ترجمه‌های نیلوفر مرادی (١٢)

بازدید
٢١
تاریخ
١ سال پیش
متن
What makes a hotshot doc leave the big apple for Seattle?
دیدگاه
١

چی باعث میشه یه دکتر چیره دست نیویورک رو به خاطر سیاتل ترک کنه؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
When we saw the film, I was very affected, but it didn't seem to touch him at all.
دیدگاه
٠

وقتی ما اون فیلم رو دیدیم من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم ولی اصلا" به نظر نمیومد روی اون تاثیری گذاشته باشه.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The air was heady with the perfume from roses.
دیدگاه
٠

هوا از عطر گل های سرخ سنگین بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Every cloud has a silver lining.
دیدگاه
١٠

در نومیدی بسی امید است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A puppet does not have life.
دیدگاه
٤

یک عروسک جان ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I consider you my closest friend.
دیدگاه
٠

من تو رو نزدیک ترین دوستم به حساب میارم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
What do you mean by saying you're not satisfied?
دیدگاه
٢

منظورت از اینکه میگی راضی نیستی چیه؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
I ran out of sugar.
دیدگاه
٢

شکرم تموم شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The baby was named after me.
دیدگاه

اسم من را روی بچه گذاشتند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I've always been interested in astronomy.
دیدگاه
٥

من همیشه به نجوم علاقه مند بوده ام.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His insensibility to art indicates that he will never become a real artist.
دیدگاه
٠

بی تفاوتی او به هنر حاکی از آن است که او هرگز به یک هنرمند واقعی تبدیل نمی شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I make sure I make time for fishing because it's how I de-stress.
دیدگاه
١

مطمئنم که برای ماهیگیری وقت میگذارم چون استرس رو ازم دور میکنه.