دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
مشتعل کردن / آتش زدن - فعل He was igniting the logs in the fireplace روشن کردن / جرقه زدن ( برای دستگاه یا موتور ) - فعل A small spark is igniting t ...
آرام کردن / راضی کردن / فرونشاندن ( با دادن امتیاز یا برآوردن خواسته ) - فعل He tried to appease his angry wife with a gift تسلیم شدن ( در برابر خوا ...
رتیکول / شبکه تار رتیکول ( در دوربین تفنگ، میکروسکوپ و غیره ) - اسم He aligned the target with the reticule in his scope کیف زنانه بندی / کیف کوچک ت ...
پیش بینی نشدنی / غیرقابل پیش بینی - صفت The weather in the mountains is very unpredictable غیرمنتظره / دمدمی مزاج ( برای شخص ) - صفت His unpredictab ...
شخصیت پردازی / توصیف شخصیت - اسم The movie is praised for its strong characterization توصیف / ترسیم / وصف - اسم The negative characterization of the ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
یه سوال فنی از اساتید کپیپیست کار! وقتی میخواید جواب یه سوال پیچیده رو از یه منبع دیگه (حالا چه چتبات، چه سایت دیگه) کش برید و اینجا پیست کنید، بیشترین استرسی که میکشید چیه؟ الف) اینکه ...
یارو میگه:یه دیقه جوز زدم! یعنی چی؟ ریشه این اصطلاح از کجاست؟
این عبارت چرا به این صورت نوشته شده؟ محاوره ایه به نظرتون یا توی متن های رسمی هم اینطور نوشته میشه؟ معنیش میشه " «یک مثال دیگر، در شکل ۴ که در زیر آمده است.»" اما سوالم اینه چرا فقط کلمه below   ...
ویرایش: چندتا کتاب معتبر درباره کنترل اذهان عمومی توسط دولت ها و رسانه ها معرفی کنید. به جز کتابای نوآم چامسکی.
سلام. ترجمه ی دقیق این دو عبارت چیه و همچنین من توی زمینه Forex Trading به این عبارات برخوردم. یعنی کانتکس بازارهای مالیه. علاوه بر ترجمه توضیح مفصل این عبارات چیه؟ تشکر.
جدیدترین پاسخها
دوستانی که گاهی بیدلیل دیسلایک میزنن واقعاً برام سواله که دقیقاً چی توی بعضی جوابها اذیتتون میکنه آیا لحن صمیمی و خودمونی اذیتکنندهست؟ یا تحلیلهای طولانی؟ شاید هم فقط تفاوت سلیقه داریم اگه نظرتون رو بگید، خیلی خوشحال میشم شاید بتونیم بهتر همدیگه رو بفهمیم و فضای آبادیس رو گفتوگومحورتر کنیم
گفتی که چی توی بعضی از جواب ها اذیتتون میکنه؟ خیلی چیزا و هیچ چیز. گفتی که آیا لحن صمیمی و خودمونی اذیت کننده ست؟ از روی تجربه و مشاهده میگم به احتمال زیاد آره! افرادی که دیسلایک ...
Tongue in cheek: طعنهآمیز یا شوخی غیرجدی، مسخره آمیز His comment was tongue in cheek حرفش شوخیطور بود، ولی جدی به نظر میرسید توی خود سایت هستش، سرچش میکردی!
I am parched: خیلی تشنهام Aura farming: جمعآوری مداوم انرژی یا قدرت (معمولاً در بازی یا مدیتیشن)
Won't that be like we're celebrating him leaving?
ترجمه: اینطور نیست که انگار داریم رفتنش رو جشن میگیریم؟ him فاعل مصدر هست . وقتی فاعل یک مصدر (فعل با -ing) یه ضمیر یا اسم هست، معمولا اون ضمیر در حالت مفعولی (objective case) میاد، نه فاعلی.
دوستان به ترجمه ی حقیقی این جمله نیازمندم I am in a world where everyone seems content with their own situation, never striving for a better situation, and worship successful people as gods instead of role models
من در جهانی زندگی میکنم که در آن، بهنظر میرسد همه از وضعیت خود راضیاند، هرگز برای رسیدن به شرایط بهتر تلاش نمیکنند، و افراد موفق را نه بهعنوان الگو، بلکه همچون خدایانی میپرستند. ترجمه رسمی تر و دانشگاهی ترش میشه این: در جهانی بهسر میبرم که بهنظر میرسد همه به وضعیت فعلی خود قانعاند، تلاشی برای بهبود شرایط نمیکنند، و افراد موفق را نه بهمثابه الگو، بلکه همانند خدایان میستایند.