پیشنهادهای رضا مدیاتک (٨٤٧)
گروه واژه ای فارسی و برگفته از واژه �grōh یا grām � و به معنای گروه، جماعت یا لشکر می باشد . این واژه به شکل �grāha� در فارسی باستان �gramāیا grabā� ...
گروه واژه ای فارسی و برگفته از واژه �grōh یا grām � و به معنای گروه، جماعت یا لشکر می باشد . این واژه به شکل �grāha� در فارسی باستان �gramāیا grabā� ...
بارگیرگاه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه های �bār� در فارسی میانه به معنای چیزی که حمل می شود و �گیر� از فعل گرفتن و �گاه� پسوند مکان می باشد . بار ...
بارگیر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه های �bār� در فارسی میانه به معنای چیزی که حمل می شود و �گیر� از فعل گرفتن می باشد . بارگیر به معنای اسبی ( یا ...
بارگیر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه های �bār� در فارسی میانه به معنای چیزی که حمل می شود و �گیر� از فعل گرفتن می باشد . بارگیر به معنای اسبی ( یا ...
بشکه خوانش فارسی واژه روسی �بوچْکا� به معنای ظرفی برای نگهداری شراب یا نفت می باشد . این واژه با واژه �بوچوا� در زبان صربی هم ریشه است . بزرگ واژه ...
بشکه ساز : کسی که بشکه می سازد . بشکه خوانش فارسی واژه روسی �بوچْکا� به معنای ظرفی برای نگهداری شراب یا نفت می باشد . این واژه با واژه �بوچوا� در ز ...
بشکه خوانش فارسی واژه روسی �بوچْکا� به معنای ظرفی برای نگهداری شراب یا نفت می باشد . این واژه با واژه �بوچوا� در زبان صربی هم ریشه است .
باغچه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �bāg� در فارسی میانه و پسوند کوچک کننده �چه� به معنای باغ کوچک می باشد .
RICE برگرفته از واژه فارسی کهن �وریزا� می باشد که در فارسی میانه به ریخت �ورینجا� در آمده است این واژه در زبان سانسکریت بصورت �وریزی� آمده است که ب ...
پیر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �pīr� در فارسی میانه و به معنای سالخورده و با تجربه می باشد .
شراب فروش پیاله واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � paygāl� در فارسی میانه و به معنای قدح می باشد . این واژه با واژه یونانی � phi�lē� هم ریشه است .
دارنده پیاله : پیاله واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � paygāl� در فارسی میانه و به معنای قدح می باشد . این واژه با واژه یونانی � phi�lē� هم ریشه است ...
پیاله واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � paygāl� در فارسی میانه و به معنای قدح می باشد . این واژه با واژه یونانی � phi�lē� هم ریشه است .
جگر واژه ای فارسی است که برگرفته از واژه �یاکار � یا �جاگار� و به معنای کبد در فارسی میانه می باشد این واژه با واژه های �یاکاره� در اوستا و �یاکروت� ...
شکمبه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � aşkamb� در فارسی میانه و به معنای معده می باشد . این واژه به ریخت إشکنبه وشکنبه و شکم نیز کاربرد دارد .
شکم واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � aşkamb� در فارسی میانه و به معنای معده می باشد . این واژه به ریخت إشکنبه وشکنبه نیز کاربرد دارد .
گفتمان پان ترکیسم به دنبال ساختن یک روایت تاریخی بسیار کهن برای ترک هاست. پیوند دادن ترک ها به تمدن های بسیار قدیم مثل سومر: قدمت تاریخی را بالا می ب ...
موم واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � mūm� در فارسی میانه و به معنای چیزی نرم یا قابل شکل گیری می باشد . واژه های لاتین �mumia� فرانسوی �momie� و ان ...
موم واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � mūm� در فارسی میانه و به معنای چیزی نرم یا قابل شکل گیری می باشد . واژه های لاتین �mumia� فرانسوی �momie� و ان ...
موم واژه ای فارسی و برگرفته از واژه � mūm� در فارسی میانه و به معنای چیزی نرم یا قابل شکل گیری می باشد . واژه های لاتین �mumia� فرانسوی �momie� و ان ...
MUMMY برگرفته از واژه فارسی �mūm� به معنای چیزی نرم یا قابل شکل گیری می باشد .
میخ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �میخ � در فارسی میانه به معنای استوانه نوک تیز چوبی می باشد این واژه با واژه �mayūkha� در زبان سانسکریت هم ریشه ...
عسکر واژه ای عربی و برگرفته از واژه فارسی �لشکر� به معنای سپاه می باشد . در زبان ترکی عسکر به معنای �سرباز� به کار می رود.
