محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایین نامه رزمی: field manual

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commence: آغاز کردن، شروع کردن

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unit education: آموزش یگانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

punishment manual: آیین نامۀ انضباطی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seas freedom: آزادی دریاها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national ideals: آرمان های ملی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inshore waters: آب های ساحلی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sin feelings: احساس گناه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental organ: اندام ذهنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interdiction fire: آتش بازدارنده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire and maneuver: آتش و مانور

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hesitate: دو دل بودن، مردد بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love withdrawal: محرومیت عاطفی ( روان شناسی )

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mortar: خمپاره[انداز]

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apply: تقاضا کردن، درخواست کردن، استفاده ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواگَرد

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget trend: روند بودجه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defence budget: بودجۀ دفاعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defence expenditure: هزینه های دفاعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bomber fleet: ناوگان بمب افکن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surface combatant: رزمِ سطحی ( شناور )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ground effect vehicle: شناور اثرِ سطحی یا آب پیما شناوری ا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underway replenishment: تبادل تدارکات/ سوخت در دریا بین دو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rigid inflatable boat: قایق بادیِ سخت تنه ( ریب )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maritime patrol aircraft: هواپیمای/ هواگرد گشتِ دریایی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military sealift command: فرماندهی ترابریِ دریاییِ نظامی ( آم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

replenishment at sea: تبادل تدارکات/ سوخت در دریا بین دو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disclose: آشکار کردن، فاش کردن

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underestimate: دست کم گرفتن، ناچیز پنداشتن

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

latakia: لاذِقیه ( مهم ترین بندر سوریه )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passage exercise: تمرینِ عبور ( نیروی دریایی ) - �ت ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjourn: به وقت دیگر موکول کردن، خاتمه دادن، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admonish: پند دادن، نصیحت کردن، گوشزد کردن

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off limits: اماکن ممنوعه ( برای نظامیان )

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adherence: وفاداری، پایبندی، هواداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pursue: دنبال کردن، تعقیب کردن، پی گیری کرد ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aftermath: عواقب بعدی، ثمره، پیامد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsequent: متعاقب، بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lottery: قرعه کشی، بخت آزمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masculine: مردانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war economy: اقتصاد جنگی - به نحوۀ سازماندهی ظر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competitors: رُقبا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vain: بیهوده، عبث

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dignity: کرامت ِ - [ انسانی، ] عزت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti materiel rifle: تفنگ ضدتجهیزات - به استفادۀ تهاجمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tandem charge: خرج دومرحله ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grim trigger: مکانیسم ماشه، راهبرد ماشه ( نظریه ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forward end: نیمه جلویی شناور

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aerographer: هواشناسِ کشتی/ شناور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devour: با وَلَع خوردن، بلعیدن

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خودمختاری بیمار (Patient Autonom ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به این معنی است که گوینده قصد دارد ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chairman of the joint chiefs of staff: رئیس ستاد مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

congressional research service: دفتر خدمات پژوهشی کنگره - دفتر خدم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corps chief commander: فرمانده کل سپاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commander in chief of the islamic revolutionary guard corps: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dahiya: ضاحیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget and planning committee: کمیتۀ برنامه و بودجه ( مجلس و. . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camp ashraf: اردوگاه اشرف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camp david talks: مذاکرات کمپ دیوید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caspian airlines: هواپیمایی کاسپین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for a new american security: مرکز امنیت جدید آمریکا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for strategic research: مرکز تحقیقات/ پژوهش های راهبردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dena airways: هواپیمایی دنا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chairman of the expediency council: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airburst: هواانفجاری ( مهمات )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

altered: تغییریافته، مخدوش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trio islands: جزایر سه گانه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god of beginnings: الهه ی دروازه ها ( ژانوس در روم باس ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipate: پیش بینی کردن، انتظار داشتن

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrogant: پُرمدّعا، متکبر، مغرور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accomplish: به پایان رساندن، به نتیجه رساندن

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اختلال عاطفی فصلی (Seasonal Affect ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

DM مخفف عبارت انگلیسی "Direct Mess ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فیبرومیالژیا یک اختلال مزمن است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affirmative: مثبت، بله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affair: مطلب، ماجرا، امر، قضیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

envy: حسادت، حسادت کردن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

widespread narrative: روایت غالب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women activist: فعال حقوق زنان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

young scientific elite: نخبگان جوان علمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youth generation: نسل جوان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero impact: بی تأثیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1979 revolution: انقلاب 1357

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

23rd airborne special forces brigade: تیپ ۲۳ نیروهای ویژۀ هوابرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

5th nasr division: لشکر ۵ نصر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abqaiq: بقیق ( تأسیسات نفتی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute velayat e faqih: ولایت مطلقۀ فقیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atomic energy organization of iran: سازمان انرژی اتمی ایران

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wage increase: افزایش دستمزد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed forces general command headquarters: ستادکل فرماندهی نیروهای مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war condition: شرایط جنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab spring: بهار عربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arak heavy water reactor: رآکتور آب سنگین اراک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war kids: بچه های جنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed forces general staff: ستادکل نیروهای مسلح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war theater: صحنۀ جنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bab al mandab strait: تنگۀ باب المندب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war fatigued: خسته از جنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bright spot: روزنۀ امید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warhead capable missile: موشک با قابلیت حمل کلاهک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war ravaged country: کشور جنگ زده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warship: ناو جنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war torn country: کشور جنگ زده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water desalination plant: کارخانۀ آب شیرین کن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water network: شبکۀ آب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wave of terror: موج ترور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wealth fund: صندوق سرمایه گذاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weapons sanction: تحریم تسلیحاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well to do family: خانواده متمول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

western lifestyle: سبک زندگی غربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

westoxicated: غرب زده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

westoxication: غرب زدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wheat cultivation: کشت گندم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visiting scholar: استاد مهمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vital interests: منافع حیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vital need: نیاز مبرم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vulnerable infrastructure: زیرساخت های آسیب پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vulnerable minority: اقلیت آسیب پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

valuable prize: هدیۀ باارزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

velvet glove: دستکش مخملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbal battle: جنگ لفظی، نبرد لفظی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbal support: حمایت لفظی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

veteran commander: فرمانده کهنه کار/ پیشکسوت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

veterans affairs: امور جانبازان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unrepresentative governance: حکمرانی غیردموکراتیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vetting process: روند بررسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unstable state: 1 - وضعیت/ حالت ناپایدار 2 - دولت ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vigilante allies: متحدان خودسر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unsuccessful attack: حملۀ ناموفق، حملۀ نافرجام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent consequences: پیامدهای خونبار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unimpeachable results: نتایج تردیدناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unintended effect: اثر ناخواسته، پیامد ناخواسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unintended escalation: تشدید تنش ناخواسته، درگیری ناخواسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unique serial number: شماره سریال منحصر به فرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unit for overseas operations: واحد عملیات برون مرزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unity government: دولت وحدت ملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unjust behavior: رفتار ظالمانه/ ناعادلانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unknown gunmen: افراد مسلح ناشناس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unknown number: تعداد نامعلوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uranium production: تولید اورانیوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uranium yellowcake: کیک زرد اورانیوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unlawful protests: اعتراضات غیر قانونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urgent help: کمک فوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unmatched solution: راه حل بی بدیل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urgent medical treatment: درمان فوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unmistakable message: پیام صریح و روشن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent crackdown: سرکوب خشونت آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unnecessary war: جنگ غیر ضروری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

valuable asset: دارایی باارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virus carrier: ناقل ویروس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unofficial mouthpiece: سخنگوی غیررسمی

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی