پیشنهادهای رهگذر (٩,٧٠٩)
ناخن خشک خیلی خسیس مقتصد
میشه منم خودمو جا بدم؟
عجیب و غریب
اوج شکوفایی
سر به سر شدن
داری آبروریزی میکنی
خیلی امیدوار نباش منتظرش نمون احتمالا اتفاق نمی افته بعیده
بازی وسطی
کم آوردن رها کردن تسلیم شدن ولش کن بیخیال شو
در دوران اوج خود بودن
ذاتت خرابه تو بدذاتی
چیزی را بدون بررسی خریدن
آدم خیلی خوشگل
بهش رو بدی سوارت میشه
فضولی نکن فضولی رو بس کن فضولی موقوف
ته و توی چیزی یا داستانی را درآوردن
چشمهاتو گرد نکن واسه من
رابطه یکطرفه با یک آدم معروف داشتن
احتمالش کمه بعیده
باران شدید و کوبنده
طرفدار دو آتیشه
سرم درد می کنه
همش دارم آب میخورم مدام آب می نوشم
ترساندن و فراری دادن
برگرد سریع برگرد
یک قاشق بستنی یک کوپه یا گلوله بستنی یک اسکوپ بستنی
یک قاچ پنیر یک برش مثلثی پنیر یک تکه پنیر
یک رول دستمال توالت
یک ساقه کرفس
یک بوته کاهو یک کاهو کامل
یک بوته سیر
کاملا درسته
احترام بذار احترام گذاشتن
این غذا تنده؟
غذای تند
من این حس رو خیلی خوب می شناسم ( معمولا از روی تجربه تلخ )
خیلی خسته ام
آروم باش رفیق
سرم زدن
سرم زدن سرم گرفتن
حواله بانکی
کاری داشتی با من در تماس باش
دارم میرم جلو از گذشته می گذرم
دوباره گند نزن دوباره خرابش نکن
نابود کردن از میان بردن
یه کم آروم تر
در بیمارستان بستری کردن
دل و جرات میخواست جرات می طلبید
در طول شب وسط شب
فکر کردن همراه با حدس و نظر شخصی