قهرمانی واژه ای فارسی است که از واژه �کارفرامان� در فارسی میانه گرفته شده و همچنین نام پسر شاه تهماسب در تاریخ اساطیری ایران می باشد .
ترسو واژه ای فارسی است که از واژه �ترسا� در فارسی کهن گرفته شده و با واژه �تٍرٍس� در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد . واژه �terror� برگرفته از این وا ...
پیشه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �pēşag � در فارسی میانه به معنای صنعت و استادکاری می باشد . ترکها واژگان زیادی از پیش و پیشینه و پشت فارسی گرف ...
پرهیز واژه ای فارسی از مصدر پرهیختن و برگرفته از واژه �پرخیشت یا پرخیز� در فارسی میانه و به معنای دوری از تمایلات می باشد.
دایه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dāyag� در فارسی میانه به معنای لالا و مراقب بچه می باشد .
عنکبوت واژه عربی و برگرفته از واژه آرامی �akkabītā� می باشد . برابر فارسی آن کارتنه ( برگرفته از تنیدن ) می باشد .
خواب واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �xwāb� در فارسی میانه می باشد و در اوستایی به شکل �xwāb� و به معنای خاموش و بی هوش آمده است . خوابگاه به معنای ...
ماه واژه ای فارسی برگرفته از واژه �māha� در فارسی باستان می باشد . این واژه با واژه های �mā́s� در سانسکریت - �mensis� در لاتین - �moon� در انگلیسی و ...
چغاله بادام یعنی بادام نارس چغاله واژه ای فارسی و به معنای میوه نارس می باشد واژه �کال� خوانشی دیگر از این واژه می باشد . بادام واژه ای فارسی و برگ ...
چغاله واژه ای فارسی و به معنای میوه نارس می باشد واژه �کال� خوانشی دیگر از این واژه می باشد .
آش واژه ای فارسی برگرفته از واژه �āxš � در فارسی میانه و به معنای پختن و خوراک می باشد این واژه به شکل �āsu� در اوستا نیز آمده است دوغ واژه ای فارسی ...
دوغ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �duga� در فارسی باستانی می باشد همچنین با واژه �dugdha� به معنای شیر دوشیده شده در زبان ساسکریت هم ریشه می باشد.
ترش واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �turš� در فارسی میانه و به معنای مزه ترش و اسیدی و تیز می باشد این واژه به شکل �t̰urša� در اوستایی و �tr̥ša� در ف ...
ترشی واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �turš� در فارسی میانه و به معنای مزه ترش و اسیدی و تیز می باشد این واژه به شکل �t̰urša� در اوستایی و �tr̥ša� در ...
شعری فارسی از بهادر شاه دوم : ای صبا گر بگذری بر کوی دلبر از صفا گو که ظفر بی تو ماند، بی نصیب از دیدارها دور ماندم از دیار و بی قرارم روز و شب یاد ا ...
بیشه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �ویشگ� در فارسی میانه به معنای جنگل کوچک و درختزار می باشد . این واژه در فارسی باستان به ریخت �ویشا� آمده است .
عبدالرضا نامی عربی به معنای بنده و نوکر رضا می باشد .
لرزه واژه ای فارسی برگرفته از فعل �لرزیدن� به معنای جنبیدن می باشد .
کبش واژه ای عربی به معنای بره می باشد . این واژه با واژه های آرامی �kewsh � و عبری �کبش� و آکدی �kabsu� هم ریشه می باشد . واژه �چپیش� به معنای بزغا ...
خر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �xarag� یا �xar� در فارسی میانه به معنای جانوری بارکش می باشد. حمال واژه ای عربی به معنای باربری می باشد .
چنار واژه ای فارسی بوده که در زبان فارسی میانه نیز به همان شکل وجود داشته است.
قرمزی واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �کرمیز� در فارسی میانه به معنایکرمی که رنگ سرخ می داده می باشد . واژه CRIMSON برگرفته از این واژه فارسی است .
آبخوان فارسی و از دو واژه فارسی �آب� و �خوان� ساخته شده و به معنای سفره آب زیرزمینی می باشد : 1 - آب واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �āp� در فارسی می ...
آلوچه واژه ای فارسی است که از واژه �آلوگ� در فارسی میانه گرفته شده است .
نام واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �نام� در فارسی میانه می باشد . این واژه در اوستایی با ریخت �نامان� وجود داشته است . این واژه با واژه های انگلیس ...
دشنام واژه ای فارسی و برگرفته از دو واژه فارسی میانه نخست واژه �دش یا دژ� به معنای بد و زشت و دیگری واژه �نام� می باشد . این پیشوند کاربرد فراوانی د ...