نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political calculus: محاسبۀ سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outbreak of coronavirus: شیوع ویروس کرونا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
point of pressure: نقطۀ فشار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permanent residency card: کارت اقامت دائم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political career: حرفۀ سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overall picture: تصویر کلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political change: تغییر سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
policy of maximum pressure: سیاست فشار حداکثری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permitted system: سامانۀ مجاز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overall unemployment rate: نرخ کلی بیکاری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political chaos: آشوب سیاسی، هرج و مرج سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
policy of noninvolvement: سیاست عدم درگیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal attorney: وکیل شخصی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overriding authority: قدرت حاکم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political class: طبقۀ سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political acceptance: پذیرش سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political cohesion: انسجام سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oversized gap: شکاف بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political competition: رقابت سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
painful measures: تدابیر دردنا ک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political actors: بازیگران سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political advisor: مشاور سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political consensus: اجماع سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political context: بستر سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political agenda: دستور کار سیاسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان روباز: open - air prison
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open ended resistance: مقاومت نامحدود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
openness to partnership: استقبال از همکاری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open source information: اطلاعات منبع باز، اطلاعات آشکار، اط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operating base: پایگاه عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational advantage: برتری عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational approach: رویکرد عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational area: منطقۀ عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational cooperation: همکاری عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational deterrent strike force: نیروی تهاجمیِ عملیاتی و بازدارنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational failure: ناکامی عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational goals: اهداف عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational options: گزینه های عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational plans: طر ح های عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
operational range: محدودۀ عملیاتی، برد عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
palace politics: سیاست دربار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational relationship: رابطۀ عملیاتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
party affiliation: وابستگی حزبی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party politicians: سیاسیون حزبی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pandemic crisis: بحران همه گیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposite position: موضع مخالف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passenger jet: هواپیمای مسافربری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parallel force: نیروی موازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposition figures: چهره های مخالف، چهره های اپوزیسیون، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passenger plane: هواپیمای مسافربری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposition groups: گروه های مخالف، گروه های اپوزیسیون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passionate support: حمایت پرشور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parallel structure: ساختار موازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paternal figure: چهرۀ پدرانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oppositionist: مخالف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paramilitary groups: گروه های شبه نظامی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oppressed and oppressor: ظالم و مظلوم، مستکبر و مستضعف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patient diplomacy: دیپلماسی صبورانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paramilitary training: آموزش شبه نظامی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oratorical skill: مهارت سخنوری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patriot anti missile battery: آتشبار ضدموشکی پاتریوت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parents’ generation: نسل والدین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patriotic commitment: تعهد وطن پرستانه/ میهن پرستانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational competence: کفایت سازمانی، قابلیت سازمانی، کارآ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary affairs: امور پارلمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pervasive problems: مشکلات فراگیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational framework: چهارچوب سازمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
petroleum industry: صنعت نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary committee: کمیتۀ پارلمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace caravan: کاروان صلح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
petroleum minister: وزیر نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary delegation: هیئت پارلمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace deal: توافق صلح
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational influence: نفوذ تشکیلاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary elections: انتخابات پارلمانی، انتخابات مجلس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organized cell: هستۀ سازمان یافته
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toil: سخت کار کردن، جان کندن
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official newspaper: روزنامۀ رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil exports: صادرات نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official presence: حضور رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil facilities: تأسیسات نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open war: جنگ آشکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open air prison: زندان روباز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil field: میدان نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil giant: غول نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil importer: واردکنندۀ نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil imports: واردات نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil income: درآمد نفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil industry: صنعت نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil infrastructure: زیرساخت های نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil installations: تأسیسات نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil leaks: نشتی نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil market: بازار نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil market watcher: ناظر بازار نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil rich region: منطقۀ نفت خیز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old enemy: دشمن قدیمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official tongue: زبان رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one one summit: نشست دونفره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offshore field: میدان فراساحلی/ برون کرانه ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the record meeting: جلسۀ خصوصی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one year deposit: سپردۀ یک ساله
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas industries: صنایع نفت و گاز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the ground information: اطلاعات میدانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas infrastructure: زیرساخت های نفت و گاز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the ground presence: حضور زمینی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas investment: سرمایه گذاری نفت و گاز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open borders: مرزهای باز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil client: مشتری نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil company: شرکت نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil customers: مشتریان نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil distribution network: شبکۀ توزیع نفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
official exchange rate: نر خ رسمی مبادلۀ ارز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil district: منطقۀ نفت خیز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official foreign policy: سیاست خارجی رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil dollars: دلارهای نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil export income: درآمد صادرات نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official letter: نامۀ رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil exporter: صادرکنندۀ نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil minister: وزیر نفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil producer: تولیدکنندۀ نفت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil production: تولید نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil production capacity: ظرفیت تولید نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official rate: نرخ رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil pumping station: ایستگاه پمپاژ نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official reaction: واکنش رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil reserves: ذخایر نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil revenue: درآمد نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official reports: گزارش های رسمی، آمارهای رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil sales: فروش نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official responsibility: مسئولیت رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil sanctions: تحریم های نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil targets: اهداف نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil terminal: پایانۀ نفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official rhetoric: اظهارات رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil purchase waiver: معافیت خرید نفت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official statistics: آمار رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
calamity: فلاکت، بدبختی، مصیبت
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive weapons: سلاح های تهاجمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official approval: تأیید رسمی، تصویب رسمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
occupation forces: نیروهای اشغالگر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
odious regime: رژیم منفور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive capabilities: توانمندی های تهاجمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive measures: تدابیر تهاجمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive strategy: راهبرد تهاجمی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear waiver: معافیت هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear weapon: سلاح هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear weapons development: توسعۀ سلاح های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear capable: دارای قابلیت هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear related: مرتبط با فعالیت های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obvious sign: نشانۀ آشکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear negotiations: مذاکرات هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear negotiator: مذاکره کنندۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear non proliferation treaty: پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear official: مقام هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear plans: طر ح های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear policy: سیاست هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear portfolio: پروندۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear resistance: مقاومت هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear sanctions: تحریم های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear storage site: محل ذخایر هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear strike: حملۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear talks: گفت وگوهای هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear technology: فناوری هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear terminology: اصطلاحات هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear tests: آزمایش های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear vulnerabilities: آسیب پذیری های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backbreaking: کمرشکن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear efforts: تلاش های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear engineer: مهندس هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear escalation: افزایش تنش هسته ای، تشدید تنش هسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear explosive: مواد منفجرۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear facilities: تأسیسات هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear field: زمینۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear fuel cycle: چرخۀ سوخت هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear impasse: بن بست هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear industry: صنعت هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear infrastructure: زیرساخت های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear cascade: موجی از گرایش های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear inspections: بازرسی های هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear commitments: تعهدات هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear issue: مسئلۀ هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear crisis: بحران هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear issues: مسائل هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear cruise missile: موشک کروز هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear know how: دانش هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear diplomacy: دیپلماسی هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear leap: جهش هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear material: مواد هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear maverick: دانشمند هسته ای
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abduction: آدم ربایی
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش