پیشنهاد‌های سید نادر آزادصفت (مترجم) (٤٣)

بازدید
٥٠
تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Know the inside out of sth یعنی دانستن همه چیز در موردچیزی، آگاهی کامل در مورد چیزی، دانستن چم و خم چیزی یه معنی دیگه: زمانی که مثلاً دستکش ظرفشویی ی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

feel down پکر، ناراحت، غمگین، بی حال و حوصله، محزون، دَمر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تنظیم کاهشی، تنظیم نزولی یا رو به پایین

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محدوده زمانی، دوره زمانی، طی زمان معینی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فاصله گرفتن، دور شدن، جدا شدن، این طرف و آن طرف رفتن ( مثلاً کودکی که مامانشو ول می کنه و به این طرف و اون طرف سرک میکشه ) ( در مورد ذهن ) حواسپرت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوار ضبط شده نیست در واقع، نوار خراب یا شکسته هست، نواری که خراب شده و تکه ای را پشت سر هم تکرار می کنه. Ask for what you need over and over, like a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک اضافی، حمایت بیشتر، کمک دیگران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

run interference for مزاحمت ایجاد کردن، آزار دادن، جلوی دست و پای کسی رو گرفتن برای مثال، زمانی که بازیکنی جلوی دست و پای بازیکن مدافع رو می گیریه تا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان گفت . . . چنین برمی آید که . . . یه جورایی . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

be specific تعریف یا مشخص کردن چیزی به صورت واضح و دقیق پرهیز کردن از کلی گویی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

warm and fuzzy گرم و نرم، راحت feel warm and fuzzy احساس خوبی پیدا کردن، حال کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پناهگاه، سرپناه، اردوگاه، سکونتگاه عمومی به جایی که افراد آواره و بی خانمان زندگی می کنند نیز اطلاق می شود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه دقیق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبعیت کردن، اختیار رو دادن به کسی، رفتار کردن به شیوه ای دلخواه کسی مثلا وقتی دارید با کودک بازی می کنید و طوری که او می خواد باهاش بازی می کنید و او ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بدقلقی، کج خلقی، پریشانی مثلاً در شب و نزدیک به زمان خوابیدن که انرژی کودک تحلیل رفته و در عین تحلیل رفتگی، حالت های پریشانی و بی قراری بروز میده.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوتاهش کن، درازش نکن، لفتش نده، زودی تمومش کن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

If your child is a very picky eater, first rule out any medical issues. اگه بچه تون خیلی بد غذا است، ابتدا وجود هر گونه مسئله پزشکی را مد نظر قرار د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضمن تشکر از معادل هایی که دوستان ارائه دادند. ابتدا معادل آن در فارسی �طفل� نیست، طفل یک کلمه ی عربی است. در خصوص معادل دقیق این کلمه اتفاق نظر وجو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

خلاف شهود، غیرمنتظره، خلاف واقع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

ساختار، ماهیت، طبیعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در عین حال، این در حالی است که . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

دارای تاثیر بالا، سرنوشت ساز، تعیین کننده مثل کنکور ، آزمون های پایان ترم یا هر چیزی که سرنوشت فرد را تعیین می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سهل گرفتن، جدی برخورد نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

طلیعه، پیش درآمد، چشم انداز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تک زایی، در مقابل دوقلو یا چندقلو زایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

طعمه ی آسان، هدف آسان ( مخصوصاً برای کلاهبرداران )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حفظ آرامش و خونسردی، فرو بردن خشم یا سایر هیجانات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

از روی جمجمه، برون جمجمه ای قرار دادن الکترودها روی جمجمه جهت تحریک مغناطیسی مغز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دارای مجوز، صلاحیت دار، دارای مدرک یا گواهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

راستش. . . راستش را بخواهید . . . . صادقانه بگویم که . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

feel shut down احساس ناتونی و رخوت، احساس بی رمقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صلاحیت قانونی، توانایی پذیرش مسولیت قانونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بدنام، بی آبرو، رسوا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

بی پول، در تنگنای اقتصادی، تحت فشار مالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مواد افزودنی، مثل رنگ های مصنوعی که صنایع غذایی به تولیدات خود اضافه می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

نوش دارو بعد از مرگ سهراب!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

صورت مسئله، مسئلة ریاضی که در قالب کلمات ارائه شده است و برای حل کردن آن باید به صورت عددی درآورده شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

میانبر، راه فرعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

کمتر از حد واقعی جلوه دادن

پیشنهاد
٢٩

یک تیر و دو نشان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

از قرار معلوم، ظاهراً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٨

پیش بینی، تخمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

تا دقیقه 90، اهمال کاری در انجام یک کار تا زمانی که دیگر نتوان آن را به تعویق انداخت

١