پیشنهادهای رهگذر (٩,٧٠٩)
بد کینه کردن کینه شتری داشتن
بی هوش و حواس
این هم یک طریقه گفتنش است اینجوری هم میشه گفت
احساس دوگانه داشتن
فراتر از انتظار عمل کردن فراتر از انتظار تلاش کردن
کنار آمدن با واقعیت
شرایط رو بسنج سعی کن دستت بیاد چی به چیه
نظر واقعی را گفتن گفتن آنچه در ذهن است
در حال انجام ماموریت بودن ماموریت داشتن در مأموریت بودن
ناموفق بودن خراب کردن خراب از آب درآمدن
معتاد به جراحی پلاستیک معتاد به انجام عمل های زیبایی
کوچولو موچولو
مشکوک
به تار مویی بند بودن
زندگیم به تار مویی بنده
مسئولیت های مختلف را بعهده گرفتن
پایین تر از حد معمول بدتر از حد معمول
بهتر از حد معمول بیشتر از حد معمول
اواسط سی سالگی
اواخر سی سالگی
اوایل سی سالگی
سخنان و جملات کلیشه ای
سیری ناپذیری
اشتهای سیری ناپذیر
بالانس زدن روی دست ایستادن
دکمه آسانسور را زدن
در همان روز
دقیقا فردای آن روز روز بعد
هر لحظه به زودی
چطوری؟ اوضاع خوبه؟
تقصیر کی بود؟
کم اندیشی
ابرو برداشتن
کسی را تنبیه یا جریمه کردن
عجب! خدایا وای
غرق شدن در احساس تخت تاثیر شدید قرار گرفتن
تپق زدن
رایحه ملایم ( عطر )
رایحه تلخ، جویی، شرقی یا ادویه ای ( عطر )
دارای ماندگاری و پخش بوی بالا ( درمورد عطر )
رایحه خنک و سبک ( درمورد عطر )
عجله کاری
من اهل حاشیه و دردسر نیستم
تکیه گاه ستون اصلی
دستفروش خیابانی Street vendor
یه جورایی خیلی بزرگ
همیشگی انتخاب اصلی
واقعا . . . دوست دارم
سفید شدن مو
لخت مادرزاد