدن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دراعه خارا: دراعه خارا: جامه بلند خارایی. ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گوجه: گؤی در زبان تری به میوه کال و نارس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوذر: نوذر:دکتر کزازی در مورد واژه ی " نو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

Copy: کپی انگلیسی همان واژه کپی ( با فتحه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

office: واژه ی انگلیسی office با واژه ی فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

case: case انگلیسی همان تغییر یافته ی کیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تابلو: در زبان انگلیسی به تخته board گفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پست: پُست : واژه ی پست همان طومار و نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در افواه افتادن: در افواه افتادن:سر زبانها افتادن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در امکان امدن: در امکان آمدن:ممکن گشتن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در امکان گنجیدن: در امکان گنجیدن : ممکن بودن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در بستن دهان: در بستن دهان : امساک کردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در بستن دیده: در بستن دیده : کور ساختن. ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در بند اوردن: در بند آوردن :گرفتار کردن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در پای اوردن: در پای آوردن :مغلوب ساختن. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در پای انداختن: در پای انداختن :زیر پا نهادن. ( م ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری