پیشنهادهای رهگذر (٩,٧٠٩)
یه لقمه میخوری؟ یه گاز میزنی ؟
دیگه جا ندارم
لاغر کردن لاغر شدن
کمک خواستن ضرری نداره
عصبانیتم سر تو خالی کردم
ظرفیت انتقاد نداری جنبه انتقاد نداری
خیس عرقم
محشر بود
دردسترس عموم قرار دادن عمومی کردن به میان مردم آوردن
مؤاخذه کردن انتقاد کردن
کسی را در حین ارتکاب جرم دستگیر کردن مچ کسی را هنگام انجام عملی گرفتن گیر افتادن گیر انداختن
به نظر رسیدن اینجور جلوه کردن
شاید برات سوال پیش آمده باشه شاید برات سوال شده باشه شاید از خودت پرسیده باشی
گستره شدن شایع شدن رایج شدن شیوع یافتن
پول بیشتر گرفتن بیش فروشی کردن زیاد حساب کردن
در گذر زمان
مزه
به سمت موقعیت بهتر
کشش عاطفی
بد خوابیدن
خبر غیرمنتظره خبر شوکه کننده
بی عرضه بی مصرف بی حال بدرد نخور
ببخشید دستم خورد ببخشید اشتباه گرفتم
هر وقت خواستی بهم زنگ بزن
جهت یادآوری جهت ثبت رسمی
خودم درستش می کنم
بیخیال چرت نگو
سرم شلوغه گرفتارم
کله شق سرسخت
بچه ننه
بچه ننه
خودتو جمع کن!
عوض کردن کانال ها بالا و پایین کردن کانالها
ببخشید ؟ چی گفتی ؟
فعلا توان پرداخت مالیش رو ندارم
به عقد درآوردن
کم کم عادت کردن دارم کم کم عادت میکنم
اختیار توانایی استعداد قوه دانشکده گروه آموزشی
استعداد دوست یابی
اختیار انجام کاری را داشتن توانایی انجام کاری را داشتن
اختیار داشتن
دانشکده حقوق گروه آموزشی حقوق
گروه آموزشی هنر دانشکده هنر
قوه شنوایی
دعوی حقوقی شکایت رسمی در دادگاه
پایین آمدن به سطح اخلاقی یا رفتاری یک شخص
آنچه در پیش روست آینده چه چیزی در چنته دارد
آینده چه چیزی در چنته دارد آینده چه چیزی برایمان رقم می زند
از هم پاشیدن
نوکر