پیشنهادهای آرش کیانی (٨,٨١٧)
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید ترکیب:� ( اسم جمع ) [عربی: قَوم، جمع: اَقوام] مختصات:� ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. ) الگوی تکیه:�S نقش دستوری:�اسم آواشن ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید ترکیب:� ( اسم ) [عربی] [قدیمی] مختصات:� ( قَ ) [ ع . ] ( اِ. ) الگوی تکیه:�WS نقش دستوری:�اسم آواشناسی:�qavAm منب ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید ترکیب: ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹اقاقی›مختصات: ( اَ ) ( اِ. ) الگوی تکیه: WWWSنقش دستوری: اسمآواشناسی: 'aqA ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه اقیانوس معادل ابجد 228 تعداد حروف 7 تلفظ 'oqyānus نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ( جغرا ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
محمد صدیق حسین محمّدزاده صدیق� ( تخلّص�دۆزگۆن ) به نشر ترجمهٔ�دیوان لغات الترک�اثر�محمود کاشغری داشت است وی ایرانیان و فارسی زبانان را بیگانه و اجن ...
منبع. فرهنگ واژه های اوستا لینک پایین قرار می دهم. بخشش پایین قرار دادم از ریشه ی چی هست خیلی برام جالبه بغیشلا خودش یک واژه ترکی در این شکی نیست ...
محمد صدیق حسین محمّدزاده صدیق� ( تخلّص�دۆزگۆن ) به نشر ترجمهٔ�دیوان لغات الترک�اثر�محمود کاشغری داشت است وی ایرانیان و فارسی زبانان را بیگانه و اجن ...
منبع. فرهنگ واژه های اوستا لینک پایین قرار می دهم. جیر پایین قرار دادم از ریشه ی چی هست دوستان ببینند
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید یک واژه قوم یک صدصد عربی هست در تمام واژه نامه گفت شده دو واژه قم از ریشه ی کم فارسی پایین قرار دادم. ترکیب:� ( ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی سک از ریشه ی واژه ی سگ فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید متاسفانه جا نشده عکس اول صفحه رو بگذارید ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید متاسفانه جا نشده عکس اول صفحه رو بگذارید ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی دستگاه از ریشه ی دو واژه ی دست و گاه فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأ ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی گستاخی از ریشه ی واژه گستاخ و ی فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر ز ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش� ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی گل گاوزبان از ریشه ی سه واژه ی گل و گا و، زبان فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی آجا از ریشه ی دو واژه ی آن و جا فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گ ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی فراجا از ریشه ی دو واژه ی فرا و جا فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی آبجو از ریشه ی دو واژه ی آب و جو فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی نوشابه از ریشه ی دو واژه ی نوش و آب و ه فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین ت ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید اطلاعات بیشتر واژه ترکیب: ( اسم ) [عربی، جمعِ قنات]مختصات: ( قَ نَ ) [ ع . ] ( اِ. ) الگوی تکیه: WWSنقش دستوری: اس ...
واژه کیماک. [ ک َ / ک ِ / کی ] ( اِ ) اسم پارسی کف شیرتازه دوشیده است که به پارسی سرشیر و چربه و به ترکی قیماق گویند. ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ) . ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید این واژه یونانی هست سلسله سلوکیان ۸۰ سال بر ایران فرمانروایی کرده در واژه نامه فارسی گفت شده واژه یونانی متاسفانه ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید این واژه غول عربی هست قول عربی هست در تمام واژه نامه عربی گفته شدند لغت نامه دهخدا فرهنگ معین دانشنامه آزاد فا ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی قوشباز از ریشه ی واژه ی گوش و باز فارسی هست گ به ق تغییر کرده هست. دوستان گرامی بعضی واژگانی ...
اطلاعات بیشتر واژه ترکیب: ( اسم ) [ترکی] [قدیمی]مختصات:آواشناسی:منبع: فرهنگ فارسی عمید این واژه جدیدن در زبان فارسی نیست شاید قدیم بود باشد این واژ ...
محمد صدیق حسین محمّدزاده صدیق� ( تخلّص�دۆزگۆن ) به نشر ترجمهٔ�دیوان لغات الترک�اثر�محمود کاشغری داشت است وی ایرانیان و فارسی زبانان را بیگانه و اجن ...
محمد صدیق حسین محمّدزاده صدیق� ( تخلّص�دۆزگۆن ) به نشر ترجمهٔ�دیوان لغات الترک�اثر�محمود کاشغری داشت است وی ایرانیان و فارسی زبانان را بیگانه و اجن ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی دیرک از ریشه ی دو واژه ی دی و رک فارسی هست خود واژه ی رک از ریشه ی واژه ی رگ فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر� ...
بنده چیزی که پایین فرستادم اشتباه هست از سایتی فرستادم یه چیزی درست متاسفانه چیزی اشتباه هست در لغت نامه دهخدا عربی گفت و همین طور منبع. عکس فرهنگ ف ...
واژه قره در لغت نامه دهخدا عربی گفت شده شده در عربی شکل این طور کتاب منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه قره. [ ق ُرْ رَ / رِ ] ( اِ ) قره که رمّ ...
واژه قره در لغت نامه دهخدا عربی گفت شده شده در عربی شکل این طور کتاب منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه قره. [ ق ُرْ رَ / رِ ] ( اِ ) قره که رمّ ...
کتاب دیوان عنصری بلخی – تصحیح محمد دبیرسیاقی من که هر چقدر در کتاب گذشتم چنین واژه ی ارک ندیدم که گفت باشد ترکی هست. اما در کتاب فرهنگ معین گفت شده ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی واژه ی کوک از ریشه ی واژه ی کک فارسی هست خود واژه ی کک از ریشه ی واژه ی کیک ف ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه انگار معادل ابجد 272 تعداد حروف 5 تلفظ 'engār نقش دستوری اسم ترکیب ( بن مضارعِ انگاشتن و انگاردن و انگاریدن ...